۱۳۸۹ شهریور ۹, سه‌شنبه

به یاد شروین جزایری

با تشکر از وبلاگ گروه کوهنوردی پرستو جهت تهیه این مطلب
تمامی وبلاگهاوسایتهارا زیرورو می کنی نه تصویری و نه مطلب خاصی ، هیچ چیز درمورداو وجودندارد، اینجاست که باافتخاربه خودت می گوئی درعالم کوهنوردی هنوزهیچ منبعی کامل تروموثق ترازفصلنامه کوه برای کندوکاودرپیشینه ورزش کوهنوردی ایران وجودندارد .

باکسب اجازه ازمسئولین فصلنامه وزین کوه به ذکرچکیده ای ازمصاحبه خانم نرگس روحانی سراجی بامادرزنده یادشروین درمجله کوه شماره سی وچهارمی پردازیم :
درپای دیواره بندیخچال درمنطقه ی پس قلعه تهران ونزدیکی پناهگاه شیرپلا، جانپناهی وجودداردبه نام شروین ، راستی می دانیدشروین که بود؟ وچرااین جانپناه به نام اونامگذاری شد؟ جانپناه شروین باوسعت 38 مترمربع باابعاد 3×5/6وظرفیت خواب برای 35 نفربامصالح سنگ وسیمان وآهک وسقف اول بلوک وسقف دوم آهنی واقع دربندیخچال درسال 52 توسط باشگاه کاوه ساخته شدتایاد رشادت کوهنوردجوان زنده یادشروین جزایری برای همیشه درتاریخ زنده بماند.
شروین جزایری متولد5 مردادسال 1333 درتهران محله ی سیدنصرالدین به دنیاآمد. تحصیلات ابتدایی رادرمدرسه ی بختیاری واقع درپشت خیابان دانشگاه به اتمام رسانید، پسری لاغرباقد180 سانتیمترکه دارای چشمانی نافذبود. عاشق کوه بود،همیشه اوقات فراغتش رابه ورزش کوهنوردی وسنگنوردی می پرداخت از15 سالگی به کوه می رفت ، عضورسمی باشگاه کاوه واقع درخیابان بهاربودکه درحال حاضرفعالیتی ندارد. دوره های کوهپیمایی وسنگنوردی راگذرانده بود. همنوردان اوآقایان مهدی مینویی ، بیژن جوانفر، داودصانعی نژاد، جوادمحسنی وکریم تاجداربودند.
روزپنج شنبه 9 شهریورسال 1351 اینطورکه مادرشروین حکایت کرده وقتی ازاداره به منزل برمی گردد، شروین رادرحال دوختن پارگی کوله اش می بیند که قبلا"خودش باچرخ خیاطی قدیمی آنرادوخته بوده ، آماده ی رفتن به کوه بوده که مادربه اومی گویدبازهم قصدرفتن به کوه رادارد؟ که درپاسخ می گویداین دفعه بارآخراست که به کوه می روم چون هفته ی دیگراسامی قبول شدگان کنکوررااعلام می کنند، یابایددانشگاه بروم یاسربازی ودیگرفرصتی برای رفتن به کوه ندارم.
روزیادشده روی دیواره 200 متری بندیخچال درحال سنگنوردی بوده که حدود15 متر انتهای آن میخ ازشکاف درآمده وشروین این رااعلام می کندوبلافاصله پاندول می شودوبعدسقوط می کند. زمان سقوط باخودش سنگ هم می بردکه این سنگ هاروی مخچه ی اواصابت می کنند. جوادمحسنی وکریم تاجدارهم به پایین پرت می شوند. جوادمحسنی زمان سقوط، سنگ به شکمش کشیده می شودوشکم اودچارپارگی می شود، آقای تاجدارنیزازناحیه ی کمربه شدت آسیب می بیند. همگی به بیمارستان رضاپهلوی سابق (شهدای میدان تجریش) منتقل می شوند. که شروین جان می سپاردوآقای تاجدارازآن تاریخ به بعدکوهنوردی رابه دلیل آسیب شدیدی که دیده بوده بکلی کنارمی گذارد.
درمراسم هفت شروین اسامی قبول شدگان کنکوراعلام می شودوشروین درمدرسه ی عالی علوم بانکی قبول می شود، جوادمحسنی دانشجوی دانشکده ی فنی دانشگاه تهران می شودکه بعدازانقلاب شهیدمی شود. یکروزبعدازمراسم چهلم شروین باشگاه کاوه مادراورابه پس قلعه دعوت می کند. بعدازدوراهی گذرمهدی ، جمعیتی تابندیخچال ایستاده بودندوکیسه های شن وماسه رادست به دست می دادند. اومی گویدوقتی اینهمه شوروهمبستگی رادرمردم دیدم حس کردم شروین کنارماست وخودم هم به میان جمعیت برای کمک رفت.
اوبه مادرش گفته بوده " من عاشق کوه هستم وآرزودارم درکوه بمیرم"
اوکه هنگام مرگ فقط ۱۸ سال داشت درقطعه 8 بهشت زهرا، ردیف 65، شماره 39 برای همیشه آرمیده،



                      یادش جاودانه



۱۳۸۹ شهریور ۸, دوشنبه

جلسه سفر استانی زیر آفتاب داغ

وبلاگ > دانشی، ذوالفقار - مقامات بلندپایه مغولستان، روز جمعه گذشته به استان گوبی جنوبی سفر کردند و برای جلب توجه مردم به مسایل زیست محیطی، کابینه این کشور را زیر آفتاب سوزان صحرای گوبی تشکیل دادند.


مقامات بلندپایه مغولستان، روز جمعه گذشته به استان گوبی جنوبی سفر کردند و کابینه این کشور را زیر آفتاب سوزان صحرای گوبی تشکیل دادند. آن‌ها کلاه‌های سبزرنگی بر سر گذاشته بودند که روی آن‌ها نوشته شده بود: «سیاره‌مان را نجات دهیم». هدف از برگزاری این جلسه، جلب توجه جهانیان و مردم مغولستان به تغییرات آب‌وهوایی اعلام شده است. برای مشاهده عکس بزرگ، اینجا را کلیک کنید.





900ميليون نفر در جهان به آب پاكيزه دسترسي ندارند

مجمع عمومي سازمان ملل طي قطعنامه‌اي دسترسي به آب سالم و تأسيسات بهداشتي حق همگاني دانست و اعلام كرد: 900 ميليون نفر در جهان به آب پاكيزه دسترسي ندارند.

به گزارش فارس مجمع عمومي سازمان ملل طي قطعنامه‌اي اعلام كرد: دسترسي به آب سالم آشاميدني و تأسيسات بهداشتي حقوق اساسي بشر براي بهره‌مندي كامل از زندگي و ساير حقوق افراد است و در عين حال 900 ميليون نفر در جهان به آب پاكيزه دسترسي ندارند كه اين روند بسيار نگران كننده است.
مجمع عمومي كه 192 كشور عضو آن هستند همچنين از كشور‌هاي عضو سازمان ملل متحد و سازمان‌هاي بين‌المللي خواست سرمايه، فناوري و ساير منابع را براي كمك به كشور‌هاي فقير به منظور افزايش تلاش‌هاي اين كشور‌ها براي داشتن آب آشاميدني سالم و قابل دسترسي و همچنين خدمات تأسيسات بهداشتي براي همگان ارائه دهند.
به گزارش مركز اطلاعات سازمان ملل متحد، اين قطعنامه با رأي مثبت 122 كشور بدون هيچ رأي منفي و رأي ممتنع 41 كشور به تصويب رسيد.
در متن قطعنامه عميقا از اينكه 884 ميليون انسان به آب آشاميدني سالم و 2 ميليارد و 600 ميليون نفر ديگر به تأسيسات بهداشتي دسترسي ندارند، اظهار نگراني شده است.
مطالعات نشان مي‌دهد: يك ميليون و 500 هزار كودك زير 5 سال در جهان هرساله جان خود را به دليل امراض مربوط به آب ناسالم و نبود تأسيسات بهداشتي از دست مي‌دهند.







چهل سال پيش...

تمامي مطالب از روزنامه اطلاعات روز يكشنبه8 شهريور 1349، (برابر با27 جمادي‌الثاني1390، 30 اوت1970) نقل شده است

نرخ چند كالاي صادراتي تعيين شد

در آخرين جلسه كميسيون تعيين نرخ كالاهاي صادراتي كه با حضور نمايندگان وزارت اقتصاد ـ وزارت كشاورزي ـ مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ـ مركز توسعه صادرات ـ بانك مركزي ايران ـ اداره‌ نظارت بر صادرات كل گمرك و نماينده اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران در دفتر معاون كل گمرك تشكيل گرديد قيمت كالاهاي زير تعيين و بتصويب كميسيون رسيد.
* برگه زردآلو جعبه 10 كيلوئي هر جعبه 300 ريال
* قيسي جعبه 2/1 12كيلو هرجعبه 500 ريال
* هسته شيرين از قرار كيلوئي 45 ريال
* هسته تلخ از قرار كيلوئي 32 ريال
* خرماي علوفه از قرار هر تن 750 ريال
ماه آينده سد شاه‌عباس آماده افتتاح ميشود

سد شاه‌عباس كبير بر روي رودخانه زاينده‌رود، اصفهان از ماه آينده افتتاح ميشود.
مخزن پشت سد كه در بهار سال قبل در آن آب بسته شد، قريب يك نهم از 1450 ميليون مترمكعب ظرفيت خود آب دارد و هشت نهم ديگر آن بايد به تدريج در ظرف چند سال پر شود.
استفاده از سد براي ذوب‌آهن از اسفند ماه جاري آغاز خواهد شد. اما بهره‌برداري رسمي از سد قبل از اسفندماه انجام خواهد گرفت.موعد افتتاح سد هنوز روشن نيست، ولي احتمالاً در ماه‌هاي آخر پائيز يا اوايل زمستان اين سد افتتاح شود.





۱۳۸۹ شهریور ۷, یکشنبه

اعتراض فدراسیون کوهنوردی نسبت به ساخت و ساز و تخریب بی رحمانه در «جنگل کارا»!



جناب حسین رضائی در وبلاگ کوهنوشت خبر داد:
با توجه به ساخت و سازهای فاقد مجوز و تخریب منابع طبیعی ارتفاعات شمال تهران واقع در منطقه ی «جنگل کارا»، فدراسیون کوه نوردی و صعودهای ورزشی؛ طی مکتوبی به شهردار تهران، ضمن اعتراض به این ساخت و سازهای بی رویه، خواستار پیگیری و توقف بلادرنگ این اقدامات بی رحمانه شد. مشروح مکتوب فدراسیون خطاب به دکتر «قالیباف» از این قرار است:
جناب آقاي دكتر «قالیباف»
شهردار محترم تهران
با سلام و احترام؛
ضمن سپاس از عنایات و اقدامات ارزنده ی جناب عالی و همکاران گرامیتان در خصوص ساماندهی امور عمرانی و زیست محیطی کلان شهر تهران به ویژه رویکرد خاص به صیانت و حفاظت از ارتفاعات شمال پایتخت، به استحضار مي‌رساند؛ به رغم اقدامات بازدارنده و نظارت های صورت گرفته از سوی دست اندرکاران محترم شهرداری، با نهایت تأسف پس از تخريب های صورت گرفته در «گلابدره» و پناهگاه «دارآباد» و هم چنین برخی ساخت و سازهاي غيرقانوني در مناطق کوهپایه ای شمال تهران و احداث جاده در «آبشار سنگان» که با انسداد معابر ویژه ی كوه‌نوردان و گردشگران، تردد را ناممکن و با خطر مرگ مواجه نموده است، اكنون نوبت به «جنگل كارا» در ارتفاعات «دركه»، «دربند» و «كلك‌چال» رسيده، كه با دست اندازی و زیاده خواهی عده ای زمین خوار، تصرف شده و با بی رحمی هر چه تمام تر، این موهبت الهی و سرمایه ی تجددناپذیر طبیعی تخریب شود. ( اقدام به ساخت و ساز به صورت پنهانی و شبانه، با حمل مصالح ساختماني توسط قاطر ! )
خاطر نشان می شود: مراتب از طریق تماس تلفني بارها به اطلاع مسئولين ذي ربط رسانده شده ولی متأسفانه تاکنون هیچ گونه ترتیب اثر و برخورد جدی با این متخلفین و متجاوزان به حریم منابع طبیعی و عمومی نشده است.
لذا فدراسيون كوه‌نوردي ضمن اعتراض جدی به این ساخت و سازهای غيرمجاز و مغایر با قوانین صدور پروانه در ارتفاعات، از حضرتعالي درخواست رسيدگي و پیگیری عاجل و دستور توقف قطعی این تخریب جبران ناپذیر را دارد.

محمود شعاعي
رييس فدراسيون
نائب رييس اتحاديه کوه‌نوردي آسيا



هرچه زیر زمین است ؛ ته می کشد

شنبه 6 مهر روزنامه همشهری صفحه 13 محیط زیست

درد سرهای مصوبه مجلس برای اعطای جواز به چاه های غیر مجاز
مصوبه ی که مشکل ساز است
منابع طبیعی : در سال جدید و در اولین روزهای کاری مجلس شواری اسلامی یکی از مصوبه های که در صحن علنی مجلس مطرح شد و توسط رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید موضوع صدور پروانه برای چاههای بدون جواز در دشتهای ممنوعه بود. بر اساس طرح اولیه ارائه شده ؛ وزارت نیرو موظف است ضمن اطلاع رسانی فراگیر و موثر به ذینفعان، طی دو سال تمام پس از ابلاغ این قانون برای کلیه چاههای آب کشاورزی فعال فاقد پروانه واقع در دشتهای ممنوعه آبی که قبل از پایان سال 85 حفر و توسط وزارت نیرو و دستگاههای استانی شناسایی شده اند، پروانه مناسب صادر کند و این مصوبه اگر به تائید شورای نگهبان می رسید حتما" وقوع یک فاجعه زیست محیطی برای آبهای زیر زمینی در آینده نزدیک ممکن بود. با توجه به اینکه این مصوبه توسط شورای نگهبان باطل شد ولی دوباره در چند روز اخیر این مصوبه برای اصلاح مواردی در صحن علنی مطرح شد و مجلس این بار با اضافه کردن بندی های که آن را به تصویب رساند و قرار است به شواری نگهبان ارسال شود ولی هنوز خطر برای منابع آبهای زیر زمینی جدی می باشد و وقتی این خطر برای منابع آبهای زیر زمینی رفع می شود که کنترل و یا جلوگیری از برداشت غیر استاندارد آب از سفره های زیر زمینی در حد شعار باقی نماند و برای برداشت بیرویه آب از منابع زیر زمینی یک چاره جویی اساسی شود.
آمارهای واقعی
به این آمارها توجه کنید:" طبق گزارش وزارت نیرو مقدار 60 میلیارد مترمکعب آب در سراسر کشور توسط بیش از 450 هزار چاه عمیق و نیمه عمیق از سفره های زیر زمینی برداشته شده است " و یا خبربعدی "مقدار برداشت آب از سفره های زیر زمینی در سی سال اخیر؛ با برداشت آب از این سفره ها در هزار سال گذشته برابری داشته است" و همچنین اخباری از قبیل "تائید نشست زمین دشت ها کشاورزی در بعضی از نقاط کشور از جمله کرمان و همدان " که این خبر توسط مدیر عامل آب منطقه کرمان در سال گذشته مورد تایید قرار گرفت و علت این نشست ها برداشت بیش از حد آب از سفره های زیر زمینی توسط چاه ها عمیق و نیمه عمیق می باشد.
آب یکی از نیازهای اساسی کشاورزان
از زمانهای قدیم "زمین و آب" دو تا از عوامل اصلی رونق کشاورزی بودند و حتی در عصر حاضر که دانش بشری به انواع تکنولوژی های مدرن صنعتی در بخش کشاورزی دست یافته است ولی آب و زمین همچنان برای کشاورزان از عامل اصلی کشت و کار محسوب می شوند. بنا به موقعیت جغرافیائی کشورمان بر روی کره زمین از هزاران سال پیش متاسفانه میزان بارندگی ومنابع آبی بخش عظیمی از مرکز کشور ایران ( به جزء حاشیه جنوبی دریا خزر؛ دشت خوزستان و بعضی از نقاط زاگرس ) از کم آبی شدید رنج می برند و این کم آبی در طول تاریخ باعث به وجود آمدن بیابانها و کویرها زیادی در این سر زمین پهناور شده است .
خاطره ای از تجربه یک کشاورز ساده
متاسفانه در نیم قرن اخیر بنا به عللی که در این نوشته به آن خواهم پرداخت بعضی از مشکلات از قبیل افزایش جمعیت ؛ عدم بارندگی و کم آبی در بخش عظیمی از کشور ایران؛ زیر کشت بردن مقداری زیادی از زمینهای کشاورزی بدون در نظر گرفتن تامین منابع آبی ؛ صنعتی شدن بخشی از کشاورزی و دلایل دیگر باعث شده است که مردم و دولت برای رفع کمبود آب به بهره برداری بیرویه از منابع زیر زمینی آب بپردازند ولی پیش از آنکه به اصل مطلب به پردازم به نقل یک خاطره می پردازم.
در دوران کودکی و نوجوانی ( پیش از انقلاب سال 1357) در اطراف محل زندگیم در شهرستان گلپایگان و روستاهای اطراف آن مخصوصا" روستای زاده گاهم ؛ زمینهای کشاورزی زیاد وجود داشتند که یا بایر بودند و یا اینکه این زمینها یک سال در میان زیر کشت می رفتند لذا مردم فقط مقدار محدودی از این زمینها که در حاشیه محل زندگیشان را کشت می کردند و همیشه در ذهن کودکانه ام فکر می کردم که عدم کشت زمینها بایر به خاطر کم کاری کشاورزان می باشد ( مقدار زمین های کشاورزی اکثر کشاورزان آن دیار زیریک هکتار بود ) و از طرفی همیشه کشاورزان در سرتاسر سال در این کشتزارها مشغول به کار بودند و در این مقدار زمینهای محدود آنان انواع و اقسام مایحتاج خود را برداشت می کردند. از طرفی با توجه به نبود برق و لوازم جانبی در آن مناطق ؛ مردم زندگی خیلی ساده ای داشتند تا اینکه یکی از روزهای تابستانی که به روستا رفته بودم و با عمویم که سن سالش بالا بود به صحرا رفتم و ایشان با داس مشغول درو کردن گندمهایش بود که بنده از ایشان سوال کردم که شما چگونه با 5 جریب زمین کشاورزی ( هر جریب معادل هزار متر مربع می باشد )یک خانواده سه نفری را امر معاش می کنی؟ و این همه زمین کشاورزی در کنار شما بلا استفاده افتاده است چرا بیشتر تلاش نمی کنید و زمین های بیشتری را زیر کشت نمی بری و وضعیت زندگی خودت را بهتر نمی کنی؟
در پاسخ بنده ایشان این جواب را داد. در چندین سال متوالی تجربه کرده ام هر وقت میزان زمینهای زیر کشتم را افزایش داده ام به علت کمی آب ؛ آن سال محصول کمتری برداشت کرده ام ایشان گفت میزان آب کشاورزی من در روستا برای همین مقدار زمین کفایت می کند من اگر بخواهم کشاورزیم را توسعه بدهم فقط درد سر و گرفتاری های خودم زیاد می کنم و به علت کم آبی این مقدار محصولی را که از این مقدار زمین به دست می آورم را نیز از دست خواهم داد و ایشان ضرب المثلی که "یک ده آباد بهتر از صد ده ویران" زد و در نهایت ایشان گفت من اعتقاد دارم روزی دهند خداوند می باشد و او هر مقداری که دوست دارد روزی می دهد ایشان اعتقاد داشت حرص و طمع جز اینکه ایمان انسان سست می کند و آدمی را به درد سر می اندازد کار دیگری انجام نمی دهد او اعتقاد به قناعت داشت .
پیشرفت ها و مشکلات چند دهه اخیر برای منابع طبیعی ایران
در قرن اخیر در کشورهای پیشرفته و در نیم قرن اخیر در ایران به طور همزمان چهار تا اتفاق مهم برای کشور به شرح ذیل افتاده است.
الف – افزایش جمعیت : در چند دهه اخیر میزان جمعیت کشور از 15 میلیون نفر در سال 1320 به مرز هفتاد میلیون نفر در زمان حاضر رسیده است لذا جمعیت کشور نزدیک به پنج برابرشده است و از طرفی میزان نیاز افراد نسبت به محصولاتی نظیر خوراک ؛ پوشاک ؛ مسکن و کار نیز پنج برابر گردیده است آیا به همان نسبت نیاز به آب نیز بیش از پنج برابر نشده است ؟
ب – پیشرفت علم و تکنولوژی در صنعتی و کشاورزی : انسان اولیه با ابتدای ترین وسایل از قبیل سنگ ؛ چوب و فلزات اولیه به کارهای صنعتی و کشاورزی مشغول بود. او فقط می توانستند مقدار خیلی محدودی زمین کشاورزی زیر کشت ببرد و حتی وقتی انسان توانست از گاو آهن و خیش در کشاورزی کمک بگیرد و یا با به کار کشیدن حیوانات در کشاورزی سود بجوئید هنوزهم میزان زمینهای زیر کشت برای کشاورزی محدود بود ولی در قرن اخیر پس از کشف ماشین بخار که هم در صنعت و هم در کشاورزی انقلاب و جهش عظیمی ایجاد کرد و در این انقلاب صنعتی نه فقط به علت زیر کشت رفتن زمین های زیادی در کشاورزی که به آب فراوان احتیاج داشت همچنین خود صنایع نیز محتاج شدید آب شدند( مثلا" صنایع فولاد سازی ؛ کارخانه ذوب آهن ؛ صنایع پتروشیمی و غیره ) که باید آب آنها تامین می شد .
کشاورز قدیمی برای کشت ؛ داشت و برداشت محصول گندم خود باید کل سال را با فعالیتهای از قبیل بیل زدن ؛ کاشتن ؛ درو کردن ؛ خرمن کردن ؛ کوفتن ؛ باد دادن و جمع آوری محصول بپردازد که ماه ها گرفتارش این فعالیتها بود. ولی کشاورز امروزه برای کاشت ؛ داشت و برداشت گندم با تراکتور شخم می زند ؛ با دیسک و ماله می کرد و یک روز صبح با کمباین هم محصولات خود راهم درو می کند و هم می کوبد و هم باد می دهد و در نهایت غروب گندم محصوله یک ساله خود را سوار بر تراکتور به خانه اش می آورد. ( اگر یک کشاورز با گاو آهن فقط در یک روز 1500 مترمربع زمین را شخم می زد با آمدن تراکتور روزانه می تواند بیش از 5 هکتار زمین را شخم بزند )
ج- تغییردر شرایط آب وهوای جوی و کاهشن میزان بارندگی: شاید بزرگترها به یاد داشته باشند که در زمانهای قدیم نه چندان دور میزان بارش برف در حتی در مناطق خشک و بیابانی برای چندین بار در زمستان اتفاق می افتد و حتی در بعضی از شهرها گاهی آنقدر میزان بارش برف زیاد بود که برای تردد در بین خانه مردم از درون تونل یا کانال برفی حرکت می کردند ولی در این بیست سال اخیر بنا به علت گرم شدن سطح کره زمین و علل دیگر؛ میزان بارش برف خیلی کم می باشد و برای بچه ها کم سن و سال بارش برف فقط یک خاطره می باشد و بارش باران نیز آنقدر کم می باشد که باعث خشکسالی شده است.
به یاد دارم در سی سال پیش و در سالهای که میزان بارش برف کم بود تجربه شده بود میزان آبهای سطحی در چاه های که بیشتر از 10 مترعمق نداشتند ( چون اکثر مردم در قدیم به علت نبود آب لوله کشی در منازل از چاه آب استفاده می کردند ) آب چاه ده متری یک مقدار پایین می رفت که کاملا" معلوم بود ولی هرگز این چاهها خشک نمی شدند و چشمه ها و قناتها که اصلی ترین منبع تامین آب آشامیدنی و کشاورزی بودند ؛ آب آنان کاهش می یافت و نسبت به سالهای پر باران این چشمه ها و قناتها زودتر کم آب می شدند و گاهی نیز خشک می شدند ولی با اولین بارش برف و باران آب در درون آنها جاری می شد . چون آن زمان سدی وجود نداشت تا بتواند آبهای اضافی را جمع آوری کند مردم اعتقتاد داشتن که برای کشاورزی وبالا رفتن آبهای زیر زمینی بارش برف بهتر از باران می باشد زیرا آب شدن آهسته برف به سفره های زیر زمینی آب کمک بیشتری می کرد ولی باران بیشتر به سیل و تخریب منتهی می شد .
د –افزایش زیر کشت رفتن زمینها کشاورزی بدون داشتن تامین آب : در سالهای 1357 هم زمان با دوران انقلاب و سال ها بعد از آن مردم با سقوط حکومت شاهنشاهی در یک اقدام انقلابی با گرفتن زمینهای کشاورزی حاشیه شهرها و با زیر کشت بردن این زمینها و همچنین دولت نیز بعد از انقلاب با تشکیل تعاونی های کشاورزی و یا در اختیار قرار دادن زمین به جوان بیکار باعث شد که میزان زیادی از زمین های بایر زیر کشت بروند بدون آنکه فکر برای تامین آب کشاورزی این زمینها شده باشد از طرفی تا سالهای 1357 و حتی تا چند سال بعد از آن در اکثر مناطق کشاورزی چاههای عمیق در زمین های کشاورزی وجود نداشت و یا کم و خیلی محدود بودند و همه قناتها و چشمها در سراسر کشور مشغول آب دهی بودند ولی از سالهای 1362-1363 که با افزایش چاههای عمیق در دشت های که تازه زیر کشت رفته بودند قناتها و چشمه ها یکی پس از دیگری خشک شدند و امروزخیلی نادر قناتی یا چشمه ای می توان یافت که آبی داشته باشد و هم زمان نیز همه چاههای دستی که کمتر از 15 متر عمق داشتن نیز از داشتن آب محروم شدند .
مسئولین و نمایندگان بدانند
من نمی دانم مجلس بنا به خواسته چه کسانی و یا به چه دلایلی به دنبال مصوبه ای رفته است که ساده ترین کارشناسان منابع طبیعی و محیط زیست نیز به غیر عادلانه و ضد محیط زیست بودن آن اعتقاد جدی دارند (حال شواری نگهبان که خود خبره قانون هستند). با توجه به مشکلات که در چند دهه اخیر برای منابع طبیعی و مخصوصا" منابع آبی به علت برداشت آب از چاه های غیر مجاز بوجود آمده است که می توان آن را دست درازی به بیت المال دانست که از جمله می توان به مواردی از جمله تجاوز به حریم دشت ها ؛ جنگلها ؛ بیابان ها و زمینهای کشاورزی و همچنین حفرچاه های غیر مجاز در دشتهای غیر ممنوعه وممنوعه اشاره کرد ولی چگونه دولت و مجلس که به عدالت اجتماعی و برابری اعتقاد جدی دارند به جای برخورد با این مقصرین و جلوگیری از هدر رفتن حق دیگران با تصویب این مصوبه ها ؛ خود به کمک این متخلفین می آیند. آیا کسانی که چندین سال است در زمین های غصب شده کشت و کار می کند و یا با برداشت آب از چاه غیر مجاز بدون آنکه بابت آن مالیات و یا عوارضی پرداخت کنند باید امروز هم مورد حمایت مسئولین قرار بگیرند و به آن جواز داد ؟ .
چرا مجلس به دنبال غیر قانونی کردن واردات محصولات کشاورزی غیر استراتژیک از جمله برنجهای آلوده نمی باشد؟ با توجه به اینکه لطف خداوند شامل حال ملت ایران شده است و مقدار زیاد منابع نفتی را در اختیار این ملت قرار داده است ( ویک روزی به پایان می رسد ) آیا ما می توانیم از پول حاصل از صادرات این ثروت خدا دادی برای وارد کردن میوه ؛ برنج ؛ شکر و دیگر محصولات کشاورزی به اقتصاد کشاورزی داخلی صدمات جبران ناپذیر وارد کنیم ؟ راستی کدام کشاورز یا مردم عادی می تواند انگور شیلی و شلیل که از فلان کشور می آیید وبه قیمتهای بالا به فروش می رسد را نوش جان نمائید؟
آیا دولت و مجلس نمی توانند برای اصلاح ساختاری کشاورزی سنتی به کشاورزی پیشرفته هزینه نمایند ؟ سیستم کشاورزی سنتی در ایران دارای مشکلات زیادی می باشد که مورد دو اساسی آن عبارتند از:
1 – به علت کشاورزی سنتی در ایران و پراکندگی زمینهای کشاورزی روستاییان در ایران یک مشکل جدی و اساسی می باشد که باعث به هدر رفتن آب ؛ وقت و هزینه های اضافی زیادی برای آنها می شود آیا مجلس و دولت نمی تواند به یک پارچه سازی زمینهای کشاورزی روستایی کمک کنند .
2 – از زمان های قدیم در ایران روش آبیاری در کشاورزی غرقابی می باشد و در روش آبیاری غرقابی حدود بیش از 90 در صد آب کشاورزی در نهر ها و کانالها پیش از رسیدن آب به زمین کشاورزی هدر می رود. آیا مجلس و دولت نمی توانند با سرمایه گذاری در این بخش یعنی کمک به کشاورزان جهت جایگزینی سیستم تحت فشار آب به جای سیستم غرقابی کمک کنند ؟
سخن پایانی
اکثر دشت های کشاورزی ایران از زمانهای دور گرفتار مشکلات و معضلات کم آبی و بی آبی هستند و از طرف کاهش بارش نزولات آسمانی در چند سال اخیر این مشکل را دو چندان کرده است و اگر قرار باشد که چاه های که آب های زیر زمینی را از درون زمین به سطح می کشند نیز بدون هیچ مشکلی به فعالیت خود ادامه دهند. دولت و کشاورزان برای چند سال با عدم برداشت آب از منابع زیر زمینی به احیاء این نعمت خدادی نپردازند و وضع به همین منوال ادامه پیدا کند شاید روز بیاید که جز پشیمانی هیچ کاری نتوانیم انجام دهیم ای کاش همان قناعت کشاورزان قدیمی دو باره احیاء می شد تا در آینده صنعت کشاورزی این سر زمین دچار مشکل و معضل نمی گردید .



۱۳۸۹ شهریور ۶, شنبه

"عمل بر مجاز " در مدیریت شهری

آقای عباس محمدی  که مطالبش در دیده بان کوهستان منتشر می شود و یکی از اساتید  بنده می باشند و چند سالی است بنده در حفاظت از محیط زیست کوهستان با ایشان همکاری زیادی دارم در سبز پرس مطلبی دارد که خدمت دوستان ارائه می گردد:
فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید

                            شرمنده رهروی که عمل بر مَجاز کرد (حافظ)
مدیران ما عادت کرده اند که وانمود کنند وضع ما خیلی خوب است؛ بر پایه این توهم، آنان بسیاری اوقات برای ما «نیاز سنجی» هایی می کنند که با واقعیت زندگی و با توان موثرمان بیگانه است. مثال ها در این زمینه بسیار زیاد است، اما در این جا فقط به یکی دو مورد که مربوط به مدیریت شهر تهران است اشاره می کنیم :
موزاییک کردن پیاده روها
آیا این شهر به این نیاز داشته که اسفالت یا موزاییک های قدیمی پیاده روهایش با موزاییک های رنگی جدید عوض شود؟ در شهری که چنان غرق در دود و روغن موتور است که خط کشی های سفید خیابان ها در کم تر از یک ماه با اسفالت سیاه هم رنگ می شود، زرد و قرمز کردن پیاده روها چه توجیهی دارد؟ واقعا امروز به نظر چه کسی می رسد که خیابان ولیعصر پس از صرف ده ها میلیارد تومان برای موزاییک کردن پیاده روها، زیباتر از سه سال پیش شده؟! آیا این بزک ها، وسمه بر ابروی کور نیست؟! آیا اگر درصدی از این پول صرف رسیدگی اصولی به وضع درختان این خیابان می شد، بیش از این موزاییک ها در زیبا سازی خیابان موثر نبود؟!
نصب صفحه های خورشیدی
کارهای "دوستدار محیط زیست" هم آن گاه که وسیله ی خودنمایی و صرف بودجه شود، به دشمن محیط زیست بدل می شود. مدتی است که شهرداری در این جا و آن جا صفحه های خورشیدی و لامپ هایی که با این صفحه ها روشن می شوند، کار می گذارد. آیا اگر برنامه ریزی شود که نورپردازی های زائد، حتی فقط آن بخش که مستقیما به خود شهرداری مربوط می شود مانند لامپ های دراز یا گرد تزیینی (که شب ها موجب آلودگی نوری می شوند و در روزها با منظر زشت خود آلودگی بصری پدید می آورند) جمع شوند، بهتر نیست؟! در واقع، اگر اول جلوی ریخت و پاش های بی کران را بگیریم و بعد به سراغ فناوری های نوین برویم اشکالی ندارد، اما در شرایط کنونی نصب صفحه های خورشیدی که غالبا همراه با نصب لامپ های اضافه ی جدید هم هست، خود به صورت غیر مستقیم عامل جدیدی است برای صرف انرژی، ریخت و پاش منابع، و آلوده سازی محیط زیست.
کاشت گیاهان اگزوتیک
تاسف آور است که در کشوری که هزاران سال پیشینه کشاورزی دارد و حدود نود سال است که در آن "مدرسه ی فلاحت" پایه گذاری شده، دانش باغبانی و مهندسی کشاورزی مان به آن جا رسیده که چه در شهر خشک تهران و چه در شهرهای مرطوب خزری، گیاهان نامانوس مانند مورد زینتی و شمشاد ژاپنی زینت بخش فضاهای شهرهایمان باشد! در سه چهار سال اخیر، به موازات نابود سازی باغ ها و پارک ها و درختان قدیمی حاشیه ی خیابان ها، کاشت گیاهان غیربومی و ناسازگار با هوای تهران گسترش یافته که نشانه ای است بر تمایل شهرداری به اجرای کارهای نمایشی. این گیاهان با هزینه ی سنگین کاشته می شوند، اما دوامی ندارند و چندان زمانی نمی گذرد که خشک می شوند. همین روزها می توان صدها بوته ی خشک شده ی شمشاد ژاپنی را در حاشیه و رمپ های بزرگ راه چمران، و درختچه های مورد زینتی خشک یا نیمه خشک را برای مثال در میدان انقلاب و خیابان منیریه دید.
تونل و بزرگ راه سازی
شهرداری در جریان افتتاح تونل توحید که با افتخار از آن به عنوان «بزرگ ترین پروژه شهری» ایران یاد می کند، آماهایی ارایه می داد که با ساخت این تونل سالانه هزاران تن آلودگی کم تر وارد هوا می شود، میلیون ها لیتر کم تر بنزین مصرف می شود، و میلیون ها ساعت از وقت شهروندان کم تر تلف می شود. این نیز نمونه ی دیگری است از پندارهای مجازی که اول فرض می گیرند ضروری است که هرچه خودرو تولید یا در تهران شماره گذاری می شود در شهر حرکت کند، و آن گاه نتیجه می گیرد که اگر برای این تعداد خودرو، تونل و بزرگ راه نباشد آن ها در راه بندان ها بنزین بیشتری مصرف می کنند و هوا هم آلوده تر می شود. در صورتی که باید برای این برنامه ریزی کنند که خودروهای کم تری مجاز و قادر به حرکت در شهر باشند تا قدر مطلق آلودگی هوا کم تر شود؛ آیا امروز شهرداری می تواند ادعا کند که هوای شهر نسبت به قبل از ساخت تونل توحید و چندین بزرگ راهی که در سه چهار سال اخیر ساخته شده اند، پاک تر شده است؟!
طرح دریاچه 350 هکتاری
هم زمان با تخریب بخش های بزرگی از جنگل های مصنوعی چیتگر و خرگوش دره در جاده سازی ها و احداث مترو، و ساخت چند هزار واحد مسکونی در حول و حوش این بوستان ها که قرار بوده نقش بازدارنده در رشد شهر تهران را داشته باشند، و در حالی که درختان این جنگل بر اثر کم آبی و شاید آلودگی هوا و بی توجهی ها از رشد باز مانده و بسیاری از آن ها هم خشک یا بیمار شده اند، شهرداری منطقه ی 22 که گواهی مدیریت زیست محیطی را هم یدک می کشد، طرحی جلوه فروشانه را برای ساخت «بزرگ ترین دریاچه ی مصنوعی خاورمیانه» و یک مجموعه ی تفریحی و تجار بزرگ در شمال بوستان چیتگر در دستور کار قرار داده است. آب این دریاچه از کجا تامین خواهد شد؟ با تبخیر بالای 3 متر در سال که در این منطقه داریم، چقدر آب هدر خواهد رفت؟ با اجرای این کونه طرح های لوکس تا چه حد سبب جذب بیشتر اهالی شهرهای دیگر به تهران که هم اینک نیز با انفجار جمعیت روبرو است، خواهیم شد؟ آیا بهتر نیست که بودجه ی سرسام آور اجرا و نگهداری این طرح صرف رسیدگی به درختان چیتگر و گسترش فضای سبز شود؟ شهرداری تهران که بنا به اظهارات خودشان و شورای شهر صدها میلیارد تومان بدهی دارد و «در آستانه ی ورشکستگی» قرار دارد (روزنامه ی جام جم 3/6/89) زیر فشار کدام لابی های ساخت و سازگرا به اجرای چنین طرحی اقدام می کند؟ آیا قرار است همچنان با زمین فروشی و تراکم فروشی و دادن امتیاز احداث رستوران و مانند آن، ادعا شود که سرمایه گذاران بخش خصوصی این طرح را اجرا خواهند کرد؟ اگر چنین است چرا مطابق قانون، احداث دریاچه و ملحقات آن به مناقصه گذاشته نشده است؟ آیا همه ی سرمایه گذاران واقعا خصوصی در جریان تصمیم گیری های شهرداری بوده اند؟
در پایان پیشنهاد می کنم که شورای شهر تهران شهرداری را مکلف به ارایه اسناد ارزیابی زیست محیطی برای طرح های بزرگ کند، و البته این ارزیابی ها برای آن که همچون دیگر ارزیابی های ایرانی بدل به بخشی از پروژه ی اصلی و یک بزک جدید نشود، کمیته خاصی با حضور اعضای کمیته محیط زیست شورا، کارشناسان دانشگاهی، کارشناسان سازمان حفاظت محیط زیست، اعضای سازمان های مردم نهاد، و ... در این موارد تصمیم گیری کند.



سدسازي در سرزمين آب‌ها فاجعه آفريد

جناب هومان خاکپور دوست عزیزی که سایت دیده بان طبیعت بختیاری آن هر روز از مشکلات محیط زیست  استان چهارمحل و بختیاری برایمان می نویسد  و یکی از نگهبان طبیعت در منطقه بختیاری می باشد در مصاحبه به خبرگزاری ایلنا گفته است : 
 چه كسي باور مي‌كند، سرزميني كه معروف به سرزمين‌‌ آب‌‌ها است و ورودي بارشي آب به آن 11 ميليارد مترمكعب است و سه رودخانه كارون بزرگ، زاينده‌رود و دز از كوه‌هايش سرچشمه مي‌گيرد، اكنون260 روستايش آب ندارد، 280 چاه اش خشك شده و قنات‌هايش بي‌آب‌اند.

آناني كه دم از سد و سدسازي مي‌زنند و معتقدند سدسازي در هر شرايط و هر مكاني مي‌تواند بر مشكل كم‌آبي غلبه كند، نااميد مي‌شوند اگر بدانند كه در استان چهارمحال و بختياري كه با اين وسعت كم پنج سد را در خود جاي داده‌اند، كم‌آبي به شدت زمين‌هايش را آزار مي‌دهد.
چرا استاني مانند چهارمحال و بختياري با اين همه رودخانه و سرچشمه پر آب كه حتي به استاني مانند يزد براي يك كارخانه لاستيك‌سازي آب مي‌دهد خودش دچار كم‌آبي شده است.اين سئوالي است كه جواب آن را هومن خاكپور كارشناس منابع طبيعي در سوء‌مديريت منابع آبي به ويژه منابع آب زيرزميني مي‌داند.
به گزارش خبرنگار ايلنا، هومن خاكپور كارشناس منابع طبيعي درباره علل به وجود آمدن بحران آب در سرزمين‌ آب‌ها مي گويد: استان چهارمحال و بختياري استاني است كه 10درصد از آب شيرين كشور را تامين مي‌كند و علي‌رغم اينكه تنها يك درصد مساحت كشور را به خود اختصاص داده به سرزمين آبها لقب گرفته است، ورودي آب بارشي اين استان 11 ميليارد مترمكعب است كه نشان از پتانسيل‌ بالاي تامين آب اين استان دارد.
او ادامه مي‌دهد: استان چهارمحال و بختياري سرچشمه سه رودخانه در كشور است،كارون بزرگ كه به سمت خوزستان مي‌رود، زاينده‌رود كه به سمت استان اصفهان سرازير مي‌شود و يكي هم رودخانه دز كه به سمت استان لرستان جريان دارد.
خاكپور توضيح مي‌دهد: در شرايطي شاهد قطحي و بحران آب در روستاهاي اين استان به ويژه در قسمت لردگان هستيم كه اين منطقه از ميانگين بارش بلندمدت 578 ميل‌متر در سال برخوردار است. اگرچه در سال‌هاي زراعي 87ـ86 و 88 - 87 كاهش 40درصد ميزان بارندگي را شاهد بوديم اما در سال‌هاي آب 85ـ84 و 85 ـ 86 بارش‌هاي بسيار خوب و بالاتراز30درصد ميانگين بارندگي سال‌هاي قبل تجربه شده است كه نشان مي‌دهد برخلاف بسياري از استان‌هاي كشور اين اقليم روزگاري سبزتري را سپري كرده است.
آمار تكان‌دهنده كه خاكپور از روستاهاي درگير در كمبود آب مي‌دهد تامل برانگيز است.
او مي‌گويد: بر پايه گزارش اخير مديرعامل آبفا چهارمحال و بختياري، هم‌اكنون 248 روستا در چهارمحال و بختياري با كمبود آب آشاميدني مواجه‌اند. آبدهي چشمه‌ها و قنات‌ها كاهش چشمگيري داشته و بيش از 50 درصد آب چاه‌ها كاهش يافته است، اين در حالي است كه 13 حلقه چاه تامين‌كننده آب آشاميدني نيز خشك است و خطر جيره‌بندي آب تعداد زيادي از مناطق روستايي را تهديد مي‌كند.
ولي چه باعث شده است استاني كه ده درصد آب شيرين كشور را تامين مي‌كند اين وضعيت تكان‌دهنده براي روستاهايش رخ دهد. خاكپور پاسخ را در نابساماني مديريتي منابع آب مي‌داند و توضيح مي‌دهد: كسي منكر اين موضوع نيست كه خشكسالي نسبي دو سال گذشته و عواملي چون شرايط حاكم بر ميزان رطوبت خاك و ذخاير آب‌هاي سطحي و زيرزميني سال‌هاي قبل در اثر افزايش درجه حرارت سال‌ جاري در ايجاد وضعيت اسف‌بار فعلي بي‌تاثير بوده است.
خاكپور ادامه مي‌دهد: اما قحطي و بحران آب فقط محدود به شرايط فوق نيست، بلكه شرايط مديريتي حاكم برآب‌هاي اين سرزمين، مثل برداشت‌هاي غيرمجاز از چاه‌هاي مجاز و غيرمجاز ، كشاورزي سنتي، پائين بودن راندمان آبي و استفاده از روش‌هاي‌ آبياري غيرمكانيزه و غيرعلمي و كاشت محصولات با نياز آبي بالا، ضربه مهلكي بر منابع آبي زيرزميني اين سرزمين داشته است.
او توضيح مي‌دهد: راندمان كشور ما در بخش كشاورزي يك سوم استاندارد جهاني است. يعني در فرانسه براي توليد هر كيلوگرم گندم يك متر آب مكعب مصرف مي‌شود اما در كشور ما سه مترمكعب آب مصرف مي‌شود در حالي كه اگر بخواهيم درست عمل كنيم بايد اول به دنبال تبديل كشاورز از شيوه سنتي به سمت مكانيزه كردن بخش كشاورزي باشيم و دوم اينكه در كاشت محصولات كشاورزي، به دنبال محصولاتي باشيم كه نياز آب كمتري داشته باشد.
كارشناس منابع طبيعي ادامه مي‌دهد: جاي تعجب است كه محصولي مانند برنج‌ با نياز آبي بالا كه تنها بايد در مناطقي كشت شود كه تبخير آب كمتر از دو هزار ميلي‌متر است در اين سرزمين خشك و نيمه خشك با اين ميزان تبخير بالا كاشته و بر آن اصرار هم مي‌شود در حالي كه مديريت نوين كشاورزي اين كار اصلا توصيه نمي كند.

خاكپور تاكيد مي‌كند: مشكل اصلي ما اكنون در بحث آب‌هاي سطحي نيست، چون از حدود 11 ميليارد مترمكعب آبي كه وارد استان مي‌شود، حدود هشت ميليارد مترمكعب جاري است و از استان خارج مي‌شود، تاكيد ما روي ذخيره آب در زيرزمين است كه تمام مشكلات و بحران‌ها از كمبود آن ناشي مي‌شود.
او ادامه مي‌دهد: به خاطر اشتباهاتي كه در مديريت منابع آب زيرزميني داشته‌ايم اكنون شاهد افت 15 متري سطح آب‌هاي زيرزميني هستيم.
او اشتباهات مديريتي را اين‌گونه بيان مي كند: يكي از اشتباهات مديريت منابع آب عدم كنترل برداشت از چاه‌هاي مجاز و جلوگيري از حفر و استفاده از چاه‌هاي غير مجاز در سال‌هاي گذشته است، از طرف ديگر هيچ كاري در بحث آبخيزداري انجام نداده‌ايم يعني اينكه اقدامي جهت مهار روان آب‌ها و تغذيه منابع آب، نشده است.
اين كارشناس منابع طبيعي ادامه مي‌دهد: سئوال من اين است ،در حاليكه در ده سال گذشته نزديك به 1500 ميليارد تومان فقط در سد كارون چهار هزينه كرده‌ايم، تاكنون چه اقدام و يا سرمايه‌گذاري در تقويت سفره آب‌هاي زيرزميني انجام شده است .
او تاكيد مي‌كند:‌به علت قرار گرفتن اين استان در اقليم خشك و نيمه‌خشك با ميانگين تبخير بالا احداث سد كارون4 و چهار سد در دست احداث كارون 5، خراسان 1، 2،3 كه بر روي رودخانه‌هاي ارمند و خرسان كه آبادي‌هاي لردگان را به محاصره خود درآورده است، سبب شده است تبخير بارش‌هاي دريافتي به شدت افزايش يابد. به صورتي كه در صورت آبگيري اين پنج سد بزرگ، سالانه بالغ بر نيم ميليارد مترمكعب آب كه معادل آب مورد نياز بيش از 300 هزار نفر در سال است از سطح درياچه‌هاي اين سدها تبخير شده و از دسترس خارج مي‌شود.
خاكپور با ابراز تاسف از توجه بيش از حد به سدسازي غير كارشناسي و صرف بودجه‌هاي هنگفت در اين زمينه مي‌گويد: نكته تاسف‌انگيز آن است كه اعتبار اختصاص داده شده به پروژه‌هاي آبخيزداري در مقابل دو هزار ميليارد تومان صرف شده در سدسازي منطقه در ده سال گذشته، سالانه رقمي كمتر از 150 ميليون بوده است كه اين نامديريتي آب به معني واقعي است.
او تاكيد مي‌كند: كسي نمي‌گويد سدسازي بد است و يا با احداث آن مخالفيم، بلكه درست اين است كه در بحث مديريت آب سدسازي بايد آخرين گزينه باشد. نه اولين و تنها گزينه.
او ادامه مي دهد: هنگامي كه آب در سطح زمين به صورت سد ذخيره مي‌شود خسارت‌هاي عمده فراواني به بار مي آورد كه يكي خسارت‌هاي زيست‌محيطي و زير آب رفتن عرصه جنگلي است و ديگري بحث زمين‌شناسي آن و قرار گرفتن اين سدها روي گسل زلزله است كه خود باعث به هم خوردگي تعادل و حركت‌هاي زمين لرزه‌اي مي‌شود، ايجاد فرسايش شديد خاكي و صرف هزينه هنگفتي هم كه نيازي به توضيح ندارد.
اين كارشناس منابع طبيعي در پايان تاكيد مي‌كند: براي مقابله با اين وضعيت‌هاي ناخوشايند و بحران‌هاي ايجاد شده، خردمندانه‌ترين چاره آن است كه فلسفه آبخوان‌داري و آبخيزداري را به جاي سدسازي‌هاي پرهزينه طبعيت ستيز و منفعت طلب پذيرفت و با بهره‌برداري از دانش بومي‌ گران‌سنگ آبخوانداري و آبخيزداري، مقاومت زيست‌بوم‌هاي كشور در مقابل تغييرات اقليمي كوتاه‌مدت و دراز مدت افزايش داده و زيستن در همه سرزمين‌هاي خشك‌ را با صرف هزينه‌هاي اندك در قياس با هزينه‌هاي سرسام‌آور سدسازي ميسر و آسان نمود.

با کمال عذر خواهی ؛ خانم لیلا اسفندیاری قله k2 را صعود نکرده است .

با توجه به اینکه بانوی کوهنورد ایران ؛ خانم لیلا اسفندیاری به دلیل بدی  شرایط جوی  و نامساعد بودن هوا پاکستان  نتوانسته است قله k2 را فتح کند لذا  طبق گفتگوی که  در باشگاه دماوند با ایشان داشتم ایشان به مطلب وبلاگ بنده در مورد خبر صعود به قله k2  اعتراض داشتند که  بنده نیز دلیل این برداشت  اشتباه را  از نوشته های  بنر و پلاکارد های دانستم  که در فرودگاه نصب شده بودند  و صعود ایشان را به قله k2 را تبریک گفته بودند.
لذا از همه خوانندگان ؛ دوستان و خانم اسفندیاری به علت اطلاع رسانی نادرست عذر خواهی می کنم

خدا بدهد شانس

بنده یک کشاورز زاده هستم و وقتی صحبت از گاو و پرورش گاو می شود بی اختیار به یاد ایام کودکیم می افتم که  گاوهای محلی را برای چرا به صحرا می بردم و چقدر کشاورزان زحمت می کشیدند تا یک گوساله که از گاو محلی متولد شده بود بزرگ بشود و تا  یک  گاو  بشود ( بر عکس گاوهای نژاد های بلغاری و فلسیطن اشغالی که هم از نظر شیر و هم از نظرگوشت رشد خوبی دارند ولی گاوهای محلی رشد خیلی کندی داشتند ) ولی انگار شانس صاحب تریگر خیلی خوب می باشد باشد زیرا :

حوادث > خارجی - تریگر زمانی که وارد مزرعه شاون لیتون شد یک روزه بود اما او هرگز تصور نمی کرد این گوساله با سایر گاوهای مزرعه اش تفاوت داشته باشد.
ولی قد تریگر حالا به یک متر و نود و پنج سانتی متر رسیده و اوهنوز هم به رشدش ادامه می دهد. تریگر بیش از یک تن و دویست کیلو وزن دارد و در صورت ذبح می توان با گوشت او بیش از 7665 همبرگر درست کرد! به گفته پزشکان تریگر می تواند تا بیست سال عمر کند و باید در انتظار رکورد شکنی های جدیدی از او بود

هر چه بگندد نمکش می زنند ولی وای به آن روزی که خود نمک نیز بگندد



داستان برنجهای هندی را به یاد دارید؛ برنجهای که به علت افشا کردن  آلودگی آن مدیری را عزل کردند  ولی برنجهای آلوده و دلالان آن همچنان مورد احترام بودند . افشاگری در مورد این برنجها ادامه دارد و خوشبختانه این بار وزرات بارزگانی افشا گری کرده  و برنج محسن ؛ برنجی که در رسانه ملی چنان قد می کشید که مادر بزرگ های من و شما با آن عینکهای شیشه  ته استکانی خود؛ قد کشیدن آن را می دیدند ولی  انگار این هم تو زرد از کار در آمد و این دیگر خاصیت برنج را ندارد حال بخوانید اصل داستان را :  

وزارت بازرگانی در حالی برنج محسن را بی کیفیت اعلام کرد که دور جدید تبلیغات این نوع برنج در رسانه ملی آغاز شده است.

به گزارش مهر، وزارت بازرگانی اخیرا اسامی 170 کالای بی کیفیت وارداتی به کشور را اعلام کرده است که در بین آنها، نام برنج محسن از مبدا تولیدی پاکستان نیز دیده می شود.
این در حالی است که دور جدید تبلیغات برنج محسن در رسانه ملی و این بار با این عنوان که "برنج محسن، برنج ایرانی است"، آغاز شده است.
در همین حال، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می تواند با بررسی این موضوع، از ادامه تبلیغ کالاهای بی کیفیت - از نظر وزارت بازرگانی - همچون برنج محسن در رسانه ملی جلوگیری کند.
البته سیدعلی اکبر طاهایی استاندار مازندران با اشاره به تصویب ممنوعیت تبلیغات برنج خارجی در ایام خرید برنج از کشاورزان خواستار بررسی علت تبلیغ برنج وارداتی محسن از طریق رسانه ملی شده است.



جت‌های جنگنده ارتش فرانسه با پرواز در ارتفاع پایین باعث تلف شدن چهار هزار و 800 جوجه شدند.

خبر آنلاین نوشت :
حوادث - صاحب یک مرغداری که پرواز جت‌های جنگنده ارتش فرانسه، سبب تلف شدن چهار هزار و 800 جوجه مزرعه‌اش شده بودند از دپارتمان ارتش این کشور تقاضای غرامت کرد.

به گزارش ایسنا، «اتان لو ماهوت» که صاحب مزرعه مرغداری در روستای «پلوژن» در «بریتانی» در غرب فرانسه است، در مصاحبه‌ای با رسانه‌های دولتی این کشور، تصریح کرد: جت‌های جنگنده ارتش فرانسه با پرواز در ارتفاع پایین باعث تلف شدن چهار هزار و 800 جوجه شدند.
وی خاطرنشان کرد: روز گذشته متوجه شدیم که این جت‌های جنگنده بر فراز منطقه پرواز می‌کنند، بلافاصله به سمت سوله‌های نگهداری مرغ‌ها رفته و متوجه شدیم که جوجه‌ها از ترسشان در گوشه‌ای روی هم رفته‌اند. چهار هزار و 800 قطعه جوجه به دلیل خفگی تلف شدند و اگر دیرتر رسیده بودیم به احتمال زیاد تلفات بیشتری را شاهد بودیم.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی تلگراف، این مرد 68 هزار جوجه دارد و برای تعداد تلف شده از ارتش فرانسه 12 هزار تا 15 هزار یورو غرامت درخواست کرده است.
«فردریک سولانو» یکی از مقامات دپارتمان هوانوردی فرانسه نیز خاطرنشان کرد: دو جت در زمان این رویداد از بالای مزرعه پرواز می‌کردند و با کالبد شکافی اجساد جوجه‌ها نیز این موضوع مشخص شد که تعداد تلف شده پیش از پرواز جت‌ها زنده بودند.



متن نامه جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست به ریاست سازمان محیط زیست


                              به نام خدا
جناب آقاي مهندس محمدي زاده

معاون محترم رئيس جمهور و رئيس سازمان حفاظت محيط زيست

باسلام واحترام،
با آرزوي قبولي طاعات دراين ماه مبارك رمضان به استحضار مي رساند، در كمال ناباوري از طريق جرايد با خبر شديم هيئت دولت ممنوعيت تردد و شماره گذاري خودروهاي ديزلي را لغو كرده است.
با وجود مسائل بغرنج آلودگي هواي شهر تهران و ساير شهرهاي بزرگ كشور آيا در اين رابطه اثرات اكسيدهاي گوگرد بر سلامت انسان و بيماري هاي تنفسي ناشي از آن با ميزان گوگرد تا چند برابرحد استاندارد درگازوئيل مصرفي اين خودروها در كشور در نظر گرفته شده است؟ چنانچه به هر دليل بار مالي، تحريم اقتصادي، نقايص تكنولوژي و.... مجبور به اين كار شديم پيامد اين مصوبه چه خواهد بود؟ آيا سلامتي مردم و بار مالي ناشي از آن در نظر گرفته شده است؟
جمعيت زنان مبارزه با آلودگي محيط¬زيست عاجزانه از آن مقام محترم تقاضا دارد كه قبل از بوجود آمدن بحران¬هاي جبران ناپذير تبعات بهداشتي و محيط زيستي، اين مسئله به طور كارشناسي جدي بررسي و هر چه سريعتر راهكار اساسي و اجرائي براي آن پيش بيني شود.

مه لقا ملاح مدير عامل

رونوشت :

1- كميسيون اصل نود مجلس شوراي اسلامي جهت استحضار

2- فراكسيون محيط زيست مجلس شوراي اسلامي

3- جرايد- رسانه ها

تقاضای همکاری با دلسوزان محیط زیست

در ایمیلهای ارسالی به بنده ایمیلی وجود دارد که از طرف سایت دلسوزان محیط زیست می باشد و از بنده و همه دوستداران  محیط زیست  در خواست شده است که با این سایت همکاری کنیم لذا بنده عین پیام ایشان را در ذیل مطلب آورده ام .
بدینوسیله از شما دعوت میشود تا با عضویت در سایت دلسوزان محیط زیست از امکانات بی نظیری همچون فرهنگ لغت آنلاین محیط زیست (که در حال تکمیل شدن است) بهره ببرید ما را به دوستانتان نیز معرفی کنید.

http://www.env-delsoozan.com/
در ضمن میتوانید مقالات خود را در سایت ما هم بگذارید تا بازدیدکنندگان ما هم از مطالب وزین شما استفاده ببرند منتظر حضور سبز شما هستیم.

۱۳۸۹ شهریور ۲, سه‌شنبه

دماوند، نماد ملی کشور را دریابید

این مطلب بنده در مورد قله دماوند می باشد که در روزنامه همشهری مورخه 2/6/1389 در صفحه محیط زیست چاپ گردیده است
با تشکر از جناب افلاکی
محیط زیست > زیست‌بوم
حسین عبیری گلپایگانی : قله دماوند، بلندترین کوه ایران که نام آن در کتب تاریخی نیز گاهی با قهرمانان افسانه‌های تاریخی ایران درهم آمیخته است در چند سال اخیر با مشکلات زیست‌محیطی زیادی دست و پنجه نرم می‌کند.
جاده‌کشی در دامنه‌های قله جهت دسترسی آسان برای برداشت مواد معدنی و تردد گردشگران و کوهنوردان به قله، برداشت بی‌رویه از معادن کوه دماوند، چرای بی‌رویه دام در مراتع اطراف دامنه‌های قله دماوند و دشت لار، تخریب دشت‌های شقایق توسط گردشگران، زخمی کردن دامنه‌های کوه و دشت‌ها و مراتع اطراف به بهانه ساخت‌و‌ساز خانه، ویلا و هتل، صعود‌های کوهنوردی بیش از حد ظرفیت، عدم‌رعایت نکات زیست‌محیطی از قبیل ریختن زباله‌های غیرقابل تجزیه در ارتفاعاتی که امکان جمع‌آوری و پاکسازی آن توسط افراد غیرحرفه‌ای تقریبا غیرممکن است، نبود سرویس‌های بهداشتی در طول مسیر، شکار مجاز و غیرمجاز، وجود تعداد زیادی سگ‌های گله که باعث شده‌اند حیات وحش به مناطق بالای کوه پناه برده و به‌علت بی‌غذایی و نبود آب تلف شوند و نیز تخریب آثار باستانی در این منطقه از جمله عوامل تهدید‌کننده دماوند به شمار می‌آیند؛ تهدیداتی که اگر چاره‌ای برای رفع آنها اندیشیده نشود می‌تواند این میراث طبیعی را با خطر جدی مواجه سازد.
در چند دهه اخیر به‌علت بروز بعضی از مشکلات زیست‌محیطی، دولت با بعضی از سرمایه‌گذاری‌ها کوشیده است برای رفع مشکلات زیست‌محیطی با تمهیداتی نظیر در نظر گرفتن ردیف‌های بودجه، برای رفع این مشکلات اقدام کند. در این میان، سازمان‌های مردم‌نهاد زیست‌محیطی برای رفع این مشکلات فعالیت‌هایی انجام داده‌اند. برخی مردم محلی و بومی هم که محل سکونت آنها در معرض صدمات زیست‌محیطی قرار دارد به حفاظت از محیط‌زیست مناطق خود پرداخته‌اند. ولی متأسفانه به‌علت بعضی از مشکلات، دولت و سازمان‌های مردم‌نهاد نتوانسته‌اند آنگونه که باید کار مشترکی در این زمینه انجام دهند. این درحالی است که در موارد معدودی که دولت و سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی و مردم برای رفع مشکلات زیست‌محیطی در کنار هم و با برنامه‌ریزی صحیح جهت رفع مشکلی زیست‌محیطی اقدام کرده‌اند، دستاوردهای خوبی از این فعالیت‌ها به دست آمده است.
ضرورت تشکیل یک کارگروه
اگر تشکل‌های مردمی، نهادهای دولتی و مردم بومی منطقه را 3رأس مثلثی بدانیم که باید از کوه دماوند حفاظت کنند، 2رأس این مثلث یعنی نهاد‌های دولتی و مردم بومی تا‌کنون در این حفاظت نقش جدی‌ای نداشته‌اند و با توجه به اینکه فعالان محیط‌زیست و دوستداران کوه دماوند امسال هفتمین سال است که روز ملی دماوند را برگزار می‌کنند برای برگزاری این مراسم به تجربه‌های خوبی در دفاع از محیط‌زیست دماوند دست‌یافته‌اند. همچنین بیش از 6سال است که برای نگهبانی از دشت شقایق، فعالان محیط‌زیست تهرانی و مازندرانی هر ساله برای چندین هفته به دامنه‌های قله دماوند می‌روند، با این حال هنوز فعالان محیط‌زیست نتوانسته‌اند آنطور که باید باعث بر انگیخته شدن حساسیت افراد محلی و بومی نسبت به نابودی مناطق طبیعی اطراف زندگی خودشان شوند؛ از این‌رو، حضور مردم بومی منطقه در برنامه‌های دفاع از محیط‌زیست قله دماوند چندان جدی نیست.
نکته‌ای که وجود دارد اینکه به‌نظر می‌رسد مشکلات کوه دماوند برای نهادهای دولتی از قبیل سازمان‌های حفاظت محیط‌زیست و میراث‌فرهنگی حتی در اولویت‌های عادی نیز قرار ندارد زیرا با آنکه سازمان محیط‌زیست چند سال پیش بالای ارتفاع 4هزار متر را به‌عنوان یک اثر طبیعی ثبت کرده ولی تاکنون هیچ فعالیت حفاظتی برای بالای 4هزار متر این اثر طبیعی انجام نداده است. همچنین از سال1387 کوه دماوند به‌عنوان نخستین اثر طبیعی و تاریخی توسط سازمان میراث فرهنگی ثبت ملی شده است ولی این سازمان هم تا‌کنون هیچ برنامه حفاظتی از کوه دماوند و دامنه‌های آن انجام نداده است.
اگر بخواهیم برای رفع مشکلات کوه دماوند اقدامی جدی انجام دهیم چاره‌ای نداریم جز اینکه نهاد‌های دولتی، سازمان‌های مردم نهاد و افراد بومی به کمک هم بیایند و با هم‌اندیشی جهت رفع این مشکلات اقدام کنند لذا پیشنهاد می‌شود کار‌گروهی با این اعضا تشکیل شود: نیروهای مردمی و تشکل‌های مختلف علاقه‌مند به حفظ دماوند، نهادهای دولتی ذی‌ربط از قبیل سازمان حفاظت محیط‌زیست، سازمان جنگل‌ها و مراتع و سازمان میراث فرهنگی. این کارگروه که همه ذی‌نفعان کوه دماوند در آن حضور دارند می‌توانند دستورالعملی تهیه کنند که از سوی همه دست‌اندرکاران لازم‌الاجرا باشد؛ در این کارگروه، نهاد‌های دولتی با تهیه امکانات مادی، لوازم سخت افزاری و انجام کار‌های کارشناسی جهت شناسایی مشکلات منطقه کمک کنند و سازمان‌های مردم‌نهاد نیز به‌عنوان خط ارتباطی بین دولت و مردمی بومی منطقه به آموزش و فرهنگسازی در میان مردم اقدام کنند. این کار گروه می‌تواند از نیروی‌های مردمی و بومی منطقه برای حفاظت از دماوند کمک بگیرد. وقتی حفاظت از محیط‌زیست برای مردم منطقه به یک فرهنگ تبدیل شود دیگر تخریب و تجاوز به محیط‌زیست بی‌مفهوم می‌شود و به حداقل ممکن می‌رسد.
یک تجربه
روز شنبه مورخه29/3/1389 یک روز بعد از اجرای برنامه حفاظت از منطقه دشت شقایق، خانم کارگری با بنده تماس گرفت و گفت که در دشت شقایق توسط یکی از اعضای یک تشکل زیست‌محیطی نسبت به اهمیت گل‌های شقایق و حفاظت از آن آگاه شده است. این شهروند در ادامه توضیح داد که در هنگام بازگشت از کوه دماوند در دامنه کوه، چند نفر را دیده که در حال چیدن گل‌های شقایق برای یک پزشک دارو ساز بوده‌اند اما او نتوانسته است جلوی چیدن گل‌ها را بگیرد. او تأکید ‌کرد که هر طور که شده است باید جلوی این تخریب را هم بگیریم؛ در نتیجه با نیروی انتظامی هماهنگی به عمل آمد اما پیش از رسیدن مامورین، متخلفان منطقه را ترک گفته بودند. بنابراین با آگاه‌سازی‌ مردم می‌توان آنها را نسبت به حفظ طبیعت تشویق کرد اما در عین حال باید نهادهای دولتی ذی‌ربط با کمک‌های خود دوستداران، طبیعت را حمایت کنند.
مراسم روز ملی دماوند در چند سال اخیر
اولین برنامه روز ملی دماوند که با همکاری هیأت کوهنوردی استان تهران، فعالان محیط‌زیست کوهستان، گروه‌های کوهنوردی و جامعه مطبوعاتی کشور برگزار شد (از 2الی4مرداد ماه سال1383) با صعود صدها کوهنورد به قله جهت پاکسازی نمادین قله از زباله همراه بود.
در سال1384 با توجه به تجربه نخستین سال برگزاری روز ملی دماوند (سال1383) این برنامه در 2بخش برگزار شد: بخش اول برنامه صعود کوهنوردان به قله دماوند جهت پاکسازی بود و بخش دوم به برگزاری یک همایش اختصاص داشت. در این همایش که در شهرستان رینه برگزار شد، شماری از فعالان محیط‌زیست تهرانی، بعضی از افراد بومی و همچنین اساتید تاریخ‌شناس و نویسنده کتاب‌های کوهنوردی حضور داشتند. حین برگزاری همایش، پیشنهادی از طرف انجمن کوهنوردان ایران در رابطه با نامگذاری 13تیر ماه که مصادف با آغاز جشن تیرگان و روز صعود افسانه آرش کمانگیر به قله دماوند است به‌عنوان روز ملی دماوند مطرح شد که مورد موافقت گروه‌های حاضر در همایش قرار گرفت.
در سال1385 با تشکیل ستاد روز ملی دماوند در تهران و دعوت از گروه‌های کوهنوردی و فعالان محیط‌زیست 8استان، برنامه در 2بخش پاکسازی قله و برگزاری همایش در تالار ارشاد شهرستان رینه با گرامیداشت یاد جانباختگان قله دماوند برگزار شد. در این سال طی درخواست‌های کتبی از میراث فرهنگی، ثبت قله دماوند به‌عنوان نخستین اثر طبیعی تاریخ ایران مطرح شد. همچنین از وزارت ارشاد خواسته شد که 13تیرماه را به‌عنوان روز ملی دماوند در تقویم کشوری ثبت کند.
از 2سال پیش بخش پاکسازی نمادین قله به در خواست فعالان محیط‌زیست از برنامه حذف و فقط همایش برنامه روز ملی دماوند در شهرستان رینه برگزار شد.
در 28تیر سال1387 با حضور معاون رئیس‌جمهوری و ریاست وقت سازمان میراث فرهنگی، استاندار مازندران و بعضی از مسئولین کشوری و استانی در پناهگاه فدراسیون در پلور، از لوح یادبود ثبت ملی قله دماوند و دامنه‌های آن به‌عنوان نخستین اثر طبیعی و تاریخ ایران پرده‌برداری و روز 13تیرماه نیز روز ملی دماوند نامگذاری شد. در سال1388 و سال‌جاری، همایش روز ملی دماوند در شهرستان رینه طبق سال‌های گذشته برگزار شد. در عین حال، انتظار می‌رود مسئولان حفاظت از دماوند این نماد ملی را به‌طور جدی در دستور کار قرار دهند تا بیش از این دستخوش تخریب‌های آگاهانه و ناآگاهانه نشود.



خاطره ای از اولین حضور بنده در باشگاه دماوند و گزارشی ازمراسم افطاری امشب در این باشگاه

روز پنج شنبه که برای استقبال از بانوی کوهنورد ایران ؛ خانم لیلا اسفندیاری به فرودگاه امام رفته بودم خانمی که خودش را مسئول روابط عمومی باشگاه دماوند معرفی کرد ( سرکار خانم واقف)به جناب نظام دوست گفت که شب دوشنبه هفته آینده در باشگاه دماوند برنامه افطاری برگزار می شود و شما نیز تشریف بیاوردید که بنده نیز به شوخی گفتم اگر مرا نیز دعوت کنید من هم در این مراسم شرکت خواهم کرد که ایشان این سخن مرا جدی گرفت و بنده خواست در این افطاری حاضر شوم که بنده نیز امروز در این مراسم شرکت کردم .

ولی پیش از ارائه گزارش ابتدا یک خاطره قدیمی در مورد اولین حضور بنده در باشگاه دماوند تعریف کنم :
در سال 1374 که بنده تازه یکی دو ماه بود که ازدواج کرده بودم و یک روز باهمسراز خیابان لاله زار نو نبش انقلاب می گذشتیم که چشم ما به تابلوی باشگاه کوهنوردی و اسکی دماوند افتاد با توجه به علاقه شدید بنده به کوهنوردی به همسرم پیشنهاد کردم به باشگاه دماوند مراجعه کنیم و شاید از این طریق بهتر کوهنوردی کنیم لذا به طبقه چهارم دفتر باشگاه رفتیم و ما از شخصی که در دفتر باشگاه بود شرایط عضو شدن در باشگاه دماوند را سوال کردیم که ایشان از سوابق کوهنوردی و دوره های آموزشی کوهنوردی ما سوال کرد؟ که بنده گفتم ما کوهنوردی می کنیم ولی کوهنوردی ما نه گروهی است و نه جای آموزش کوهنوردی دیده ایم که ایشان با جدیت گفت افرادی وجود دارند که سالهاست انواع و اقسام دوره های آموزشی کوهنوردی را گذارنده اند ولی هنوز موفق به عضویت باشگاه دماوند نشده اند لذا از ما خواست برای عضویت در یک گروه کوهنوردی دیگری مراجعه کنیم لذا ما دست از پا درازتر به خیابان لاله زار برگشتیم و دیگر بنده به باشگاه دماوند نرفتم تا اینکه دوباره امشب قسمت شد در خدمت دوستان باشگاه دماوند مخصوصن (ا") بانوی کوهنورد ایران خانم لیلا اسفندیاری باشم.
باشگاه دماوند شاید یکی از معدود مراکز کوهنوردی ایران می باشد که در پنجاه سال اخیر تعداد زیادی کوهنورد حرفه ی را تحویل جامعه کوهنوردی ایران داده است . حتی بنده که با دوستان انجمن کوهنوردی ایران همکاری زیادی دارم اکثر آنان هنوز هم خود را عضو اصلی باشگاه دماوند می دانند و به این عضویت افتخار می کنند و امشب بعضی از این دوستان انجمنی جزء میزبانان مراسم افطاری بودند.
با توجه به اینکه مراسم افطاری امشب در باشگاه دماوند برای بنده یکی از خاطرات فراموش نشدنی می باشد ولی تعداد زیادی میهمان در این مراسم حضور داشتند که تعداد از آنان پیشکسوتان کوهنوردی بودند همچنین تعداد دیگری نیز مربیان کوهنوردی و بقیه دیگر یا اعضای باشگاه بودند و یا از چهره های شناخته شده کوهنوردی شهر تهران بودند. امشب همچنین تعداد 43 نفر به صورت رسمی به عضویت باشگاه دماوند در آمدند .
ولی امشب مراسم باشگاه داری چند حسن و یک عیب کوچولو داشت :
1 – به علت حضور بانوی کوهنورد ایران ؛ خانم لیلا اسفندیاری در مراسم افطاری امشب جمعیت زیادی به دیدار ایشان آمده بودند که باعث شلوغی مراسم شده بود.
2 – پذیرائی ساده و بسیار عالی از روزه داران و میهمانان انجام شد.
3 – متاسفانه به علت کوچکی مکان باشگاه و گرما تابستان همچنین حضور تعداد زیادی میهمان در برنامه ؛ دوستان به قدری عرق کرده بودند که تا حدودی مراسم به حمام سونا تبدیل شده بود.
4- امیدوارم این بخش از مطلب را آقای عباس محمدی نخواند چون پذیرائی امشب بیشتر با از ظروف پلاستیک یکبار مصرف انجام شد.

لازم به ذکر است بنده در حال تهیه مصاحبه زیست محیطی با خانم لیلا اسفندیاری هستم که پس از تهیه گزارش به اطلاع دوستان خواهد رسید.

۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

طراحی جالب دکلهای غول پیکر برق - تصاویر


دانش - شرکت آمریکایی choi + shine architects به تازگی به خاطر یکی از طرح‌های خلاقانه خود برنده جایزه جامعه معماری آمریکا شده است. نام این پروژه که برای خطوط پرفشار برق طراحی شده، به علت شکل خاص آنها «the land of giants» سرزمین غول‌ها نامگذاری شده است.

این گروه توانسته است با تغییرات کوچکی که در ساختار دکل‌های معمول برق به وجود آورده، اشکالی مجسمه مانند پدید بیاورد که در عین اینکه ساختاری کاملا مقاوم دارند، از حیث تنوع هم دارای انواع مختلفی هستند.
برای مثال در جاهایی که دکل‌ها از کوه یا جایی مرتفع بالا میروند، از اشکالی استفاده شده که تداعی کننده ی یک کوهنورد است، یا حتی در جاهایی که برای مثال مقدار سیم‌های ارتباطی زیاد شده، شکل این دکل برای بهتر تحمل کردن بار اضافی مانند یک فرد زانو زده شده است.

اما هزینه ی اجرای این نوع دکل‌ها هم تفاوت زیادی با دکل‌های معمول نمیکند، چرا که این دکل‌ها مانند بدن هایی میمانند که دست و پا و سر آنها به صورت پیش ساخته تولید شده و تنها با تغییرات در نوع اتصال آنها، این اشکال به وجود آمده اند.











یک روز از دریای خزر برای دریاچه ارومیه آب می برند و یک روز از رود ارس

به این می گویند یک نظر کارشناسی عالی حتمن دوستداران محیط زیست و دریاچه ارومیه این مطلب را بخوانند مخصوصن جناب درویش که از تابلوی ورودی دریاچه ایراد املای گرفته بودند( کلمه شورای  را شوری نوشته بودند)!!!
ایلنا: نگهداري درياچه‌‌اي اروميه به اين وسعت فعلي سخت است چون دچار كمبود آب هستيم. بنابراين بهترين كار در حال حاضر اين است كه با برداشت نمك هم به شكل سنتي و هم صنعتي غلظت نمك درياچه را كمتر كنيم.

به گزارش خبرنگار ايلنا نادرقاضي‌پور نماينده شهر اروميه در مجلس شوراي اسلامي در مورد بحران درياچه اروميه گفت: دو سال قبل در آغاز كار مجلس هشتم، 220 نماينده با امضاء نامه‌اي از رئيس جمهور درخواست كردند هرچه وضعيت درياچه اروميه بررسي شود.
او ادامه داد: رئيس‌جمهور هم دستور داد يك كميته اي براي بررسي وضعيت درياچه اروميه با حضوروزير نيرو، جهاد كشاورزي و سازمان محيط‌زيست تشكيل شود كه استانداران آذربايجان غربي و شرقي و كردستان هم در آن حضور داشتند.
قاضي پور افزود: با وجود اينكه توسط اين كميته چند راهكار براي حل بحران درياچه اروميه ارائه شده‌است اما هنوز هيچ يك از اين راهكارهاي عملياتي نشده است كه من مرتب اين مورد را در مجلس تذكر مي‌دهم.
او توضيح داد:‌ از بين راهكارهاي پيشنهادي، ما دو راهكار را پيگيري مي‌كنيم، يكي انتقال آب از رود ارس به درياچه اروميه و ديگري انتقال آب از رودخانه پيرانشهر به منطقه اوشنويه ـ نقده و از آنجا به درياچه اروميه.
نماينده مردم اروميه در پاسخ به اين سئوال كه با وضعيت فعلي درياچه اروميه آيا راه‌حلي كه بتواند حداقل در كوتاه‌مدت وضعيت بحراني درياچه اروميه را بهبود ببخشدوجود ندارد گفت: البته خشك و كم آب شدن درياچه اروميه به گفته بعضي از قديمي‌هاي شهر اروميه 60 سال پيش نيز اتفاق افتاده است به طوري كه مردم براي رفتن به تبريز از داخل درياچه اروميه كه خشك شده بود عبور مي كردند.
او ادامه داد: در گذشته گفته شده و امروز هم تاكيد مي‌ شود نگهداري درياچه‌‌اي اروميه به اين وسعت فعلي سخت است چون دچار كمبود آب هستيم. بنابراين بهترين كار در حال حاضر اين است كه با برداشت نمك هم به شكل سنتي و هم صنعتي غلظت نمك درياچه را كمتر كنيم.
نماينده اروميه تاكيد كرد: بهترين راه‌حل اين است كه از يك طرف آب از رود ارس به درياچه اروميه پمپاژ شده و از سوي ديگر برداشت نمك هم از درياچه افزايش يابد تا به اين‌ترتيب سطح درياچه كوچك‌تر شود تا حفاظت از آن راحت‌تر باشد ، سپس منتظر لطف خدا و بارش باران باشيم تا دوباره آب درياچه بيشترشده و درياچه به سر جاي خودش برگردد.
او از پيش‌روي آب درياچه اروميه در سال‌هاي 72 تا 76 خبرداد و گفت: در بين سال‌هاي 72 تا 76، پيش روي آب درياچه موجب شد تا سطح زيادي از زمين‌هاي كشاورزي اطراف درياچه به زيرآب برود از قديمي‌‌هاي روستاهاي اطراف درياچه هم كه مي‌پرسيم مي‌گويند در طول عمرشان شاهد پيش‌روي درياچه در اين حد وسيع نبوده‌اند.
او ادامه داد: اميدواريم شرايط درياچه اروميه طوري شود كه نه پيش روي آب داشته باشد و نه كاهش آب، به عبارت بهتر نه افراط و نه تفريط.
قاضي‌پوردر پايان تاكيد كرد: اين كه بعضي آقايان مي گويند براي تامين آب درياچه اروميه، سدهايي كه در مسير رود رودخانه‌هاي ورودي به درياچه اروميه وجود دارد باز شود درست نيست، چون اگر همه آب سدهاي رودهاي درياچه اروميه هم باز شود 17 متر كاهش ارتفاع درياچه اروميه جبران نمي‌شود.

چهل سال پیش در چنین روزی

روزنامه اطلاعات روز پنجشنبه 29 امرداد 1349
پس از پايان بناي سد لار آب لار بدشت ورامين منتقل ميشود

براي تأمين آب مشروب تهران و تنظيم و تأمين آب زراعي رشت مازندران و احتمالاً افزايش و تأمين آب زراعي رشت قزوين سد لار با 9 ميليارد و 250 ميليون و 710 هزار ريال ساخته خواهد شد.
اين سد از اواخر برنامه چهارم «سال 50 و 51» كار ساختماني خود را آغاز خواهد كرد و تا پايان سال قبل مطالعات ژئوفيزيكي آب‌هاي زيرزميني مناطق مازندران و تهران، خاك‌شناسي كشاورزي، اين طرح صددرصد پايان يافت.
پس از آنكه سد لار ساخته شد آب از يك سطح پايين‌تر بطرق علمي به سطح بالاتر آورده ميشود و سپس به رودخانه جاجرود سرازير مي‌گردد. آب دريافتي از سد لار در مخزن سد فرحناز پهلوي نگهداري خواهد شد و از آنجا به تهران و احتمالاً به دشت و ورامين فرستاده ميشود.

كارخانه سيمان «صوفيان» تبريز در شهريورماه آينده بكار ميافتد
كارخانه عظيم سيمان «صوفيان» تبريز، اوايل شهريورماه آينده، با ظرفيت روزانه ششصد تن سيمان، شروع بكار ميكند. محصول اين كارخانه در مرحله اول به استانهاي آذربايجان شرقي و غربي صادر ميشود و در مراحل بعدي، به ساير نقاط كشور، صادر مي‌گردد.
اولين كلنگ ساختمان اين كارخانه در سال 47 به وسيله استاندار آذربايجان شرقي، بزمين زده شد و بزودي آماده بهره‌برداري قرار ميگيرد.
يك مقام مطلع در كارخانه سيمان صوفيان، به خبرنگاران ما در تبريز گفت: ابتدا توليدات اين كارخانه، وسيله دو شركت بزرگي كه در تبريز و رضائيه، تشكيل ميشود، در استانهاي آذربايجان شرقي و غربي بمصرف خواهد رسيد.







۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

مشارکت و مشارکت پذیری ؛ امری است عملی نه فقط گفتنی

با تشکر  از دوستان خبرگزاری سبز پرس جهت انتشار مطلب زیر در آن خبرگزاری

از سال گذشته و از اولین روزهایی که جناب آقای مهندس محمدی زاده سکان هدایت سازمان حفاظت محیط زیست را برعهده گرفت در اکثر سخنرانی های خود از مشارکت ؛ تعامل و همکاری سازمانهای مردم نهاد ؛ فعالان و دوستداران محیط زیست با سازمان حفاظت محیط زیست سخن گفته است و حتی در جلسه معارفه ایشان و در اولین سخنرانی خود به عنوان رئیس سازمان؛ بیشتر صحبت ایشان از مشارکت و استفاده از نیروی های مردمی، دوستداران و فعالان این حوزه در امر حفاظت از محیط زیست در سراسر کشور سخن به میان آوردند و از آن زمان تاکنون در اکثر مراسمی که در جمع فعالان و دوستداران محیط زیست حاضر می شوند بحث اصلی صحبت ایشان مشارکت و مشارکت پذیری سازمان حفاظت محیط زیست با فعالان محیط زیست بوده و حتی در هفته محیط زیست امسال هم که اداره کل محیط زیست استان تهران با برگزاری نشست هم اندیشی سازمان های مردم نهاد که با حضور مهندس محمدی زاده ریاست سازمان و دکتر اشرفی پور مدیر کل استان و فعالان محیط زیست شهر تهران در پارک پردیسان برگزار شد؛ ریاست سازمان بازهم بر عزم جدی سازمان جهت مشارکت و به کارگیری دوباره از نیروهای سازمانهای مردم نهاد زیست محیطی در حوزه های مختلف محیط زیست سخن به میان آوردند.
پس از این نشست، فعالان محیط زیست دیدار با ریاست سازمان را به فال نیک گرفتند و آنان از این نشست خوشحال و به خود امیدوارم شدند زیرا آنان هدف از این دیدار توسط ریاست سازمان حفاظت محیط زیست را پایان دادن به بی مهری ریاست دوره قبل (خانم دکتر جوادی) نسبت به تشکلهای زیست محیطی می دانستند . ولی متاسفانه این خوشحالی زیاد پایدار نبود زیرا در برگزاری دهمین نمایشگاه محیط زیست که چندی پیش در محل نمایشگاه دائمی تهران برگزار شد عدم دعوت و همچنین عدم واگذاری غرفه به سازمانهای مردم نهاد زیست محیطی موجبات دلخوری فعالان محیط زیست و سازمانهای مردم نهاد حوزه را به دنبال داشت زیرا آنان اعتقاد داشتند نمایشگاه محیط زیست مکانی است برای ارائه فعالیتهای زیست محیطی چه برای نهادی دولتی که ماموریت اصلی و یا بخشی از ماموریت سازمانی آنان حفاظت از محیط زیست کشور می باشد و چه سازمان های مردم نهاد و فعالین محیط زیستی که بنا به دلایلی ؛ جهت رفع مشکلات این بخش فعالیت می کنند از طرفی تشکلهای زیست محیطی اعتقاد دارند به علت فعالیتهای مختلف حفاظتی که از منابع طبیعی و محیط زیست در سراسر کشور انجام می دهند حرفهای زیادی برای گفتن دارند که نمایشگاه می توانست مکانی باشد برای بازگویی این فعالیتها.
به خصوص که در دوره ریاست خانم دکتر ابتکار بر سازمان محیط زیست و درتمام طول 6 دوره نمایشگاه محیط زیست بخشی از غرفه های نمایشگاه به صورت رایگان در اختیار تشکلهای زیست محیطی قرار می گرفت. زیرا همانطوریکه گفته شد نمایشگاه مکانی است برای معرفی فعالیت های فردی و جمعی تشکلهای زیست محیطی که آنان دستاوردهای فردی و گروهی خود را در معرض دید بازدید کنندگان و ناظرین قراردهند.
از شکاربانی تا سازمان حفاظت محیط زیست

شاید اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست در ایران از یک قرن خیلی کمتر باشد و حتی به پنجاه سال نیز نرسد سازمانی که چهار ده پیش به اسم دفتر شکاربانی شناخته می شود و از جمله سازمان ها و اداره های می باشد که نسبت به اداره های مالیه ؛ خارجه ؛ بلدیه و غیره از طول عمر کمتری برخودار می باشد. اگر پنجاه سال پیش به کسی می گفتید که در آینده نه چندان دور هوای شهرها توسط دود های حاصل از سوخت و سازها طبیعی و غیره طبیعی آنچنان تیره وتار می شود که دیگر امکان دیدن ستارگان در شب ممکن نخواهد بود و یا همه آبهای سطحی شهرها به علت ورود فاضلاب دیگر قابل آشامیدن نخواهد بود آن شخص هرگز قبول نمی کرد. در عرض پنجاه سال اخیر نسل شیر و ببر ایرانی کاملا" از بین رفته است و نسل بعضی از گونه های دیگر از قبیل پلنگ ؛ یوز پلنگ ؛ گورخر؛ خرس سیاه و حتی آهو و کل و قوچ که روزگار فوج فوج در دشتهای ایرانی در حال چرا بودند نیز در حال انقراض می باشند و علی‏رغم حفاظت از برخی مناطق هنوز هم به وفور شاهدیم که عده‏ای به اصطلاح شکارچی مجاز و غیر مجاز آخرین‏های طبیعت‏مان را نشانه می‏گیرند و در این راه به محیط‏بان سازمان هم رحم نمی‏کنند سازمانی که علی‏رغم مسئولیتی بزرگ کمترین نیروی انسانی را به خود اختصاص داده و تعداد کل نفرات آن در سراسر کشور شایع به نصف پرسنل مدیریت شهری تهران ( شهرداری فقط یک شهر ) هم نرسند و این به خودی خود تهدیدی است بزرگ و قابل تامل.

مشارکتهای مردمی در خدمت سازمان حفاظت محیط زیست
با توجه به اینکه سازمان حفاظت محیط زیست یک سازمان نظارتی می باشد و وظیفه آن نظارت بر عملکرد دیگر سازمانهای دولتی می باشد لذا دو نوع تفکر در مورد کمک دولت به این سازمان وجود دارد :
الف - بعضی از کارشناسان علوم اجتماعی اعتقاد دارند با توجه به اینکه مشکلات زیست محیطی از قبیل نابودی تنوع زیستی؛ افزایش انواع آلودگی ها و تخریب منابع طبیعی و غیر طبیعی با سرعت زیادی در حال رشد است و حفاظت از محیط زیست یک امر اجرایی است، لذا باید با در اختیار قرار دادن امکانات و تجهیزات فراوان و استخدام افراد زیادی به سازمان محیط زیست کمک کرد تا بتواند وظیفه خود را به خوبی انجام دهد.
ب – گروهی دیگر از این کارشناسان علوم اجتماعی می گویند که وظایف سازمان حفاظت محیط زیست بیشتر امر نظارتی می باشد (مانند قوه قضائیه) و سازمانهای نظارتی می توانند با کمک گرفتن از بعضی از بخش های دیگر دولت و همچنین کمک گرفتن از مردم بدون آنکه این مردم کارمند سازمان باشند امر نظارت خود را پی گیری نمایند که حتی آنان به سازمان آتش نشانی اشاره می کنند که اگر سازمان آتش نشانی بخواهد کل آتش سوزی سراسر کشور را کنترل کند باید در هر کوچه یک نگهبان داشته باشد ولی سازمان آتش نشانی با کمک یک شماره تلفن سه رقمی و همچنین مدد مردم به سرعت در صحنه‏های آتش سوزی حاضر و سریع به اطفا حریق می‏پردازد واین خدمت را با حداقل نفرات اجرائی انجام می‏دهد. حال اگر جایی آتش گرفت وظیفه سازمان آتش نشانی فقط خاموش کردن آتش است و بررسی علت آتش سوزی و دستگیری مقصرین و محاکمه و مجازات آنان دیگر وظیفه این سازمان نمی باشد و قوانین در مورد آتش و آتش سوزی چنان دقیق و شفاف نوشته شده است که جای هیچگونه شبه ای باقی نگذاشته است .

چه باید کرد
با توجه به موارد اشاره شده در بالا کارشناسان اعتقاد دارند که سازمان حفاظت محیط زیست به جهت بالا بردن ضریب حفاظتی و امنیت محیط زیست در چند مورد باید فعالیت جدی داشته باشد که عبارتند از :
1 – شناسائی مشکلات زیست محیطی و تدوین قانون حفاظت از محیط زیست : کارشناسان مجرب سازمان حفاظت محیط زیست باید نسبت به شناسائی عوامل آلوده کننده محیط زیست آگاهی کاملا داشته باشند و با تدوین قوانین حقوقی قوی و به روز شده از ادامه تخریب های محیط زیست مناطق کشور جلوگیری کنند.
2 – مشارکت جدی سازمان حفاظت محیط زیست با دیگر نهاد ها: سازمان حفاظت محیط زیست باید با اختصاص شماره تلفنی سه رقمی جهت اطلاع رسانی توسط مردم از "موارد تخریب محیط زیست " به آن سازمان و همچنین با بهره‏گیری از یگانهای نظامی و انتظامی و قوه قضائیه، متجاوزان به محیط زیست را سریعا" تحت پی گیری قانونی قرار دهد و همچنین با تدوین مجازاتهای سنگین برای معارضین به محیط زیست ؛ حتی فکر تجاوز به محیط زیست را از سر آنان بیرون کند.
3 - مشارکت نیروی های مردمی جهت حفاظت از محیط زیست کشور: ایران با توجه به وسعت زیاد جغرافیایی و همچنین دارا بودن مناطق طبیعی و غیر طبیعی گرانبها و خدا دادی لذا همیشه مورد هجوم و چپاول بعضی از بی خدا خبران و بی فرهنگ قرار داشته است و اگر قرار باشد برای همه این مناطق توسط سازمان حفاظت محیط زیست محافظی گذشته شود شاید بیش از بیست برابر نیروی کنونی این سازمان کارمند احتیاج داشته باشد ولی با توجه به اینکه وظیفه این سازمان بیشتر نظارتی می باشد لذا سازمان می تواند با آموزش بعضی از دوست داران این حوزه و کمک گرفتن از مردم به عنوان همیاران محیط زیست جهت کاهش تخریب محیط زیست اقدام کند.
4– استفاده از ابزار آموزشی جهت فرهنگ سازی : فرهنگ سازی جهت استفاده صحیح از محیط زیست کم هزینه ترین و راحت ترین و سودمندترین روش حمایت از محیط زیست می باشد لذا سازمان حفاظت از محیط زیست می تواند با کمک گرفتن از رسانه های گروهی و همچنین کمک گرفتن از سازمانهای مردم نهاد زیست محیطی جهت آموزش چهره به چهره شهروندان و یا کمک گرفتن از آموزش پرورش جهت ورود مسائل زیست محیطی در کتب درسی سطح فرهنگ عمومی مردم افزایش یافته و به رفع مشکلات محیط زیست منجر خواهد شد.
سخن پایانی
ما این کره خاکی را از پدرانمان به ارث نبرده ایم بلکه از کودکانمان به امانت گرفته ایم پس خیانت در امانت گناهی بزرگ و نابخشودنی می باشد به امیدی ایرانی آباد و آزاد در پناه حضرت حق

استقبال گرم از خانم لیلا اسفندیاری در فرودگاه امام خمینی


عکسهای انتخابی از سایت هم طناب می باشد

طبق اطلاع رسانی قبلی جهت شرکت در مراسم استقبال از خانم لیلا اسفندیاری بانو کوهنوردی ایرانی  که در شرایط بد آب و هوایی قله K2 پاکستان را فتح کرده است در بعد از ظهر روز 5 شنبه مورخه 28/5/1389 در فرودگاه امام خمینی انجام شد. کمیته استقبال از ایشان با تهیه یک دستگاه اتوبوس جهت ایاب و ذهاب دوستان ایشان که از میدان جمهوری به سمت فرودگاه امام حرکت می کرد و همچنین بقیه دوستان  نیز با ماشینهای شخصی ؛ خود را به فرودگاه امام جهت استقبال از ایشان رسانده بودند. دوستان خانم اسفندیاری که برای استقبال از ایشان به فرودگاه آمده بودند  با نوشتن بنر و تهیه دست گل مشتاقانه منتظر رسیدن ایشان به تهران بودند. حدود ساعت 30/9 شب ایشان وارد فرودگاه شدند.

 در لحظه ورود ایشان در فرودگاه امام که با استقبال گرم حاضرین در فرودگاه به همراه بود. دوستان ایشان با نصب پلاکاردهای که صعود موفقیت آمیز ایشان را تبریک گفته بودند  در فرودگاه ( باعث اعتراض ماموران حراست فرودگاه شده بود که با خواهش دوستان ماموران رضایت به نصب بنرها در فرودگاه شدند) ورود پیروزمندانه ایشان را به کشور تبریک گفتند که تشویق حاضرین تمام نگاه های مسافران در فرودگاه را متوجه خانم اسفندیاری کرده بود. که در پایان مراسم در فرودگاه همه استقبال کنندگان به تهران بازگشتند و با حضور در منزل ایشان از تلاشهای و زحمات ایشان جهت فتح قله تشکر و قدردانی نمودند.

۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

کدام اهرم ها پشتیبان منطقه حفاظت شده دنا و جنگل های زاگرس است؟


خانم مهندس میترا البرزی منش فعال محیط زیست که آخرین دست نوشته  ایشان در خبرگزاری سبز پرس منتشر گردیده است .
جنگل های زاگرس از با ارزش ترین جنگل های ایران است. شرایط زیستی زاگرس به لحاظ تنوع، بسیار با ارزش و حساس بوده اما در حوزه جنگل و دیگر ابعاد محیط زیستی تا حدود زیادی مورد بی مهری گرفته است. شاید یکی از دلایل آن دوری از تهران، و اخبار محدود تری است که از این منطقه گزارش می شود. در برنامه پنجم توسعه کشور توجه ویژه ای به حفاظت از جنگل های زاگرس شده است به نحوی که باید همتراز جنگل های خزری حفاظت شوند. به عقيده کارشناسان محيط زيست منطقه حفاظت شده دنا يکي از بکر‌ترين و دست نخورده ‌ترين مناطق تحت حفاظت کشور است که با وسعت 93 هزار و 660 هکتار در استانهاي کهگلويه و بوير‌احمد و اصفهان واقع شده است. اين منطقه کوهستاني با وجود يخچال هاي دائمي، رودهاي پرآب و خروشان و پوشش جنگلی یکی از با ارزش ترین مناطق حفاظت شده کشور در بخش زاگرس است . در این منطقه 440 گونه گياه شناسايي‌شده که بلوط ايراني یکی از باارزش ترین این گونه ها است.

اما با وجود اهمیت جنگل های این منطقه، قطع درختان منطقه حفاظت شده دنا و سایر بخش هایی که در مدیریت سازمان قرار نگرفته است، از اواسط سال گذشته شروع شده است. طرح انتقال خط دهم لوله گاز عسلویه به مناطق شمال و شمال غرب کشور بهانه ای برای تخریب مناطق جدیدی از این جنگل های با ارزش شده است. این درحالی است که طبق توافق سازمان محیط زیست و شرکت ملی گاز مقرر شده بود خط انتقال گاز از کریدوری که تجربه انتقال سه خط لوله در 40 سال اخیر را در گردنه "میمند" داشته عبور کند و عرض کریدور فقط 6 متر باشد. فن آوری های نوین و تخصص متخصصین و شرکت های داخلی که مرتبا نتایج دستاوردهای علمی و اجرایی آن ها در زمینه های مختلف در رسانه ها انتشار می یابد باید توانایی اجرای یک خط لوله با عرض 6 متر را داشته و بهانه هایی مانند شیب، یا مسیرهای دشوار نباید مانعی در راه اجرای این توافق ایجاد نماید. در عین حال، کارفرما در انتخاب شرکت پیمانکار باید توانایی اجرای طرح بر اساس مشخصات فنی توافق صورت گرفته، یعنی عرض 6 متر را باید مورد نظر قرار دهد و بر آن تاکید کند.
از نظر قانونی این طرح باید دارای گزارش ارزیابی اثرات بر محیط زیست باشد که مجری موظف به اجرای مفاد آن و نیز توافق های صورت گرفته با سازمان محیط زیست است. مسلما در گزارش ارزیابی اثرات باید بهترین گزینه مکانی، فنی و کلیه تمهیدات کاهش اثرات مورد بررسی قرار گرفته باشد. متاسفانه به دلیل این که این گزارش در دسترس عموم قرار نگرفته است نمی توان به مفادی از آن که موجب تخریب کمتر و رعایت اصول حفاظت از محیط زیست می باشد اشاره نمود ولی منطقا باید گزارش ارزیابی اثرات بر محیط زیست شامل این گونه موارد باشد.
در حقیقت منطقی ترین و کم هزینه ترین روش توسعه خطوط گاز استفاده از مسیر قدیمی و مورد توافق سازمان حفاظت محیط زیست است. انتقال از مسیر قبلی عبور خطوط گاز چند مزیت به همراه دارد. اول، مورد توافق سازمان محیط زیست است و به همین دلیل مشکلات قانونی و قضایی و توقف در اجرای طرح و کاهش سرعت اجرای طرح عمرانی را به همراه ندارد. دیگر این که در مسیری که قبلا خطوط انتقال عبور کرده است، جاده های دسترسی و نگهداری احداث شده است و نیازهای ساخت و ساز جدید کمتر و محدود تر شده و هزینه طرح به مراتب کاهش می یابد( البته اگر کاهش هزینه ها و افزایش سرعت اجرا مورد توجه باشد و نه افزایش هزینه ها و بالا رفتن حجم عملیات و بازبینی فهرست بها و بالا رفتن مبلغ قرارداد). در عین حال که خطوط قبلی قاعدتا باید بهترین گزینه مسیر برای انتقال خطوط انتقال در ابعاد فنی ، مهندسی و محیط زیستی باشد.
متاسفانه برخلاف توافق های انجام شده انعکاس اخبار تخریب منطقه حفاظت شده دنا و مناطق جنگلی زاگرس در رسانه ها و از سوی سازمان های غیر دولتی و حتی مسئولان دولتی نشان دهنده تخریب جنگل ها با عرض 30 تا 50 و حتی 150 متر بوده است. بنا بر اظهار نظر معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست(مهر ماه 88- خبرگزاری مهر)شرکت پیمانکار یعنی قرارگاه خاتم الانبیا برخلاف توافق بین سازمان محیط زیست و شرکت ملی گاز، خط لوله را از خط الرس تپه ها و در حاشیه رودخانه بشار عبور داده که در 3 کیلومتر فعالیت، 10 تا 14 هزار اصله درخت کهنسال بلوط به ارزش بیش از یک میلیارد تومان در منطقه حفاظت شده دنا در کهگلویه و بویراحمد را قطع کرده است.
در این زمینه خانم شیرین ابوالقاسمی مدیر پروژه بین المللی حفاظت از تنوع زیستی زاگرس در مصاحبه با خبرگزاری مهر در مهر ماه سال 88 با انتقاد از بی توجهی مدیران استانی نسبت به تخریب جنگلهای حفاظت شده دنا گفت: در مشاهده میدانی که از منطقه حفاظت شده دنا داشتم متاسفانه عرض خط لوله گاز عبوری از دنا در برخی مناطق حتی از مرز 150 متر هم فراتر رفته است و گزارش دفتر زیستگاه نیز این موضوع را تائید می کند.
گروه ارزيابي محيط زيست کانون سبز فارس با ارائه گزارشي که پس از بازدید میدانی رئيس هيئت مديره این کانون ، مهندس بهمن ایزدی در جام جم آنلاین در آبان ماه 88 منتشر شد، ميزان تخريب بلوط زار دنا را با احتساب درختچه هاي از بين رفته بيش از 25 هزار اصله اعلام کرد.وی اعلام نمود که مسير عبور این خط لوله از دره "تنگ رواق" شروع و در پر پشت ترين جنگلهاي جنوب و جنوب غرب "ميمند" به شمال روستاي "بنستان" مي رسد و سپس با رد شدن از دشت "تلخاب" به غربي ترين نقطه منطقه "سينه نمک" و در حاشيه رودخانه "خرسان" منطقه دنا مي رسد. وی بیان نمود که قطع درختان در مسير خط لوله گاز با مجوز منابع طبيعي و مصوبه کميته فني استان انجام شده است و وسعت تخريب درختان بلوط در حاشيه رودخانه "خرسان" در منطقه حفاظت شده دنا حدود 5/3 کيلومتر با عرض حداقل 30 متر و حداکثر 50 متر بوده است. برخی از درختان قطع شده عمر حدود 500 ساله داشته اند. ايزدي مسير مورد نظر را منطقه تحت نظارت سازمان محيط زيست دانست و گفت: با وجود آنکه متولي حفاظت از اين منطقه سازمان محيط زيست است، قطع درختان منطقه بدون اجازه و در غياب کارشناسان و ارزياب هاي سازمان محيط زيست و با دستور دستگاهي ديگر انجام شده است،که با ممانعت محيط بانان اداره کل محيط زيست و حکم قضايي هم ‌اکنون از ادامه عمليات احداث اين خط لوله جلوگيري شده است. وی بیان نمود، علاوه بر 7 کیلومتر تخریب شده کنونی، مجوز عبور 18 کيلومتر جاده ديگر از میان منطقه حفاظت شده دنا، در دست پيمانکار است که با شیوه عملکرد کنونی به شدت موجب نگرانی است.
این درحالی است که فرماندار شهرستان دنا مجوز پیمانکار برای قطع درختان را 5000 اصله اعلام کرده و خاطر نشان نموده است که این پیمانکار فقط 3400 اصله درخت را قطع کرده است.
همانطور که مشاهده می شود میزان قطع درختان از 3400 اصله تا 25000 اصله و عرض عبور خط لوله از 30 تا 150 متر گزارش شده است. اما اخبار متفاوت همگی بیان کننده تخریب جنگل ها در منطقه با ارزش حفاظت شده دنا و سایر بخش های جنگل های زاگرس، تخلف شرکت پیمانکار از توافق های انجام شده و بر همین اساس توقف اجرای طرح است.
اما چگونه است که این تخلف ها صورت می گیرد؟
بر اساس قوانین کشور برای اجرای طرح انتقال خطوط گاز باید مطالعات ارزیابی اثرات محیط زیستی توسط کارفرما که شرکت ملی گاز است انجام شود و این مطالعات توسط دفتر" ارزیابی اثرات بر محیط زیست" سازمان محیط زیست که زیر مجموعه معاونت محیط انسانی است و یک نماینده معاونت محیط طبیعی در آن حضور دارد تصویب شود. در صورت تصویب طرح، باید شرکت پیمانکار با نظارت کارفرما و سازمان محیط زیست بر اساس دستورالعمل های مدیریتی کاهش اثرات و طرح های مورد توافق ، به اجرای طرح اقدام نماید.
سوال اول:
چرا شرکت های مجری خود را مجاز به تخلف دانسته و به راحتی تمام قوانین و توافق ها را زیر پا گذارده و سپس با پرخاشگری، سازمان حفاظت محیط زیست را سازمان محیط ایست می نامند. این درحالی است که خود با تخلفات قانونی موجب تخریب، هزینه های اداری و دفتری و توقف و تاخیر در اجرای طرح می شوند. شاید شرکت های مجری دارای منافع اقتصادی در تاخیر در اجرا و نیز افزایش حجم عملیات هستند؟
سوال دوم
چرا گزارش ارزیابی اثرات محیط زیستی این طرح منتشر نمی شود و در دسترس عموم قرار نمی گیرد تا بتوان بر اساس آن نسبت به گزینه های مناسب مسیر، نحوه اجرا، عرض مسیر و تعداد درختان تحت تاثیر قضاوت درستی اتخاذ نمود و آن را با شرایط اجرایی مقایسه نمود؟
سوال سوم
چرا اصولا با نقش بسیار مهمی که دفتر ارزیابی در حفاظت از محیط طبیعی و محیط زیست بر عهده دارد، در معاونت محیط انسانی سازمان قرار گرفته است؟این دفتر با توجه به اهمیت حیاتی که در حفاظت از محیط زیست ایفا می نماید باید زیر مجموعه معاونت محیط طبیعی قرار گیرد.تجربه فعالیت چند ساله این دفتر نشان داده است که معاونت محیط انسانی، بدون اطلاع کامل از حساسیت های محیط های طبیعی که بستر اجرایی کلیه طرح های عمرانی هستند، تقریبا به کلیه طرح های ارایه شده به دفتر مجوز می دهد و بدون توان کارشناسی لازم به بررسی طرح ها اقدام می نماید. همین امر موجب شده است مهم ترین چالش های طرح های عمرانی عموما نادیده گرفته شده و مورد توجه قرار نگیرد.
سوال چهارم
چرا نماینده سازمان های غیر دولتی محیط زیستی در کمیته ارزیابی حضور ندارد؟ در شرایطی که در کشور سازمان های غیر دولتی محیط زیستی متخصص با عضویت افراد شاخص ، مسئول و دلسوز بسیار هستند که باید از این توان استفاده شود. در عین حال که این تشکل ها بدون درگیر بودن در مسایل اداری می توانند نظرات محیط زیستی مناسبی ارایه نمایند.

حضور عروس و دامادی که پیوند زناشوئی آنان در بلندای کوه دماوند کامل شد ؛ در جلسه ماهانه انجمن کوهنوردان ایران


نود و یکمین نشست ماهانه انجمن کوهنوردان ایران در مورخه 27/5/1389 در پارک ورشو برگزار شد. در این نشست که اعضای انجمن و میهمانان و علاقه مندان به کوه و کوهنوردی حضور داشتند ابتدا مجری برنامه جناب نظام دوست ضمن خوشامد گوئی به حاضرین از میهمان اختصاصی برنامه که یک کوهنورد انگلیسی بود دعوت کرد جهت سخنرانی و گزارش فعالیتهای خود به جایگاه حاضر شود که ایشان با حضور در جایگاه و ارائه گزارش و عکسهای از کوههای انگلیسی که امکان کوهنوردی و سنگ نوردی در آن وجود دارد پرداخت که زحمت ترجمه این برنامه با جناب عباس ثابتیان بود.

 در ادامه برنامه خانم ساعی پارسا از گروه کوهنوردی پارس شمیران و جناب آقای اردوخانی از گروه کوهنوردی شرکت واحد تهران به ارائه گزارش در مورد پاکسازی جبهه شمالی دماوند پرداختند .

 سپس گزارشی و فیلمی از کمک به دو کوهنورد خراسانی که در علم کوه گرفتار شده بودند ارائه شد که از عواملی که جهت کمک به این دو کوهنورد به منطقه علم کوه اعزام شده بودند تجلیل و تقدیر گردید. همچنین از مادر مرحوم خلیلی با اهدای شاخه گل تجلیل شد.

  در ادامه برنامه قسمتی از فیلم مراسم عقد خانم محرمی زاده و جناب آقای عظیمی در نوک قله دماوند که با حضور این دو عزیز و با تشویق و ابراز احساسات حاضرین در نشست به همراه بود به نمایش گذشته شد و همچنین از حرکت عالی و نمادین این زوج جوان تشکر و قددارنی شد و پایان بخش برنامه نود و یکمین نشست انجمن کوهنوردان مراسم افطاری و پذیرائی از حاضرین بود.




۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

برنامه صعود به قله دماوند و پاکسازی جبهه شمالی توسط دو گروه کوهنوردی حرفه ای تهرانی



قله دماوند به علت موقعیت خاص جغرافیایی و ارتفاع بلند آن ؛ اولین نماد و سمبل ملی ایران است که توسط سازمانهای چون حفاظت محیط زیست و میراث فرهنگی در سال 1387 ثبت طبیعی گردیده است ولی متاسفانه به علت بعضی از مشکلات "مخصوصا" زیست محیطی " چند سالی است که مورد هجوم و تخریب قرار گرفته است .

در هنگام برگزاری برنامه نگهبانی از دشت شقایق و مراسم روز ملی دماوند از گروه های کوهنوردی حرفه ای شهر تهران در خواست نمودیم که در صورتیکه آن گروه های امسال در برنامه سالانه خود صعود به قله دماوند را در برنامه خود پیش بینی کرده اند اگر برایشان امکان دارد در برنامه بازگشت از قله دماوند مسیر صعود خود را از زباله های به جا مانده از سالهای قبل پاکسازی نمایند . لذا دو تا گروه کوهنوردی پارس شمیران و گروه کوهنوردی شرکت واحد تهران اعلام کردند ؛ تصمیم صعود به قله دماوند را امسال دارند و همچنین این دو گروه در نظر دارند در دو برنامه جداگانه از مسیر شمالی به قله دماوند صعود کنند و در هنگام بازگشت این مسیر را از زباله پاکسازی نمایند.



خانم مریم ساعی پارسا سر پرست گروه کوهنوردی پارس شمیران اعلام کرد که گروه کوهنوردی پارس شمیران از سال 1382 تاسیس شده است و با توجه به اینکه کوهنوردان به علت صعود به طبیعت و ارتفاعات و همچنین استفاده از طبیعت های بکر خدا دادی بیشترین بهره را از طبیعت می برند لذا همیشه به همنوردان خود توصیه می کنیم که از به جا گذاشتن زباله های خود در مناطق کوهستانی جدا" خود داری کنند همچنین کوهنوردان به محیط زیست و طبیعت مدیون می باشند و به خاطر این ادای دین باید دوستدار طبیعت و محیط زیست باشند مخصوصا" دوستدار طبیعت و محیط های کوهستانی باشند.

جناب آقای سید ناصر حاجی نصری سرپرست گروه کوهنوردی شرکت واحد تهران نیز اعلام کرد که گروه کوهنوردی شرکت واحد تهران یکی از گروههای کوهنوردی فعال می باشد که زیر نظر هئیت کارگری استان تهران فعالیت می کند و از سال 1388 تاسیس شده است و با توجه به اینکه اکثر اعضای آن کوهنوردی را حرفه ای انجام می دهند تاکید کرد در هنگام صعود به قله دماوند توسط سازمانها و گروه های کوهنوردی باید از صعود های پر تعداد جلوگیری کنند چون در صعود های پر تعداد احتمال آسیب رساند به پوشش گیاهی مسیر صعود وهمچنین عدم مراعات نکات زیست محیطی بسیار بالا می باشد و همچنین کنترل سرپرستی برنامه بر روی بقیه اعضای گروه کاهش می یابد لذا احتمال پیش آمد حوداث ناخوشایند در کوهستان بسیار بالا می باشد .

پاکسازی جبهه شمالی قله دماوند

برنامه صعود به قله دماوند با توجه به بدی شرایط آب و هوای در ارتفاعات قله دماوند در چند روز گذشته خوشبختانه توسط این دو گروه با موفقیت انجام شد و آنان توانستند در آن شرایط سخت قله دماوند را صعود کنند و پس از بازگشت مقداری زیادی زباله به جا مانده از سالهای گذشته را جمع آوری کنند و به پایین قله حمل نمایند.
جناب آقای پورتقوی مسئول کمیته محیط زیست گروه کوهنوردی پارس شمیران از همه همنوردان و کوهنوردانی که قصد صعود به قله را دارند خواست که با توجه به شرایط سخت صعود به قله و همچنین به دلیل نبود متولی جمع آوری زباله های توسط سازمانهای و اداراتی دولتی چون شهرداری در ارتفاعات ؛ لذا از آنان خواست که در هنگام بازگشت حتما" زباله های خود را به شهر بازگردانند و از ریخته هر نوع زباله در ارتفاعات و حتی در دامنه های کوه و مناطق طبیعی و دشتها جدا"خود داری کنند.
همچنین آقای اردوخانی یکی از اعضای فعال گروه کوهنوردی شرکت واحد تهران نیز از کوهنوردان و همنوردان که قصد صعود به قله دماوند را دارند خواست با تجهیزات مناسب و کافی این قله را صعود کنند چون در هنگام صعود به قله دماوند هر آن امکان وقوع حوادث ناخوشایند زیاد می باشد و ایشان نیز از آنان خواست که نکات زیست محیطی در مناطق کوههای ایران را جدی بگیرند .

لازم به ذکر است با توجه به اینکه نود در صد صعود های کوهنوردی به قله دماوند در جبهه جنوبی دماوند انجام می شود و اکثر مراسمهای زیست محیطی در جبهه جنوبی انجام می شود برای همین جبهه های دیگر صعود به قله دماوند مخصوصا" جبهه شمالی مورد بی مهری فعالان محیط زیست قرار می گیرد لذا انجام چنین برنامه ای در مسیر جبهه شمالی می تواند خیلی مفید باشد و یکی از نکات مهم این برنامه پاکسازی در جبهه شمالی پاکسازی مسیر های صعب عبور و ارتفاعات بالای پنج هزار متر بود که زباله های جمع آوری شده به پناهگاه چهار هزار متر منتقل شدند که از پناهگاه چهار هزار متر زباله با اسب و قاطر به روستای ناندل انتقال یافتند.



۱۳۸۹ مرداد ۲۵, دوشنبه

چهل سال پيش...بارور كردن ابرها

روزنامه اطلاعات روز يكشنبه 25 امرداد 1349
بارور كردن ابرها

باران حوزه كرج و جاجرود و شاهرود را ده درصد افزايش داد.
موضوع كمبود آب يكي از مشكلات اقتصادي كشور و و اغلب نقاط جهان است بهمين علت از جهات مختلف از طريق احداث سد و مهار كردن آب رودخانه‌ها كنترل در بهره‌برداري از آب‌هاي زير‌زميني اقدامات و مطالعاتي نيز بمنظور توليد و افزايش باران از طريق بارورنمودن ابرها به عمل آمد.
بارور كردن ابرها تقريباً از سال 42 آغاز شد پس از يك دوره توقف دوساله مجدداً در سال 1346 دنبال شد كه قرارداد اين دوره در سال جاري به پايان خواهد رسيد.
بارور كردن ابرها در فصل بارندگي انجام مي‌پذيرد بهترين فصل براي بارور كردن ابرها ماه‌هاي بهمن تا ارديبهشت ماه است. زيرا در اين ماه‌ها ابر كافي براي بارور كردن وجود دارد.
آمار نشان ميدهد كه در سال قبل مجموعاً 90 پرواز انجام گرفت كه در حدود 25 پرواز آن صرف باروري ابرها گرديد و همچنين 44 مرتبه نيز ژنراتورهاي مخصوص حوضه‌هاي آبريز كرج و جاجرود و شاهرود از طريق زمين بكار افتاد كه در نتيجه ميزان باران اين حوضه را تا ده درصد افزايش داده است.
نرخ گندم در سال جاري اعلام شد
بر اساس نرخ‌هاي جديد حداكثر قيمت گندم در سال جاري تني ششصد تومان و حداقل آن تني پانصد تومان تعيين شده است.
ضمناً به شركت‌هاي تعاوني روستائي كه گندم مازاد محصول اعضاي خود را جمع‌آوري كنند،‌ معادل تني 300 ريال حق‌العمل پرداخت ميشود. در برنامه خريد گندم در سال جاري تغييري داده نشده است.
بنا به تصميم هيات دولت برنامه خريد سال جاري همان برنامه مورد عمل سال گذشته بود، و گندم در چهار درجه به قيمت‌هاي زير خريداري مي‌شود.

درانستيتو تكنولوژي صنعتي تبريز رشته راه و ساختمان داير ميگردد
امتحان ورودي انستيتو تكنولوژي صنعتي تبريز با شركت يكهزار و سي و نه نفر داوطلب دختر و پسر، برگزار شد.
از اين عده، يكصد و چهل نفر دختر و بقيه پسر بودند.

آقاي نكوفر رئيس هنرستان صنعتي و انستيتو تكنولوژي تبريز به خبرنگار ما در اين شهر گفت: امسال براي اولين بار، در انستيتو تكنولوژي صنعتي تبريز، رشته راه و ساختمان داير مي‌گردد و از بين شركت‌كنندگان، دويست و چهل نفر پذيرفته ميشوند. اين تعداد نسبت به سال گذشته 90 نفر افزايش يافته است.
وزارت آموزش و پرورش براي تكميل كارگاه‌ها و كلاس‌هاي هنرستان، مبلغ سيصدهزار تومان در اختيار ما گذاشته است كه به زودي عمليات ساختماني آن شروع مي‌شود. عكس بالا گوشه‌اي از جلسه امتحان ورودي انستيتو تكنولوژي تبريز را نشان مي‌دهد.



۱۳۸۹ مرداد ۲۴, یکشنبه

سايه سنگين‌ فرسايش بر ‌سر ‌جنگل‌هاي ‌خزري

با تشکر از خانم خباز خبرنگار محیط زیست روزنامه جام جم
جام جم آنلاين: ايستادن بر بلنداي ارتفاعات دولي چال و چشم انداختن بر كوه‌هايي كه روزي جزئي از پيكره جنگل بوده‌اند و امروزعريان مانده‌اند خودش همه چيز را توضيح مي‌دهد. اينجا زير چادر سبز درختان، موجي موذي در حال حركت است كه درختان و خاك را يكجا از بين مي‌برد تا پهنه‌هاي كهن هيركاني جايشان را به مراتعي فقير بدهند

روستاي تاريخي ماسوله را كه بالا بروي و به ارتفاع 1800 متري برسي آنجا كه درختان پيچ و تاب خورده درهم، معجوني از رنگ‌ها را خلق كرده‌اند بخوبي لكه‌هاي خاكي خالي از پوشش گياهي را مي‌بيني كه بسختي مي‌توان باور كرد روزي ريشه درختان تنومند خزري در آن دوانده شده بوده است.
داستان «ماسوله رودخان»، «اشكليت»، «تلنزي» و «دولي چال»، داستان مرگ درختان جنگلي به دست انسان و دام است؛ حكايتي كه با لخت كردن عرصه‌هاي جنگلي، روايت تلخ فرسايش خاك، وقوع سيلاب و مرگ انسان‌ها را رقم مي‌زند.
سال‌هاست به خاطر همين خطرات، دهكده زيباي ماسوله با آن خانه‌هاي معروف و تاريخي‌اش وضعي بحراني دارد. دور تا دور اين روستا كوه‌هاي بلندقامتي است كه در تقويم مردم اين روستا روزهاي سختي را بجا گذاشته تا آنها سينه به سينه براي هم بگويند كه وقتي در سال‌هاي 73، 77و 88 سيلاب از كوه سرازير شد چطور خاك را با خود شست و برد و چگونه دلهره از رانش و لغزش زمين را كه هميشه در كمين بود را تشديد كرد؟
بررسي‌هاي كارشناسي علت سيلاب‌هاي ويرانگر ماسوله را مشخص كرده است؛ تخريب پوشش جنگلي در مناطق بالادست كه باعث پايين آمدن نوار جنگلي شده، توسعه دامداري در ارتفاعات، چراي بي‌رويه و مفرط دام كه سبب كوبيدگي خاك مراتع و اراضي جنگلي و از بين رفتن پوشش علفي آن و در نتيجه كاهش نفوذپذيري خاك شده است.
در واقع سفت شدن خاك، پايان اثربخشي آن و آغاز وقوع سيلاب است يعني خطري كه با شروع رگبارهاي پاييزي در مناطق ييلاقي شدت مي‌گيرد.
اوضاع در لشگرگاه هم شبيه به ماسوله است. اينجا 4 طرف در تيررس چشم‌ها و كوه‌ها، ميراث‌دار چند اصله درخت راش باقيمانده از گذر زمان هستند، درختاني كه مي‌گويند روزي لشگرگاه را به راشستاني سرسبز تبديل كرده بودند.
اما ديگر بازگشت راش‌ها به لشگرگاه غيرممكن است. اين مساله را مسوولان محلي هم تاييد مي‌كنند. آنها مي‌گويند شيب تند زمين در كنار عمق كم خاك اين استعداد را از منطقه گرفته كه بار ديگر درختان راش را در خود پرورش بدهند. اينجا كوه‌ها و لايه نازك خاك خوابيده بر آنها در برابر حوادث طبيعي واقعا آسيب‌پذيرند، اما هنوز اميد مسوولان به اندام نحيف نهال‌هايي است كه بومي منطقه نيستند اما به اينجا آمده‌اند تا مگر با ريشه‌هايشان ذرات خاك را به هم نزديك كنند.
حالا همه چشم‌ها به نهال‌هاي ون، افرا پلت، افراي شيردار، داغداغان، گيلان وحشي و كاج سياه است كه در مساحتي 390 هكتاري از سال 85 تاكنون به اميد احياي جنگل سر پا ايستاده‌اند.

تلاش براي احيا
عرصه‌هاي «آندره»، «خليل دشت»، «آلاته زمين» و «پلنگ پشته» هنوز در انتظار اجراي طرح صيانت، ساماندهي و خروج دام هستند، اما فاز 2 دولي چال از سال 86 در حال تجربه كردن راهكارهاي احيايي است. فاز 2 دولي چال همان «تلنزي» است كه از 3 سال پيش در 188هكتار از آن نهال‌هاي ون، افرا، داغداغان و كاج سياه كاشته شده است. در سال 87 نيز فاز 3 دولي چال در مساحتي 477 هكتاري آغاز شد و نهال‌هاي ون، افرا، داغداغان، بلوط اوري و كاج سياه به آنجا رفتند تا مگر كمي از آسيب‌پذيري خاك اين عرصه كاسته شود، اما در اين فاز به خاطر وسعت زياد و شرايط اقليمي ويژه و انجام يك فقره خاكشويي در پايان سال 88 تحت دوباره‌كاري و تكميل نهالكاري قرار گرفت هر چند كه به خاطر فقير بودن رويشگاه، سطحي بودن خاك و ارتفاع زياد آن استقرار نهال‌ها با مشكل روبه‌رو شده است.

مشكل اصلي، چراي بي‌رويه دام
جنگل‌نشينان، بي‌آزار و محروم به نظر مي‌رسند، يعني همينطور هم هست، اما ماندن آنها در جنگل، چراندن دام‌هايشان در اين عرصه‌ها، پاكتراشي جنگل براي توليد علوفه، شاخه‌زني درختان براي تامين سوخت، شخم زدن زمين در جهت شيب براي راه انداختن بساط كشاورزي و ساختن خانه در دل جنگل كارهايي است كه آنان با دست‌زدن به آنها بقاي جنگل‌ها را تهديد مي‌كنند.
شايد آمارهايي كه رحمت‌الله رحماني مديركل منابع طبيعي گيلان به خبرنگاران اعزامي به منطقه مي‌دهد، بيشتر گوياي عمق تاثيرات منفي جنگل‌نشينان بر طبيعت پيرامونشان باشد. او مي‌گويد بيش از 60 درصد دامداران گيلان در جنگل‌ها سكونت دائمي دارند و تنها در منطقه ماسوله 45 هزار دام مازاد بر ظرفيت تردد دارد.
به گفته او، استان گيلان در مجموع يك ميليون و 500 هزار راس دام دارد كه خود اين رقم نشان مي‌دهد تعداد دام‌ها دو برابر ظرفيت جنگل‌ها و مراتع است.
دام مازاد يعني چراي بي‌رويه و وارد آمدن فشار بيش از حد توان بر عرصه‌هاي جنگلي و مرتعي، يعني كم آمدن مرتع، هجوم دام‌ها به نهال‌هاي جنگلي و توقف تدريجي زادآوري و اينها همه يعني مرگ جنگل‌ها با روندي شتابان.

البته از سال 85 تاكنون با اختصاص 450 ميليون تومان، 45 خانوار جنگل‌نشين از اين مناطق خارج شده‌اند ولي خسارات وارد شده به بالادست ماسوله و جنگل‌هاي دولي‌چال به حدي است كه استقرار پوشش گياهي در خاكي كه حالا عمق و كيفيتش را از دست داده است به زمان و برنامه‌هاي احيايي مضاعف نياز دارد.



۱۳۸۹ مرداد ۲۲, جمعه

روزه داران این میهمانان ناخوانده را از سفره های خود دور کنند.

با قبولی طاعات و عبادات همه روزه داران گرامی از درگاه خداوند یکتا در ایام ماه مبارک رمضان
چند سالی است که انواع و اقسام ظروف پلاستیکی به بهانه های مختلف وارده زندگی مردم شده اند و مخصوصا" ظروف یکبار مصرفی پلاستیکی که قرار بود برای چلوگیری از مریضی های واگیردار و مشکلات بهداشتی برای مردم سلامتی به ارمغان بیاورند ؛ ولی انگار همه چیز برعکس شد و امروزه وجود این ظروف باعث به خطر افتادن و نابودی محیط زیست و سلامت همه مردم شده است و گویا طراحان و پیشنهاد دهندگان اولیه این ظروف پیش بینی نمی کردند که روزی استفاده بیش از حد و خارج استاندارد این ظروف باعث شود که سلامتی محیط زیست که همان سلامتی مردم جامعه می باشد این چنان جدی تهدید شود.
بعلت همه گیر شدن استفاده از ظروف پلاستیکی ( که یکی از دشمنان اصلی محیط زیست می باشد) دوستداران و فعالان محیط زیست از همه روزه داران گرامی انتظار دارند که در ایام ماه پر فیض وبرکت رمضان که فرصتی خوبی جهت خود سازی انسانها می باشد همچنین روزه داران عزیز با استفاده نکردن از این ظروف به فکر سالم سازی محیط زیست خود نیز باشند.
توصیه های زیست محیطی درباره کاهش یا عدم استفاده از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی در ماه مبارک رمضان
با توجه به آمار تولید ظروف یکبار مصرف پلاستیکی در کشور ایران که" سالانه بیش از 570 هزار تن می باشد" و از طرفی امکاناتی جهت جمع آوری و بازیافت دوباره این ظروف در کشور وجود ندارد و هر سال این مقدار 570 هزار تن مواد پلاستیکی در طبیعت رها می شوند که به علت عدم تجزیه پذیری این مواد می تواند باعث نابودی طبیعت و محیط زیست شود لذا موارد زیر توصیه می گردد:
1– امیدوارم مسئولین در این ماه مبارک از خواب غفلتی که محیط زیست این کشور را تهدید می کند بیدار شوند و محیط زیست و مشکلات آن را جزء یکی از اولویت های اصلی کشور قرار دهند و همچنین به قوانین و دستورالعملهای تهیه شده در مورد استفاده از این ظروف (که تا به حال فقط بر روی کاغذ نوشته شده است) جامعه عمل بپوشانند ؛ مخصوصا" جمع آوری و تفکیک از مبدا زباله های پلاستیکی و بیمارستانی را که چند سالی است در تهران به صورت مقطعی در چند محله انجام شد ولی این فعالیتها دوام ثابتی نداشته است.
2- مسئولین با اختصاص بودجه های فرهنگی و کمک گرفتن از رسانه های گروهی و فعالین محیط زیست جهت آموزش دادن هموطنان از "خطرات استفاده از این ظروف پلاستیکی " اطلاع رسانی کنند .
3– مسئولین با بالا بردن هزینه های از قبیل افزایش قیمت مواد اولیه و عوارضهای زیست محیطی در روش تولید ظروف یکبار مصرف پلاستیکی ؛ باعث کاهش تولید و مصرف ظرو ف یکبار در جامعه بشوند و همچنین با کمک کردن به تولید کنندگان ظروف گیاهی از قبیل وام کم بهره و یا کاهش قیمت خرید ظروف گیاهی در میان مردم فرهنگ استفاده از ظروف گیاهی را تشویق کنند .
4 - در ایام ماه مبارک رمضان با توجه طولانی بودن روزها و همچنین گرمی هوا که روزه داری را مقداری مشکل کرده است خانمهای خانه دار و مخصوصا" خانم های که بیرون از خانه شاغل می باشند و کارشان خارج از منزل می باشد شاید بیشتر وقت آنان جهت تهیه افطاری گرفته شود به هممین دلیل به علت راحتی و ارزان بودن ظروف یکبار مصرف پلاستیکی ( با توجه به اینکه انواع و اقسام این ظروف از قبیل لیوان ؛ قاشق ؛ بشقاب ؛ و حتی برای سفره نان هم از پلاستیک یکبار مصرف در بازار موجود است ) استفاده از این ظروف برایشان راحت تر باشد لذا به آنان توصیه می گردد به خاطر سلامت خود و خانواده و همچنین کمک به اقتصاد خانواده ؛ از استفاده ظروف یکبار مصرف پلاستیکی جدا" خودداری نمایند.
5 – ظروف پلاستیکی به علت اینکه از مشتقات مواد نقتی می باشند ساختار مولکولی آنها طور است که در دماهای پایین حتی زیر 30 درجه نیز می توانند وارد مواد غذائی شوند که در دراز مدت این مواد شیمیائی باعث کاهش مصونیت بدن در برابر انواع میکروبها و بیماری ها می شود .
6 - با توجه به زیاد بودن منابع خدا دادی نفتی در کشورمان ایران ( سرمایه ای که آیندگان نیز در آن سهیم می باشند ) روند تولید ظروف یک بار مصرف پلاستیکی هر روز نسبت به روز قبل افزایش می یابد و به جای آنکه این مواد نفتی را جهت ساخت قطعات صنعتی با کارآئی بالاتر و سود دهی بهتر استفاده کنیم متاسفانه این مواد نفتی را برای ساختن ظروفی ارزان قیمت و کم بها استفاده می کنیم که فقط چند لحظه استفاده می شوند و سپس وجودشان در طبیعت به یک معضل زیست محیطی تبدیل می شود که تجزیه شدن آن در طبیعت غیر ممکن است .
7- در ماه مبارک رمضان چند تا مناسبت مذهبی وجود دارد ؛ که در این مناسبتها هموطنان عزیزم جهت برآوردن حاجت خود با دادن طعام نذری به دیگران این ایام را گرامی می دارند در ایام ولادت امام حسن مجتبی (ع) که با جشن و سرور به همراه است و یا شهادت حضرت علی (ع) که جهان تشیع در مات و عزا می باشد و یا در جشن عید سعید قربان که جشن پیروز نفس انسان بر امیال شیطانی می باشد ومردم دوباره در جشن سرور هستند ؛ که حتما" استفاده ظروف یکبار مصرف پلاستیکی زیاد می باشد لذا باید مردم جهت حفظ و سلامت محیط زیست از استفاده این ظروف جلوگیری کنند و به جای آن از ظروف پایه گیاهی و یا ظروف استیل و ملامین استفاده شود.
در پایان به این نکات اشاره کنم که در صورتیکه اگر مصرف ظروف یکبار مصرف پلاستیکی همچنان ادامه داشته باشد و مردم و دولت جهت جایگزینی این مواد اقدامی نکنند سالهای آینده مشکلات و معضلات شدید زیست محیطی گریبانگیرمان خواهد شد که رفع آن به این راحتیها نخواهد بود . ( هزینه پیشگیری همیشه خیلی کمتر از درمان می باشد )