۱۳۸۹ مهر ۸, پنجشنبه

ماجرای ببری که از ارتفاع می ترسید!

یک ببر ترسوی ساکن باغ وحشی در انگلیس که از ترس از ارتفاع رنج می برد به مدت 48 ساعت بالای یک نردبان چند سطحی سر کرد تا بر ترس خود غلبه کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، شیر بی دل و جرأت داستان قدیمی "شهر جادوگر اوتز" را به یاد می آورید که از یک پل متحرک عبور کرد و جادوگر اوتز برای آن یک قلب پارچه ای درست کرد که تا به شیر نشان دهد که شجاع است. به تازگی از انگلیس خبر رسیده است که "شیر بی دل و جرأت شهر جادوگر اوتز" یک پسر عمو دارد که سرگذشت زندگی آن به یکی از خواندنی ترین ماجراهای خبری روزهای اخیر در اینترنت تبدیل شده است.

بی شک همه می دانند که گربه ها رابطه خوبی با شنا و آب ندارند اما از مهارت ویژه ای در بالا رفتن از ارتفاع برخوردارند. این درحالی است که پسر عموی "شیر داستان شهر جادوگر اوتز" ترس از ارتفاع دارد.
                                              
این پسر عمو که یک ببر بنگال نر چهار ساله بسیار زیبا با 170 کیلوگرم وزن است "تنویر" نام دارد. تنویر در باغ وحش "مزرعه کشتی نوح" در "روکسال" واقع در شمال سامرست انگلیس زندگی می کند.

این ببر از مدتها قبل دچار ترس از ارتفاع بود و به شدت از بالا رفتن از درخت و ارتفاع واهمه داشت. به همین منظور مسئولان این باغ وحش تصمیم گرفتند نقش "جادوگر اوتز" را بازی کنند و برای آن یک "قلب پارچه ای" درست کنند تا به این ترتیب بتوانند شجاعت را به آن بازگردانند.
در این مورد، "قلب پارچه ای" در حقیقت نوعی "نردبان چند سطحی" بود که مسئولان باغ وحش آن را در محوطه نگهداری تنویر قرار دادند. ببر از آن بالا رفت و به دلیل ترس از ارتفاع و سرگیجه تقریبا به مدت 48 ساعت در ارتفاع حدود 5 متری از زمین تقریبا بی حرکت باقی ماند.
پس از دو روز گرسنگی، سرگیجه و ترس از ارتفاع مسئولان باغ وحش به آن تکه های لذیذی از گوشت تازه دادند و پس از آنکه حالش کمی بهتر شد توانستند تنویر را متقاعد کنند که از نردبان پایین بیاید.
براساس گزارش دیلی میل، این ببر سرانجام موفق شد بر ترس از ارتفاع غلبه کند و به راحتی و با اطمینان و شجاعت از یک سکو بر روی سکوی دیگر نردبان چند سطحی پایین بیاید.
به گفته مقامات این باغ وحش، اولین نشانه های ترس از ارتفاع در این ببر در 12 ماهگی آن ظاهر شد.





در نيمه شب خرسي وارد مشكين‌شهر شد

قابل توجه جمعیت حمایت از حیوانات !! این موضوع چهل سال پیش اتفاق افتاده است ( روزنامه اطلاعات مورخه 9/7/89)
نيمه شب گذشته يك خرس قوي هيكل وارد مشگين‌شهر شد و اهالي پس از چند ساعت مبارزه موفق به كشتن آن شدند.
طبق گزارش خبرنگار ما نيمه شب ديشب يك خرس قوي هيكل وارد مشگين‌شهر شد و روي بام خانه‌ها رفت.
اين حيوان پس از عبور از چند بام وارد خانه «مهدي مقدسي» شد.اين خرس چون در چهارديواري خانه مهدي مقدسي خود را محبوس ديد باغرش خود ساكنين اين خانه و خانه‌هاي اطراف را از خواب بيدار كرد و ظرف چند دقيقه همه اهالي محله مورد بحث از وجود يك خرس در شهر اطلاع حاصل كردند.
ساكنان خانه مهدي مقدسي از داخل اطاق با صداي بلند استمداد مي‌كردند. اين عمل باعث شد كه عده‌اي از اهالي باچوب، بيل و كلنگ بطرف خانه «مهدي» حركت كردند. در محوطه خانه نبرد شديدي بين خرس و چندتن از اهالي مشكين‌شهر شروع شد و سرانجام اهالي موفق شدند خرس عظيم‌الجثه را از پاي درآورند.



ماجراي شگفت انگيز يک قو که قاتل زنجيره‌اي شد!

قتل های زنجیره ای!!!! این بار در میان پرندگان (روزنامه اطلاعات مورخه 7/7/89 )
جانورشناسان در حال بررسي رفتار يک قوي پرخاشگر ساکن ولز انگليس هستند که تاکنون 15 قوي ديگر را به قتل رسانده و از سوي رسانه‌هاي اين کشور لقب «هانيبال» را گرفته است. به گزارش مهر، «هانيبال» عنوان «آدمخوار» معروف فيلم «سکوت بره‌ها» است. اکنون رسانه‌هاي انگليس اين نام را بر روي يک «قوي پرخاشگر» گذاشته‌اند که تاکنون 15 همنوع خود را کشته است.

اين قو براي دفاع از قلمرو خود در يک درياچه کوچک نزديک به قلعه «پمبروک» در ولز انگليس همنوعان خود را مي‌کشد.
روش کشتن هانيبال به اين‌گونه است که اين قاتل زنجيره‌اي نزديک قوهاي ديگر مي‌شود و با نوک خود به آنها ضربه مي‌زند و آنها را با بالهاي خود نگه داشته و سرشان را زير آب مي‌کند تا خفه شوند.
پس از آنکه هانيبال قوها را کشت جفت خود را براي ديدن اجساد قربانيان خود به محل جنايت مي‌برد.
«ماريا ايوانس» از سازمان محافظت از حيوانات انگليس با تأکيد بر رفتار عجيب هانيبال اظهار داشت: «من هرگز يک پرنده تا اين حد خشن را نديده بودم. اولين حمله اين قو در ماه فوريه اتفاق افتاد. در آن زمان،‌ هانيبال سر رئيس گروه رقيب را تا زماني که خفه شود زير آب نگه داشت. رفتار اين قو از نظر علمي دقيقا مشابه رفتار يک قاتل زنجيره‌اي است.»
اين کارشناس افزود: «هنوز علل اين پرخاشگري شديد مشخص نيست اما شايد آلودگي آب مسئول اين رفتار غيرعادي اين قو باشد. در حقيقت آب اين درياچه بسيار شور و آلوده است.»
براساس گزارش تلگراف، خانواده‌هاي ساکن اين منطقه از اثرات منفي رفتار اين قوي قاتل زنجيره‌اي بر روي روحيه فرزندان خود به شدت واهمه دارند و به همين علت‌هانيبال براي انجام آزمايشاتي براي کشف علل اين پرخاشگري از درياچه دور مي‌شود.

۱۳۸۹ مهر ۶, سه‌شنبه

آب تهران نیترات دارد یا ندارد؟

آب تهران برای همه گروه ها و در همه مناطق قابل شرب است و تنها در برخی از نقاط نیترات آب بالا بوده که توصیه شده است مادران باردار و کودکان شیرخوار از آب معدنی استفاده کنند.
پرونده افزایش نیترات در آب تهران نه تنها هنوز بسته نشده، بلکه هنوز نگران کننده می باشد.

آنقدر درباره آلودگی آب تهران در این دو سه ماه اظهارنظرهای مختلف شده که شاید یادمان رفته باشد بالاخره فلان مسؤول گفت که آب تهران به نیترات آلوده است یا نه!
به گزارش سرویس اجتماعی «فردا»، هرچند داستان آلودگی آب تهران به نیترات به این سه ماه تعلق ندارد و سابقه ای چند ساله دارد اما گزیده ای از موضع گیری ها درباره این ماجرا که همچنا ادامه دارد را بازخوانی می کنیم.
27 تیر ماه
مرضیه وحید دستجردی، وزیر بهداشت: «زنان باردار و کسانی که کودکان شیرخوار دارند، از آب لوله کشی تهران استفاده نکنند، چرا که میزان نیترات آب تهران در برخی نقاط از حد استاندارد بالاتر است.»
28 تیر
پرورش، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران: «آب تهران هیچ گونه آلودگی ندارد و ادعای میزان بالای نیترات موجود در آب در برخی مناطق بی اساس است.»
نامجو، وزیر نیرو: «باتوجه به این که میزان نیترات موجود در آب تهران کنترل شده است و تاکنون گزارشی مبنی بر اینکه نیترات آب تهران خارج از حد استاندارد باشد، گزارش نشده است.»
29تیر
در پی تأیید نظر وزارت بهداشت درباره آلودگی آب منطقه «یافت آباد» در جنوب شهر تهران از سوی کمیسیون بهداشت مجلس، وزارت نیرو هم با پذیرش این مساله، منطقه مذکور را به عنوان «منطقه سیاه» اعلام کرد.
حیدرزاده، مشاور شهردار تهران: «آلودگی آب تهران بنا به دلایلی سال ها بیان نمی شد در حالی که همه می دانستند فقدان شبکه فاضلاب موجب شده تا فاضلاب شهری تهران وارد آب های زیرزمینی شود.»
30 تیر
حسن تأمینی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان: «براساس توضیحات مسؤولان وزارتخانه های نیرو و بهداشت، کمیسیون بهداشت مجلس به این نتیجه رسید که آب یافت آباد ناسالم است و میزان نیترات در آب این منطقه بالاست.»
حیدرزاده مشاور شهردار تهران: «یافت آباد و چند نقطه دیگر آب های آلوده دارند، بیشترین آلودگی مربوط به جنوب شهر تهران است.»
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران گفت: «براساس استاندارد سازمان بهداشت جهانی میزان استاندارد نیترات در آب 100 میلی گرم است در حالی که در پنج درصد شبکه آب تهران میزان نیترات 40 میلی گرم در لیتر و در 95 درصد آب تهران میزان نیترات زیر 10 میلی گرم در لیتر است.»
1 مرداد
وزیر بهداشت: «آب تهران برای همه گروه ها و در همه مناطق قابل شرب است و تنها در برخی از نقاط نیترات آب بالا بوده که توصیه شده است مادران باردار و کودکان شیرخوار از آب معدنی استفاده کنند.»
4 مرداد
استاندار تهران: «برخی شرکت های آب معدنی برای ایجاد شایعه در جامعه در مورد آلوده بودن آب تهران اقدام کردند و به زودی این مافیای آب معدنی پایتخت معرفی می شود.»
5 مرداد
تمدن، استاندار تهران گفت: «آب تهران آلودگی ندارد و از آب های معدنی نیز سالم تر است.»
10 مرداد
به گزارش همشهری مثبت، جمشید زهی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان گفت: «متأسفانه وزیر بهداشت یکبار اعلام می کند که آب تهران در برخی ماطق مشکل دارد و قابل خوردن نیست اما دوباره عنوان می کند که آب تهران مشکلی ندارد و سالم است.»
13 مرداد
ندافی رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت: «حدود زمستان سال گذشته از آب منطقه جنوب تهران نمونه برداری شد که بیش از 80 درصد نمونه ها نیترات شان بالاتر از استاندارد ملی بود.
پس از اعلام این بحث از سوی وزیر بهداشت، جلسات مختلفی با وزارت نیرو برگزار شد. در حال حاضر 36 حلقه چاه که از نظر میزان نیترات مشکل عمده داشتند از مدار خارج شده و شش دستگاه RO (سیستم پیشرفته تصفیه آب) نصب شده است تا آب رقیق شود و کیفیت آن بهبود یابد.»
17 مرداد
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران: «هفته گذشته دستگاه نظارتی وزاتر بهداشت به شرکت آبفا استان تهران اعلام کرد که یک منطقه از تهران و مخزن آب این منطقه دارای نیترات آب بالای 50 درصد است که این مشکل رفع شد.»
19 مرداد
محمدی زاده، رئیس سازمان محیط زیست کشور: «32 درصد آب شرب تهران از 432 چاه تأمین می شود که تنها 19 چاه مشکل آلودگی به نیترات دارند و با اطمینان می گویم آب تهران آلوده نیست.»
وزیر نیرو: «هر ساله در تابستان میزان نیترات موجود در آب شرب تهران افزایش می یابد، اما به طور قطع این مشکل را می توان برطرف کرد و وجود نیترات در آب شرب تهران مساله ای نبود که نیاز به جار و جنجال داشته باشد.»
20 مرداد
مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران: «آب تهران هیچ مشکلی ندارد، ما حاضریم برای برطرف کردن ذهنیت بدی که پیش آمده تمامی مراحل تصفیه آب تهران را به همه نشان دهیم حتی خود مردم هم می توانند آزمایش کنند و به سلامت آب تهران پی ببرند.»
24 مرداد
حسن تأمینی، سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس: «باتوجه به اقدامات صورت گرفته از جمله نصب هفت دستگاه RO و حذف چاه آلوده در حال حاضر از نظر این کمیسیون در آب تهران آلودگی وجود ندارد.»
28 مرداد
عطار زاده، معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا: «از 400 چاه آب موجود در تهران حدود دو درصد یعنی هشت چاه دارای نیترات است.»
7 شهریور
ثمره هاشمی، مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب کشور: « نیترات در تمام آب ها وجود دارد. سازمان بهداشت جهانی میزان مصرف مجاز را برای گروه های مختلف سنی بین 50 تا 100 میلی گرم در لیتر تعریف کرده است برای بحث نیترات آب تهران در دو ماه اخیر بزرگ نمایی شد. آب تهران وقتی که به اوج مصرف می رسد مجبور می شویم یک سری چاه های دیگر را وارد مدار کنیم که میزان نیترات برخی از این چاه ها بیش از 100 میلی گرم در لیتر است منتهی آبی که از چاه خارج می شود مستقیم وارد شبکه نمی شود اینها وارد مخازن شده و جمع آوری می شود با آب های دیگر که نیترات کمی دارد مخلوط می شود بعد وارد شبکه توزیع آب می شود آن آزمایش هایی که انجام شده بود و میزان نیترات را در برخی از چاه ها بیش از 100 میلی گرم نشان می داد مربوط به آب خود چاه بوده است من خودم به راحتی آب تهران را استفاده می کنم. چهار حلقه چاه در تهران بود که بالای 100 میلی گرم در هر لیتر دارای نیترات بودند را خارج کردیم. آخرین آماری که داریم میزان نیترات آب تهران 70 میلی گرم و در حد مجاز است.»
8 شهریور
مدیرعامل شرکت آب منطقه ای تهران: «براساس آخرین تصمیمات اخذ شده توسط شرکت های آب و فاضلاب قرار شد تمام چاه هایی که نیترات آنها بالاتر از حد استاندارد بود از مدار خارج شود.»


فرهنگسازی زیست محیطی در مهد کودکهای تهران (1)

سلام به جمعيتي كه حامي زمين‌ هستند
با تشکر از دوستان جمعیت  حامیان زمین جهت اجرای بهترین فعالیت فرهنگی زیست محیطی در میان نونهالان تهرانی

چندوقتيه كه ما بچه‌هاي حاميان زمين تصميم گرفته بوديم كه بريم تو دل بچه‌هاي مهدكودك‌هاي تهران و بشينيم گپي باهاشون بزنيم و ببينيم دنيا دست كيه
تصمیم گرفتیم بریم پيش بچه‌ها و در مورد محيط زيستمون و محيط زيستشون باهاشون صحبت كنيم تا اينكه هفته گذشته اولين جلسه رو رفتيم، گفتیم ميريم و شروع ميكنيم با بچه‌ها بازي كردن و در مورد محيط زيست حرف زدن، قرار گذاشتيم كه براي هر جلسه يه داستاني رو كه از قبل نوشته شده را براي بچه‌ها تعريف كنيم و بعدش در مورد يك مشكل محيط زيستي و راه حلش صحبت كنيم، قبلش يكم استرس داشتم كه نكنه بچه‌ها از داستان خوششون نياد و نتونه تاثير كافي رو روشون داشته باشه ولي همه چيزي خوب بود و خيلي راحت بچه‌ها ارتباط كافي را با ما برقرار كردند نميدونيد چقدر عالي بود به محض ورود با استقبال يكي از بچه‌هاي كوچكتر مهدكودك روبرو شديم كه اسمش ايمان بود (البته راستشو بگم، بعد از اينكه تعداد زياد ما را ديد لبخندش به گريه تبديل شد و زد زير گريه ولي بعدش باهامون رفيق شد) بعد از چند دقيقه بچه‌ها بهمون عادت كردند و بيشتر بهمون نزديك شدند.
برام جالب بود كه چقدر راحت ميشه با اين بچه‌هاي كوچولو ارتباط برقرار كرد و بهشون گفت كه چرا بايد محيط زيستتو حفظ كني ولي به يك آدم بزرگ نميتوان فهماند، البته قرار نبود فقط اونا ياد بگيرند، اين وسط خيلي چيزا ما از اونا ياد گرفتيم و ياد ميگيريم. بايد بهتون بگم كه سن تمام آموزشگرامون بالا نبود و كوچكترين آموزشگرمون حميدرضا بود، حميدرضا 12 سالشه و از وقتي كه به جمعيت حاميان زمين پيوست تصميم گرفت شروع كنه به آموزش دادن و تا حالا خيلي خوب از پس اين كار براومده، اون خيلي راحت ميتونه به دوستاي خودش توضيح بده كه چرا نبايد از ظرف‌هاي يكبار مصرف پلاستيكي استفاده كرد، اون خيلي راحت براي دوستاش توضيح ميده كه چرا اين ظرف‌ها به محيط زيست آسيب ميرسونه.
اولين بار كه حميدرضا را ديدم توجهم رو به خود جلب كرد، يه پسر شيطون كه دوست نداشت يه جا وايسته، دلم ميخواست باهاش ارتباط برقرار كنم و به عنوان يك آموزشگر بيارمش توي جمعيت ولي نگران بودم كه نتونه با ديگران ارتباط برقرار كنه، اولين بار كه ماجرا رو براش گفتم و در مورد محيط زيست و مشكلاتش صحبت كردم خيلي استقبال كرد و گفت من مي‌خوام به بچه‌هاي ديگه هم ياد بدم و شروع كرد به خوندن داستاني كه من نوشته بودم و و همون روز رفت براي دوستاش تعريف كردن كه ما بايد اين كارو بكنيم، ما نبايد ليوان يكبار مصرف پلاستيكي استفاده كنيم و... اين طوري شد كه اونم به جمع ما پيوست.
هر كدام از شما فعالين محيط زيست هم اگر دوست داريد براي محيط زيستمون كاري كنيد ميتونيد به جمع ما بپيونديد.
منتظرتون هستيم
راستي از بقيه دوستانم كه براي آموزش محيط زيست به بچه‌ها كمك مي‌كنند تشكر مي‌كنم و اميدوارم خدا پشت و پناهشون باشه:
حسين توكلي، پريا فتاحي، اعظم حسین زاده، عليرضا رفيعي، مونا بختياري، سيمين ورسه، حميد ضرغامي، زهرا طهرائي، مريم مصطفائي، مهسا سلمان یزدی. نويد قلي خاني، حامد زرتاختي و شهره كبيركوه
نوشته شده در بیست و هفتم شهریور 1389ساعت 12:17 توسط مريم وثوقي فر

۱۳۸۹ مهر ۵, دوشنبه

ويژه روز جهاني جهانگردي/ ضرورت مقابله با قاچاق گونه‌هاي جانوري

قاچاق حيوانات يا پرندگان کمياب از جمله مواردي است که تنوع زيستي جانوري را به شدت تهديد مي‌کند. اين گونه به منظور استفاده از پوست و يا تاکسيدرمي شدن قاچاق مي‌شوند

خبرگزاري ميراث فرهنگي ـ گردشگري ـ
 از سال 1980 تاکنون روز "27 سپتامبر" مصادف با "5 مهرماه" به نام "روز جهاني گردشگري " نام‌گذاري شده و بعضي از کشورها با برگزاري جشن ها و آيين هاي ويژه اين روز را گرامي مي دارند. با توجه به اينکه سال 2010 از طرف سازمان ملل "سال تنوع زيستي " نامگذاري شده، شعار روزجهاني گردشگري امسال نيز "گردشگري و تنوع زيستي "انتخاب شد.

رشد يک پديد شوم
از مواردي که در چند سال اخير بسيار اتفاق افتاده اين است که گاه در اخبار مي شنويم که در ساک يک مسافر مارهاي سمي و يا يک گونه جانوري يا يک گونه تمساح کشف شد، اين اخبار ناشي از پديده شومي به نام قاچاق انواع پرندگان کمياب و يا گونه هاي جانوري کمياب در جهان است که تنوع زيستي را به شدت تحت تاثير قرار داده است. اين افراد با شناسايي افراد قاچاقچي بين‌المللي و شناسايي مرزهاي که کنترل رفت و آمد افراد توسط نيروي انتظامي بر روي آنها کمتر است؛ دست به قاچاق حيات وحش زنده مي زنند.
چنانچه اين موارد ادامه يابد شايد تا چند سال ديگر نسل بعضي از گونه هاي جانوري در کشور منقرض گردد و دوباره مجبور شويم به دنبال ببر سبيري ؛ و شير هندوستان باشيم. بنابراين ضروري است که مردم منطقه در صورت مشاهده چنين فعاليتهاي با کمک گرفتن از نيروي هاي نظارتي مانند سازمان حفاظت محيط زيست و يا نيروي انتظامي جلوي چنين مواردي را بگيرند همچنين نيروي هاي حراستي فرودگاه ها و مرزي هاي خاکي با مجهز شدند به تجهيزات بازرسي پيشرفته از قاچاق گونه‌هاي تنوع زيستي جلوگيري کنند.
ديگر چالشهاي زيست محيطي
با توجه به اينکه ايران به علت پهناوري و وجود قوميت هاي مختلف و همچنين داشتن انواع و اقسام منابع طبيعي از قبيل کوه ؛ دشت ؛ صحرا ؛ بيابان ؛ کوير ؛ دريا و درياچه؛ رودخانه و باتلاق وغيره همچنين وجود تعداد زيادي از آثارهاي تاريخي ؛ فرهنگي و طبيعي يکي از بزرگترين کشورهايي است که مي تواند تعداد زيادي گردشگر و توريست را پذيرا باشد ولي حضور گردشگر چالشهاي زيادي را براي محيط زيست به همراه داشته است که بعضي از اين چالشها توسط دولت انجام مي شود و بعضي نيز توسط خود گردشگر به وجود مي آيد.

دولتها به علت مشکلات اقتصادي مايلند که جهت رفع اين مشکلات از هر منبعي کسب درآمد كنند که از جمله يکي از راه هاي کسب در آمد هم گردشگري و توريسم است. ولي از طرفي اين گردشگر وقتي حاضر به خرج کردن پول خود مي‌شود که بتواند بيشترين لذت را در ايام مسافرت داشته باشد لذا دولتها دوست دارند که هر امکاناتي براي آنان فراهم كنند مثل ساخت هتل ؛ پناهگاه ؛ مجتمع هاي پذيراي ؛ راه اندازي تله کابين در مناطق کوهستاني و يا جاده سازي و تخريب در مناطق بکر طبيعت و همچنين فراهم نمودن شکار در مناطق حفاظت شده كه همه اينها مي تواند باعث تخريب محيط زيست شود. متاسفانه در مناطق گردشگري ايران از سواحل دريا به وسيله اشخاص خاص تصرف شده است و وجود زباله هاي فراوان در سواحل و تخريب جنگلها جهت ساخت ويلا و هتل ها و همچنين تصرف حاشيه هاي رودخانه ها و همچنين ساخت ساز در مناطق کوهستاني و غيره باعث شده اند که بزرگترين چالشهاي زيست محيطي به سبب توسعه گردشگري ناموزون پديد آيد.

گردشگران و توريست ها نيز خود مي توانند از عوامل تخريب محيط زيست باشند. اگر توريست يا گردشگر آداب و فرهنگ محيط زيست را مراعات نکنند و بخواهند فقط به علت داشتن پول در مناطق بکر و طبيعي از جمله در مناطق کوهستاني و يا در مناطق جنگلي جهت رفاه و راحتي خود به تخريب محيط زيست به پردازند ( مثلا" ريختن زباله هاي خود در طبيعت و يا روشن نمودن آتش در جنگلها و يا آسيب رساندن به حياطت وحش غيره ) مي توانند خود از عوامل تخريب محيط زيست باشند.

۱۳۸۹ مهر ۴, یکشنبه

کوه‌ها بیش از پیش در خطرند

روزنامه همشهری مورخه 3 مهر به مناسبت 4مهر؛ روز جهاني كوهستان پاك

26 سپتامبر مصادف با 4مهر روز جهانی کوهستان پاک است.
هر ساله این روز توسط گروه‌های کوهنوردی و دوستداران محیط‌زیست در سراسر جهان گرامی داشته می‌شود. در ایران نیز در اکثر شهرها، این روز با برپایی مراسم مختلفی از قبیل پاکسازی مسیر کوهنوردی اطراف شهرها، پاکسازی مسیرهای صعب‌العبور بعضی از قلل مرتفع و برپایی همایش و سخنرانی با موضوع محیط‌زیست کوهستان توسط اساتید دانشگاهی و پیشکسوتان محیط‌زیست و کوهنوردی گرامی داشته می‌شود. در عین حال ذکر این نکته ضروری است که به‌دلیل واقع شدن چهارم مهر در ایام هفته و روزهای غیرتعطیل، هر سال برگزاری این مراسم در یکی از روزهای جمعه نزدیک به 4مهر برگزار می‌شود؛ امسال، نهم مهرماه، (جمعه آینده) به برپایی این مراسم اختصاص یافته است.
از سال‌های 1372 و 1373 که نخستین سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی در کشور شکل گرفتند، بخشی از این سازمان‌های مردمی فعالیت خود را به امور کوهستان اختصاص داده‌اند که از آن جمله می‌توان به انجمن حفظ محیط کوهستان و گروه دید‌بان کوهستان اشاره کرد. سازمان‌های مردم نهاد دیگری مانند جمعیت زنان مبارز با آلودگی محیط‌زیست و بعدا نیز جبهه سبز ایران و جمعیت دانشجوی آوای سبز که فعالیت اصلی آنان در زمینه محیط‌زیست شهری بود با حضور در مراسم ویژه کوهستان به کمک فعالین زیست‌محیطی کوهستان و گروه‌های کوهنوردی می‌آمدند. یکی از دل مشغولی این سازمان‌های مردم نهاد از بدو تأسیس تا‌کنون وجود زباله‌های فراوان در کوهستان است که هر روز به‌علت عدم‌مراعات نکات زیست‌محیطی در محیط‌های کوهستانی به حجم این زباله‌ها در کوهستان به‌ویژه در ارتفاعات بالا و مسیرهای صعب‌العبور که امکان پاکسازی آن وجود ندارد، افزوده می‌شود.
وجود انبوه زباله در کوهستان چهره بدی از طبیعت را به نمایش می‌گذارد، لذا بنیانگذاران سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی ابتدای فعالیت، وظیفه خود می‌دیدند که برای پاکسازی مسیرهای کوهپیمایی اقدام کنند. با همین رویکرد با فراخوان از اعضای خود و دوستداران محیط‌زیست در روزهای نمادین به پاکسازی مسیرهای کوهنوردی می‌پرداختند، با این هدف که فرهنگ پاکسازی را در میان قشر کوهنورد و مردمی که برای تفریح به کوهستان می‌روند نهادینه کنند.
علل عدم‌مشارکت مردم در فعالیت‌های زیست‌محیطی
متأسفانه پس از سال‌ها هنوز فرهنگ زیست‌محیطی یعنی نریختن زباله و حفظ محیط کوهستان در میان مردم ایران نهادینه نشده است و شهروندان همچنان زباله‌های خود مخصوصا ظروف پلاستیکی غیرقابل تجزیه را در طبیعت و ارتفاعات رها می‌کنند. از سوی دیگر، چند سالی است فعالیت‌های نمادین پاکسازی کوهستان با عدم‌استقبال اعضای سازمان‌های مردم نهاد روبه‌رو شده است. این مسئله سبب شد جلسات متعددی با حضور مسئولین و بعضی از فعالین زیست‌محیطی و کارشناسان دولتی با موضوع آسیب‌شناسی و بررسی علل عدم‌مشارکت مردم در فعالیت‌های زیست‌محیطی برگزار شود که به‌دلیل اهمیت برخی از موارد مطرح شده در این نشست‌ها، در ذیل به آنها اشاره می‌شود.
1‌- بعضی اعضای سازمان‌های مردم‌نهاد اعتقاد دارند که اصل موضوع برگزاری روزهای نمادین و مخصوصا جمع‌آوری زباله توسط سازمان‌های مردم‌نهاد یک موضوع کاملا انحرافی است که از اول به اشتباه این نوع برنامه‌ها در شرح وظایف سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی گنجانده شده است زیرا این نوع فعالیت‌ها بی‌احترامی به شخصیت اعضای این سازمان‌هاست. براین اساس، این افراد معتقدند که اگر از آغاز، امر پاکسازی اشتباها به وظایف آنان محول شده است و تا امروز این فعالیت از طرف آنان پیگیری شده بهتر است که از این نوع فعالیت‌ها دوری جویند و اگر قرار باشد که پس از سال‌ها اطلاع‌رسانی همچنان شاهد عدم‌رعایت فرهنگ زیست‌محیطی در کوهستان و طبیعت باشیم همان بهتر که این مسئله را رها کنیم چون نتیجه‌ای ندارد. این افراد، مورد مسخره واقع شدن از طرف برخی کوهپیمایان هنگام پاکسازی کوهستان را دلیلی بر این مدعا عنوان می‌کنند.
2- بعضی از کارشناسان و فعالین محیط‌زیست براین باورند که سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی باید با چاره‌جویی، روش‌های دیگری را با برنامه‌های نمادین پاکسازی کوهستان جایگزین کنند.
3- بعضی دیگر از اعضای تشکل‌های زیست‌محیطی با توجه به اینکه بعضی از نهادهای دولتی به مشکلات زیست‌محیطی اعتقادی ندارند و برای رفع مشکلات زیست‌محیطی هیچ‌گونه تلاشی نمی‌کنند و در مواردی به‌علت اجرای طرح‌های عمرانی و توسعه، بکرترین محیط‌های طبیعی را تخریبی کنند و کوچک‌ترین هزینه و خسارت زیست‌محیطی هم نمی‌پردازند؛ برای نمونه، وزارت صنایع و شرکت‌های خودرو‌سازی‌ و کارخانه‌های صنعتی و پالایشگاه‌ها که عاملین اصلی آلودگی هوای شهرها هستند تاکنون برای کاهش تولید خودروسازی یا ساخت خودرو مطابق با استاندارد جهانی زیست‌محیطی، تلاش جدی و قابل‌قبولی نکرده‌اند یا سالانه صدها هزار تن مواد نفتی به ظروف پلاستیکی تبدیل می‌شود و شرکت‌هایی که از این ظروف استفاده می‌کنند مانند شرکت‌های نوشابه‌سازی‌ تاکنون هیچ‌گونه تعهدی جهت جمع‌آوری این ظروف انجام نداده‌اند، بنابراین، فرقی بین فعالیت کردن و نکردن سازمان‌های مردم‌نهاد زیست‌محیطی وجود ندارد، پس بهتر است که این سازمان‌ها انرژی خود را برای این نوع فعالیت‌ها هدر ندهند.
4- بعضی دیگر از فعالین محیط‌زیست اعتقاد دارند خارج‌کردن زباله از مناطق طبیعی یک وظیفه همگانی است و از طرفی در روزهایی که حرکت‌های نمادین زیست‌محیطی برگزار می‌شود دسترسی فعالان محیط‌زیست به تریبون‌های اطلاع رسانی راحت‌تر است. همچنین در این روزها به‌علت حضور مسئولین حکومتی برای شرکت در همایش‌ها و برنامه‌های نمادین، دسترسی به این افراد آسان است و از طرفی مسئولان با حضور در این مراسم از افکار و ایده‌های فعالین محیط‌زیست بیشتر آگاه می‌شوند، از این رو، اعضای تشکل‌های زیست‌محیطی می‌توانند در حواشی برگزاری روزهای نمادین، اعتراضات و پیشنهادهای زیست‌محیطی را به گوش مسئولین و مردم برسانند.
5- اما موردی که همه فعالان محیط‌زیست برآن تأکید می‌کنند این است که بودجه فعالیت‌های زیست‌محیطی و منابع طبیعی در دست مسئولین دولتی است و ازآنجایی که مسئولان در پایان هر سال در بیلان کاری خود از این نوع فعالیت‌ها گزارشی به مسئولین رده بالا ارائه می‌دهند لذا مسئولین دولتی با اختصاص بودجه برای برگزاری روزهای نمادین محیط‌زیست، به طریقی در هدایت و شکل‌گیری این روزها نقش اساسی دارند.
6- به غیر از موارد مطرح شده بالا نظریه دیگری در میان سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی در حال شکل‌گیری است. براساس این نظریه، پول گرفتن سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی از نهاد دولت کاملا اشتباه است زیرا آنان اعتقاد دارند که هر سازمان مردم نهاد زیست‌محیطی بنا به دلایلی تشکیل شده و با توجه به اینکه اغلب این سازمان‌ها از تجربه و تخصص خوبی برخوردارند می‌توانند با گرفتن پروژه‌های اجرایی، درآمدزا باشند و هزینه‌های خود را تأمین کنند، بنابراین، ناگزیر به گدایی از دولت نیستند. اگر سازمان مردم نهادی این توان را ندارد پس بهتر آن است که فعالیت‌های خود را تعطیل کنند تا بیش از این باعث بد نامی دیگر سازمان‌های مردم نهاد نشوند.
تخریب کوه‌ها شتاب گرفته است
در چند سال گذشته به‌دلیل عوض شدن مسئولین دولتی بخش محیط‌زیست، سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی با مشکلات جدیدی مواجه شده‌اند؛ به‌خصوص عدم‌شناخت بعضی از دولتمردان از فعالیت این سازمان‌ها، همچنین سوءاستفاده بعضی از افراد که آشنایی مختصری با فعالیت‌های زیست‌محیطی دارند و با تشکیل سازمان‌های مردم نهاد صوری و با استفاده از رانت، اعتبارات قابل توجهی را دریافت کرده‌اند، درحالی‌که هیچ بازده کاری‌ای برایشان تعریف نشده و اثرات آن در هیچ جایی دیده نشده است. نکته در خور توجه اینکه برخی افراد با استفاده از سازمان‌های مردم نهاد زیست‌محیطی نردبانی برای ترقی خود ساخته‌اند و از این رهگذر به مقام دولتی رسید‌ه‌اند سپس باعث تعطیل شدن و ایجاد مشکلات متعدد برای سازمان مردم‌نهاد وابسته به‌خود شده‌اند؟! به‌رغم همه آنچه گفته شد در چند دهه اخیر محیط‌زیست کوهستان مظلوم واقع شده و در حال نابودی است، به‌ویژه منفعت‌طلبی و سود جویی برخی افراد، سبب تخریب روزافزون محیط‌های کوهستانی شده است.



تولید پلاستیک از سیب زمینی

در این روش سیب زمینی ها به دانه های کوچکی تبدیل می شوند که مبنای ساخت سازه های پلاستیکی است.


کارخانه بیوپلاستیک شفر در فرانسه سالانه دویست و پنجاه میلیون کیسه زباله از سیب زمینی تولید می کند.

در فرانسه نوعی ماده پلاستیکی سازگار با محیط زیست از سیب زمینی تولید می شود.
به گزارش واحد مرکزی خبر به نقل از شبکه تلویزیونی فرانس بیست و چهار، کارخانه بیوپلاستیک شفر در فرانسه سالانه دویست و پنجاه میلیون کیسه زباله از سیب زمینی تولید می کند.
رئیس این کارخانه معتقد است این صنعت تازه پدید آمده و باید برای توسعه آن تلاش کرد.
در این روش سیب زمینی ها به دانه های کوچکی تبدیل می شوند که مبنای ساخت سازه های پلاستیکی است.
هزینه تولید این نوع پلاستیک بالا است و بسیاری از فعالان این بخش آن را مقرون به صرفه نمی دانند.
از سوی دیگر این نوع پلاستیک برای تجزیه باید در کنار زباله های ارگانیک قرار بگیرد که این امر در بسیاری از کشورها میسر نیست.
هم اکنون تولید پلاستیک از سیب زمینی تنها پنج درصد کل تولید پلاستیک در سراسر جهان را تشکیل می دهد.



۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

چهل سال در زير چتر ياد گرفتن

چه ايام عمر زود مي گذرد؟ چهل سال پيش در چنين روزي يعني  روز اول مهر ماه سال 1349 براي اولين بار راهي  مدرسه شدم . در آن ايام ؛ بر عكس امروز  در حاشيه شهرهاي كوچك و روستا ها ، چنان فقر فرهنگي حاكم بود كه درس خواندن فقط حق پسران بود و دختران از درس خواندن  محروم بودند در آن زمان از خانواده بنده كه داراي هفت فرزند بودند  به غير از  دو تا فرزند كوچك خانه  كه  هنوز مدرسه اي نشده بودند بقيه  پنج فرزند بزرگي كه بايد به مدرسه مي رفتيم  و درس مي خوانديم فقط من و برادر بزرگترم مدرسه مي رفتيم  يعني سه تا از خواهرهاي بنده كه از من بزرگتر بودند هرگز  مدرسه نرفتند و  از اين سه تا خواهر فقط يكي از آنها در بزرگ سالي از طريق نهضت سواد آموزي مختصري خواندن و نوشتن ياد گرفت. در آن زمان به علت اينكه شناخت از مدرسه براي  دانش آموزان  سال اولي خيلي كم بود و شايد اصلا" پيش از رفتن مدرسه هيچ شناختي از مدرسه وجود نداشت لذا اولين روزهاي مدرسه براي كلاس اوليه بسيار سخت بود مخصوصا" اگر معلم كلاس اول بد اخلاق و اخمو بود كه ديگر تحمل مدرسه بسيار مشكل مي شد . ولي خوشبختانه   امروزه كودكي كه مي خواهد به كلاس اول برود پيش از ورودش به كلاس اول از طريق مهد هاي كودك و كلاسهاي پيش دبستاني و كلاسهاي مختلف آموزشي و  تبليغات تلويزيوني و غيره تحت آموزش قرار مي گيرد و روز اول دبستان برايش هيچ سختي ندارد. از گذشته نه چندان دور مدرسه نرفتن دختران سخن گفتم ولي چند روز پيش كه براي ثبت نام  خواهرزاده ام  به دانشگاه پيام نور گلپايگان رفتم تعداد دختران دانشجو در اين دانشگاه به قدري زياد بود كه بنده فكر كردم كه دانشگاه پيام نور گلپايگان  فقط مخصوص دختران مي باشد كه پس از  تحقيق فهميدم تعداد دانشجويان دختر در چند سال اخير  بسيار بيشتر از پسران مي باشد  .

۱۳۸۹ شهریور ۲۶, جمعه

گرامی داشت روز یوزپلنگ در باغ وحش پارک ارم


صبح پنجشنبه به دعوت دوستان و طبق اطلاع رسانی که  قبلا" انجام شده بود جهت گرامی داشت مراسم روز یوز پلنگ  آسیایی با پسرم پویا به باغ وحش تهران رفتیم  در بدو ورود از بنده بلیط خواستند که با توجه به اطلاع رسانی جهت بازدید رایگان از باغ وحش ولی از رایگان بودن باغ وحش خبری نبود. همچنین با توجه به شرایط نگهداری حیوانات باغ وحش که  از هفت و هشت سال پیش که بنده به باغ وحش رفتم هیچگونه تغییری در این باغ وحش انجام نشده است و حتی میزان جانوران آن نسبت به آن سالها کاهش یافته است. یکی از جاهای که بنده بسیار مشتاق دیدن آن بودم ببرهای سیبری و محل نگهداری آنان بود که قرار بود به جای ببر ایران به مردم قالب شود که خوشبختانه استاد کهرم با آدرس دقیق که دادند  همگی فهمیدن که این  ببر ایرانی دیگر وجود ندارد از طرفی محل نگهداری ببرها نیز برایم بسیار تعجبی بود چون این ببرها جدای از یک دیگر که یکی در قفس و دیگری در یک فضای که محوطه آن نسبتا" بزرگ  نگهداری می شوند از طرفی دوستانی که قرار بود جشنواره روز یوزپلنگ را برگزار کنند در حال دکور بندی و تزئین غرفه خود بودند و نمایش داستان شکارچی و یوزپلنگ نیز دیدنی بود.
 همچنین ملاقات  دوستانی همچون آقای اسلامی ؛ جناب شفیعی  ؛ جناب انصاری ؛ آقای محمد عظیمی ؛ آقای میرزاده ؛ خانم کشوری و خانم مژگان جمشیدی و بقیه دوستان برایم بسیار عالی بود این دوستان و بقیه همکارانشان  چند سال است با حمایت از یوز ایرانی توانسته از  انقراض نسل  یوز پلنگ ایرانی  برای چند سالی جلو گیری کنند ولی با توجه به کشتار 8 قلاده یوز پلنگ در سال اخیر و همچنین این انقراض نسل بسیار جدی می باشد.  

۱۳۸۹ شهریور ۲۵, پنجشنبه

از نگاه دوربین خبرنگاران

چهر ه ديدني يك كودك خردسال چيني كه به همراه ساير كودكان همسن و سالش در داخل يك استخر در شهر پكن غوطه ور است.



تصوير ديدني يك بچه فيل 5 روزه آسيايي در كنار مادرش در باغ وحش شهر ملبورن در استراليا.


جوي، ماده شير آسيايي به همراه 4 توله اش كه دو ماهه هستند در باغ وحش زوريخ در سوئيس.

۱۳۸۹ شهریور ۲۴, چهارشنبه

نامه یک دوست

یکی از دوستان بنده این مطلب و عکسهای زیر را برایم ارسال نموده است که همه مطلب آن در این نوشته موجود است.
درود بر جناب آقای گلپایگانی

خوشحالم که امروز در جلسه مرتبط با محیط زیست شهرداری منطقه یک شرکت می کنید . شاید اشاره به نکاتی که خدمت شما عرض می کنم بی فایده نباشد .
جنگلکاری در ارتفاعات تهران از نظربزنامه ریزی سابقه طولانی دارد . در اواخر دوره رضا شاه ( حالا شما رضا خان بفرمایید ) طرحی پیشنهاد شده بود که از کرج تا سعد آباد ، ارتفاعات جنگلکاری گردند . توجه بفرمایید جنگلکاری نه درخت کاری . طرح تصویب شد ولی هجوم متفقین نه از تاک چیزی برجای نهاد و نه از تاک نشان . جالب است که در سال 1322 یکی از مستشاران آمریکایی هم به دولت ایران پیشنهاد جنگلکاری در ارتفاعات تهران را برای جلوگیری از فرسایش و پایداری منابع آب را داد ولی آن هنگام همه پی نان سیلو بودند که خربزه آب بود . در دهه پنجاه خورشیدی بطور آزمایشب جنگلکاری مختصری در ارتفاعات مشرف به مینی سیتی انجام گردید که بسیار جالب بود و تاکنون آن لکه که البته سوزنی برگ است وجود دارد . (البته در زیر این لکه جنگلکاری عده ای از دوستان بی خان و مان اراضی کوهستانی را مصادره انقلابی کرده و از شدت نداری بجای تک واحد مجتمع های آپارتمانی ساخته اند .... قابل توجه شما ! )
در تهران به شدت باید از سوزنی برگان اجتناب نمود . کاج تهرانی که ما اکنون شاهد هستیم در جنگلکاری هایی چون چیتگر استفاده شده بومی دره الدار گرجستان بوده و از عهد صفوی به عنوان درخت زینتی در باغ ها استفاده می شده و بصورت تک پایه های کهن اکنون در اصفهان و خانه های قدیمی تهران موجود است . در حال حاظر پوشش بومی سوزنی برگ تهران درخت ارس است که بحالت جنگل تنک در ارتفاعات کرج وجود دارد ولی تا اواخر قرن هجدهم مناطق مرتفع تهران پوشیده از ارس بود و در ارتفاعات پایین دست پوشش جنگلی پسته و بادام کوهی و ارژن وجود داشت .به دلیل تولید ذغال این پوشش از بین رفت و جامعه پسته و بادام کوهی منحصر به قرق جاجرود گردید که اکنون آن را نیز به بهانه هایی چون سد و جاده همگان دست در دست هم داده و در حال نابودیش هستند . بعلاوه تا 100 سال پیش در شمیرانات درختانی چون خرمندی ، تا و به احتمال زیاد ازگیل نیز وجود داشت .
اگر به چیتگر و یا جنگل سرخه حصار تشریف ببرید به عمق فاجعه پی خواهید برد . درختان کاجی که به دلایل مختلف درحال حشکیدن هستند ، خاک زیر جنگل به دلیل اسیدی شدن مرده و هرچ رویشی در ان مشاهده نمی شود . در سرخه حصار در سمتی که پهن برگانی چون اقاقیا ( هرچند غیر بومی است ) کاشته شده در بهار انواع گیاهان رشد می کند .روباه ، تشی ، خرگوش ، قوچ و میش و کبک و انواع پرندگان وجود دارند اما در جنگل مرده کاج تنها پرنده کلاغ زاغی است که از پسماند تغذیه می کند .
در ارتفاعات تهران باید در مناطق مرتفع پایه های ارس غرص نمود .آقای مهندس خوشنویش کمک شایانی می تواند در کاشت ارس بنماید ، و در مناطق کم ارتفاع تر و بویژه دره ها توت ، خرمالو ، اقاقیا ، افرا ، سیب های وحشی ، بلوط ( چه بلوط غرب و چه در مناطق پرآب بلوط بلند مازو ) بادام ، پسته کوهی و ارژن جوابگو می باشند . یک کار مثبت دیگر احیای گیاهان مرتعی است چون همه جا برای جنگلکاری مناسب نیست . بذر پاسی می تواند با هلیکوپتر در نقاط دور از دست صورت بگیرد و در بسیاری از مناطق کوهنوردان می توانند گیاهان مرتعی را بذر پاشی کنند .
مساله دیگر در ارتفاعات تهران حیات وخش و احیای جمعیت آن است . تا 39 سال پیش در تمام ارتفاعات تهران پازم و قوچ و میش وجود داشت و تا 40 سال گذشته در دارآباد پلنگ هم بود . اکنون گه گداری تنها از پازن بویژه در داراباد گذارشی بگوش می رسد و پرندگان اکنون بیشترین حیات وحش غالب ارتفاعات تهران را تشکیل می دهند که بسیار غنای جالبی دارند . در صورت احیای مراتع تهران به کمک و یاری کوهنوردان که کم هم نیستند می توان جمعیت پازن و قوچ را احیا نمود . لطفا نفرمایید که اینکار به بررسی های علمی کارشناسان محیط زیست احتیاج دارد . بدون تعارف باید گفت نیمی از کارشنایان پس از سالها کار هنوز تفاوتی بسن پازن و قوچ قائل نیستند و از بد حادثه به اینکار روی آورده اند .در ایتالیا و سویس در اوایل قرن بیستم این کوهنوردان و جامعه محلی شکارچیان بودند که جمعیت پازن را احیا کردند با انتقال تعدادی پازن بر روی دوش خود و علوفه دهی و مراقبت مداوم ( نه چون ایران به امان خدا رها کردن ) جمعیت پازن در این مناطق آلپ احیا گردید .
حالا تصور بفرمایید که فلان خانم مهندس و یا آقای دکتر کم سواد می تواند حتی به پازن دست بزند . خودتان بهتر می دانید که اینکاره نیستند و تنها به دنبال طرحی برای دزدی های معمول در سازمان می گردند .
مورد دیگر ساخت آن پاکوب کذایی در دماوند است که به ظاهر متخلف بیاد برادر گم گشته خود اینکار به گمان خود نیک را نموده و سابق براین پناهگاه سیمرغ را نیز ساخته است .
بدترین کار این است که ایشان در دادگاه به پرداخت جزای نقدی محکوم گردند . شخصی که پول کافی و ایده عالی داشته و مرد عمل است را باید به مسیر درست هدایت نمود . اگر ایشان بجای پرداخت جریمه نفدی مکلف و نه مجبور به کاشت و داشت هزار اصله درخت مانند توت و خرمالو و پسته و بادام کوهی بگردد اینکار در نظر ایشان حکم مجازات را نخواهد داشت . در تمام دنیا مردان ثروتمند حامی محیط زیست کارهای پایدار انجام داده امد مانند آقای ترنر در امریکا که غول رسانه ای است ولی برای حقظ زیستبوم و اخیای جمعیت گرگ و حیات وحش دست های غرب آمریکا بسیار فعالیت های پایدار کرده .
نقطه مقابل فعالیت پایدار ، جنگل کاری های ما در اسفند ماه است که باید ان را روز نهال کشی نامید ! تا کنون اندیشیده اید چه تعداد نهال در این روز زیردست و پا از بین می رود ؟ وچه نهال هایی در کجا کاشته می شود ؟بیشتر سوزنی برگ هستند که آن هم تنها نفعش به دارندگان نهالستان و مدیران محترم تدارکات ادارات می رسد .
یک نکته دیگر احیای پوشش گز و نیزار و بیدستان های زیستبوم های رودخانه ای چون جاجرود و کرج است . پوشش بید و نی علاوه بر جلوگیری از فرسایش خاک کمک شایانی به پالایش آب نیز می نمایند .در مقایسه با جنگلکاری در کوهستان کاشت بید و نی و سپیدار در حاشیه رود ها کم هزینه تر بوده و سرعت اخیای زیستگاه بسیار بالا تر است .همانگونه که در دو عکی پیوست مشاهده می فرمایید اکنون ویلا داران بلای جان درختان بید شده اند و درختان را قطع کرده و در شومینه ویلا نشینان مستضعف می سوزانند این عکس ها در ورودی منطقه ورجین گرفته شده . با قاطعیت می توان گفت در هرکجا که این ویلا ها ساخته شده بیشتر مغازه داران تبدیل به مواد فروش ، فروشنده نوشیدنی های الکلی نامرغوب و دلال محبت ( همان جاکش! ) شده اند
عکس های پیوست یک رودخانه مهم شیلاتی در یکی از شهر های شمال را نشان می دهد که حضرات شهرداری در تابستان بر روی رود کم آب سد پلاستیکی زدند تا قایق سواری براه بیاندازند که نه تنها قایق ها از جایشان تکان خوردند بلکه تجمع پساب ورودی به رودخانه بوی تعفن عجیبی ایجاد کرد و در پی یک بارندگی همانگونه که در عکس های بعدی شاهد می باشید آب با فشار ان سد پلاستیکی کذایی را تخریب نمود و البته در دورانی که آقای کرباسچی شهردار تهران بود ، به تقلید از ایشان شهرداری این شهر بر روی پل در یک شهر سرسبز گلدان گذاشت که مردم می بردند .جالب است هرکسی به هر بهانه بجان درختان نارنج کهنسال شهر افتاده و انها را قطع کرده است و خیابان ها کچل شده اند . وضعیت قرارگیری سطل های زباله بازیافتی و معمولی هم جای خنده و گریه دارد

خلق را تقلیدشان برباد داد

ای دو صد لعنت بر این تقلید باد

باقی بقایتان

دوستدار






فرصتي براي نفس كشيدن كوه‌هاي تهران

در گردهمايي تشكل‌هاي دوستدار كوهستان در دفتر شهردار ناحيه كوهستان در منطقه يك تهران اعلام شد، روزهاي 25 و 26 شهريور، 1، 2، 8 و 9 مهرماه جاري، هيات كوهنوردي استان تهران كليه كوه‌هاي اطراف تهران را پاكسازي مي‌كند.



ایلنا: ديروز جلسه در دفتر شهردار ناحيه كوهستان در منطقه يك تهران برگزار شد. در اين جلسه كه در آن تشكل‌هاي دولتي و غيردولتي دوستدار كوهستان شامل انجمن حفظ محيط‌ كوهستان، هيات كارگران استان تهران، هيات كوهنوردي استان تهران، كانون عالي گسترش فضاي سبز ايران، جمعيت زنان مبارز با آلودگي محيط‌زيست و جامعه راهنمايان ايرانگردي و جهانگردي حضور داشتند، هماهنگي‌هايي براي پاكسازي كوه‌هاي اطراف تهران انجام شد. داستان از اين قرار است كه روز چهارم مهر روز جهاني كوهستان پاك است و هر سال در تمام نقاط دنيا گروه‌هاي كوهنوردي و تشكل‌هاي زيست‌ محيطي جمعه‌هاي نزديك به اين روز را به پاكسازي كوهستان‌ها از زباله‌ها اختصاص مي‌دهند.

به گزارش خبرنگار ايلنا، در گردهمايي تشكل‌هاي دوستدار كوهستان كه ديروز در دفتر شهردار ناحيه كوهستان در منطقه يك تهران برگزار شد، نماينده هيات كوهنوردي استان تهران اعلام كرد:‌ در روزهاي پنج‌شنبه وجمعه 25 و 26 شهريور، 1، 2، 8 و 9 مهرماه جاري، هيات كوهنوردي استان تهران كليه كوه‌هاي اطراف تهران را پاكسازي مي‌كند.
همچنين در اين گردهمايي جامعه راهنمايان ايرانگردي و جهانگردي از اجراي يك برنامه ويژه‌اي در روز 9 مهرماه در مسيرهاي 4‌گانه كوهستاني تهران توسط 100 تا 150 نفراز اعضاي خود خبر داد كه دراين برنامه ويژه قرار است اين افراد به انجام كارهاي فرهنگي در مسيرهاي چهارگاه مانند دركه، دربند، كلك‌چال و دارآباد براي كوه‌پيمايان بپردازند.
حسين عبيري گلپايگاني نيز در گفت‌و‌گو با ايلنا دليل انجام اين اقدامات توسط نهادها و تشكل‌هاي دوستدار محيط زيست را به خاطر فرا رسيدن 4 مهر روز جهاني كوهستان پاك است دانست و افزود: روز چهارم مهر روز جهاني كوهستان پاك است و هر سال در تمام نقاط دنيا گروه‌هاي كوهنوردي و تشكل‌هاي زيست‌ محيطي جمعه‌هاي نزديك به اين روز را به پاكسازي كوهستان‌ها از زباله‌ها اختصاص مي‌دهند.
او ادامه داد: اين اقدامات تنها شامل جمع‌آوري و پاكسازي دامن كوه‌ها از زباله و پسماند نيست بلكه انجام فعاليت‌هاي آموزشي و فرهنگي مانند بخش بروشور و آگاهي دادن به افرادي كه براي گشت و گذار به كوهستان مي‌آيند را نيز شامل مي‌شود.
عبيري در مورد وضعيت فعلي آلودگي كوهستان‌ها به زباله گفت: آن‌گونه كه مهندس رامش ديانت شهردار ناحيه كوهستان مي‌گويد يكسري از مسيرهاي كوهنوردي و عادي كوهستان، توسط اين نهاد پاكسازي مي شود و قرار شده مسيرهاي بالاتر را سايرهيات‌هاي داوطلب كوهنوردي و تشكل‌هاي مردم نهاد دوستدار محيط زيست و كوهستان پاكسازي كنند.
به گفته آقاي بابازاده مسئول گروه كوهنوردي «آرش» چون در اين چند ساله روي گروه‌هاي كوهنوردي كار فرهنگي انجام شده است،‌ از ميزان زباله‌هاي كوهستان كاسته شده است.
اما عبيري مي گويد اتفاقي كه در حال حاضر افتاده بوجود آمدن گروه‌هاي كوه رو است.
او توضيح مي دهد: كوه‌رو كسي است كه صبح تصميم مي‌گيرد به كوه برود، كوه‌نورد حرفه‌اي نيست، كوله‌پشتي هم ندارد، يك ساك‌دستي دارد و فقط براي گشت و گذار به كوه مي‌رود كه متاسفانه اين افراد آسيب جدي را به كوه مي‌زنند و كوه را كثيف مي‌كنند.
اين فعال زيست محيطي ادامه مي دهد: وضعيت حال حاضر كوه‌ها از نظر زباله بهتر شده اما هنوز در مسيرهاي كوهستاني تهران زباله زياد است همچنين مسيرهايي مثل كوه‌هاي دماوند كه رفت و آمد مشكل است، هنوز زباله فراوان ديده مي شود ولي خوشبختانه تشكل‌هاي زيست‌محيطي در اين چند ساله فعال بوده و توانسته‌اند مسيرهاي كوهستاني در استان تهران را تا حدي از زباله‌ها عاري كنند.
به گفته عبيري گلپايگاني اكثر نهادهايي كه اكنون به فكر سلامت كوهستاني و زدودن زباله از دامن اين اكوسيستم‌هاي بي‌نظير هستند تشكل ‌هاي غيردولتي هستند و تشكل‌هاي دولتي بسيار كم در اين زمينه فعال هستند.


۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه

دو سالگی سبزپرس و برگزاری چهارمین همایش تجلیل از خبرنگاران حوزه محیط زیست

با تشکر از خبرگزاری سبز پرس جهت انتشار این مطلب
طی چهار سال گذشته با تلاش و پی گیری "کانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست ایران " که یک سازمان مردم نهاد فعال در حوزه محیط زیست است دو کار اساسی در حوزه محیط زیست در بخش فعالیتهای فرهنگی و اطلاع رسانی آن در کشور انجام شده است که متاسفانه سازمانهای دولتی متولی بخش محیط زیست و منابع طبیعی هنوز در این زمینه ها کاری انجام نداده اند که این دو مورد عبارتند از :

الف - سبز پرس
دوستان کانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست ایران دو سال است که خبرگزاری تخصصی زیست محیطی سبز پرس را راه اندازی کرده اند که این خبرگزاری در این دوسال فعالیت کاری، آنچنان در حوزه اطلاع رسانی اخبار زیست محیطی با تجربه و تخصصی شده است که حتی این فعالیتها خبری از دید جناب آقای محمدی زاده ریاست سازمان حفاظت محیط زیست نیز مخفی نمانده و ایشان در یکی از مصاحبه های خود از وجود خبرگزاری تخصصی سبز پرس در حوزه محیط زیست ابراز خرسندی کردند . از آنجائیکه 20 شهریور سالروز تولد خبرگزاری سبز پرس است، ضمن عرض تبریک به دوستان کانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست ایران بابت دو ساله شدن آن نهال نوپای دیروز، به اینچنین درختی تنومند،مراتب تبریک خود را نثار خانواده محیط زیست کشور هم مینمایم که امروز از چنین ظرفیتی در عرصه خبر بهره مند شده اند . پایگاهی که در واقع کمتر فعال و یا خبرنگار زیست محیطی را می توان یافت که روزانه یکبار به این خبرگزاری سر نزند و از اخبار و اطلاعات آن استفاده نکند. و بسی جای خوشحالی است که سبز پرس وارد سومین سالگرد فعالیت خود می شود. اما مشکلات حوزه خبر رسانی به شرح ذیل است :
تولید و انتشار خبر با هزینه بالا
1 - در طول تاریخ و از گذشته های دور؛ در اکثر کشورها جهان از جمله کشور مان ایران ؛ شغل تولید خبر و خبر رسانی در جامعه با مشکلات و محدودیتهای جدی روبرو بوده و مخصوصا"در چند سال گذشته در کشورمان ایران این موضوع در روزنامه های چاپی کثیرانتشار بخش خصوصی کاملا" محسوس بوده و هزینه کار خبری در آنها بسیار بالا است. این هزینه بالا نه به دلیل تولید خود خبر و انتشار آن ؛ بلکه به علت حاشیه سازی های است که برای تولید و انتشار خبر ایجاد می شود؛که این حاشیه سازی ها هزینه ها را بالا برده است. متاسفانه بیشتر این حاشیه سازی ها به شرایط سیاسی جامعه بر می گردد. برای نمونه وقتی از انتشار روزنامه ای بنا به بعضی از مشکلات از جمله مسائل سیاسی و یا غیره جلوگیری می شود و آن روزنامه از ادامه انتشار باز می ماند این توقف چاپ بر روی بخش دیگر روزنامه نیز تاثیر گذاشته و باعث بیکاری همه بخش های روزنامه از جمله بخش اجتماعی و محیط زیست که اصلا" به سیاست ربطی ندارد، نیز می شود و خبرنگاری که باید در آسودگی و آرامش کامل به کارش ادامه بدهد با تعطیل هر روزنامه باید ماه های بیکار باشد تا دوباره سقفی برای کار کردن پیدا کند و این سقف کاری شاید دوباره فردای بعد فرو ریزد و خبرنگاران به تعطیلی ناخواسته بروند که برای آن هیچگونه صرفه اقتصادی و مزیت های دیگری به همراه نداشته باشد. لذا به غیر از تعداد معدودی روزنامه که چندین سال است که با کادر ثابت و امنیت شغلی کارکنان در حال انتشار می باشند متاسفانه باقی روزنامه ها از این امنیت برخوردار نبودند و امنیت شغلی کارکنان آن روزنامه ها همیشه در پاره ای از ابهام می باشد.
2 - از طرفی در عرف جامعه مخصوصا" در بخش مدیریت کشور این چنین جا افتاده است که خبرنگاران و جامعه رسانه کشور باید در هنگام تهیه و انتشار خبر بیشتر از نکات مثبت و خوبی ها بنویسند و اگر خبری جنبه انتقادی داشته باشد و عمل کرد وزرات خانه،سازمان ، اداره و یا نهادی را زیر سوال ببرد با بی مهری مسئولین روبرو می شوند و اگر خبر انتقادی واقعیت نیز داشته باشد، باز هم باعث دلخوری مسئولان شده که با توجه به شرایط جامعه هزینه انتقاد و زیر سوال بردن عملکرد منفی دوایر دولتی نسبت به مشکلات زیست محیطی می تواند برای رسانه های مستقل بالا باشد؛ اخراج خبرنگار روزنامه .... به دلیل انعکاس اخبار تخریب پارک جنگلی لویزان گواهی بر این واقعیت است.
شغل خبرنگاری یکی از مشاغل سخت و زیان آور
شغل خبرنگاری در دنیا کنونی جز یکی از مشاغل سخت و زیان آور شناخته شده است، چون خبرنگاران برای تهیه گزارشهای خبری در بعضی از مواقع باید با حضور در جبهه ها جنگ و یا مراکز خطرناک و جرم خیز که می تواند خطرات جانی و مالی برای خبرنگار به همراه داشته باشد حاضر باشند. همچنین در خیلی از مواقع خبرنگارانی که پی گیری مسائل فسادهای مالی و غیر اخلاقی می شوند و باعث روشنگری در این موارد می شوند از طرف صاحبان قدرت و خلاف کاران مورد تهدید قرار می گیرند و گاهی نیز باعث مرگ خبرنگار و یا اطراف آن می شود، که آخرین نمونه آن هم همین ضرب و شتم خبرنگار سبزپرس در پارک ملی سرخه حصار بود. همچنین طبق قانون بازنشستگی پیش از موعد خبرنگاران که سالهای در میان اسناد دولتی در بایگانی ها خاک می خورد و همچنین نبود بنگاه ها و تعاونی های تخصصی برای صنف خبرنگاران که هنگام در خطر قرار گرفتن امنیت شغلی و سلامتی جسمانی خبرنگاران بتواند به کمک آنها آمده و نیازهای آنان را تامین کند و تا هنگام بر طرف شدن مشکلات خبرنگاران از آنان حمایت کند، از دیگر مشکلات اساسی امروز خبرنگاران شمرده می شود.
ب - برگزاری چهارمین همایش تجلیل از خبرنگاران برتر حوزه محیط زیست و منابع طبیعی
دوستان کانون همچنین جهت نکوداشت و تجلیل از فعالان عرصه آگاه سازی و خبر در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی، چهارسال است به صورت متوالی همایشی را با عنوان "همایش تجلیل از خبرنگاران برتر حوزه محیط زیست و منابع طبیعی" برگزار می کنند که بنده دوسالی است که افتخار حضور در این مراسم را دارم و با توجه به اینکه این فعالیت کانون در نوع خود (در حوزه محیط زیست) بی نظیر بوده است ، باعث شده که هر ساله فعالان محیط زیست و جامعه خبری این حوزه در زیر یک سقف جمع شوند( که این جمع شدن در این سالها بسیار کم اتفاق می افتد) و ضمن آشنائی از قعالیتهای یکدیگر به تبادل اطلاعات جهت رفع مشکلات محیط زیست کشور عزیزمان بپردازند.
درسی که دیگران از این جشنواره باید بگیرند
مبحث محیط زیست یکی از مباحث نو در جهان است؛ جهانی که به سمت صنعتی شدن گام برداشته و در حرکت است، و این حرکت یک سویه و منفعت طلبانه بیشتر به نفع کشورهای صنعتی و ثروتمند بوده است، از طرفی به علت عدم شناخت مشکلات زیست محیطی در جهان صنعتی در دهه های اولیه و همچنین مراعات نکردن الزامات زیست محیطی توسط دولتها و مردم روند نابودی بسیاری از منابع طبیعی و حیات زیستی با شیبی تند و ناگهانی همراه شده است.
حتی امروزه که ملاحظات زیست محیطی مورد توجه جدی بسیار از کارشناس علوم مختلف قرار گرفته است؛ متاسفانه روند تند تخریب به ویژه در کشور های در حال توسعه همچنان ادامه داشته لذا موضوع تهیه خبر و اطلاع رسانی در حوزه محیط زیست امری بسیار مهم و حساس است. از طرفی یک گروه از کسانیکه در تخریب محیط زیست دست دارند بعضی از دوایر دولتی و مافیاهای اقتصادی و افراد صاحب نفوذ هستند که افشاگری و پرده برداشتن از تخلفات این گروه ها همراه با مشکلات و دردسرهایی برای خبرنگاران این حوزه خبری و رسانه ها بوده است. در حالیکه چندسال است صدا سیما و وزارت ارشاد و دیگر وزارتخانه و سازمانها برای خبرنگاران حوزه های فعالیتشان هر ساله همایش های تجلیل و تقدیر برگزار می کنند متاسفانه در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی تا کنون این مراسم برگزار نشده بود و یا اگر این مراسم برگزار شده است در حاشیه دیگر مراسم ها بوده که تحت شعاع آن مراسم ها قرار گرفته و برگزاری همایش در حوزه محیط زیست توسط یک سازمان مردم نهاد می تواند الگوی خوبی برای سازمان حفاظت محیط زیست ؛ سازمان جنگلها و مراتع و آبخیزداری و شهرداری ها و ارگانهای دیگری که مقوله محیط زیست یکی از مولفه های اصلی کار آنان است.
سخنران همایش تجلیل از خبرنگاران برتر حوزه محیط زیست و منابع طبیعی امسال از نوع دیگر بود

یکی از نکات برجسته که درهمایش امسال وجود داشت که بسیار با مراسمهای رسمی دیگر تفاوت داشت ؛ سخنرانی جناب دکتر صدوق بود. (با توجه به فعالیت 33 ساله ایشان در بخشهای مختلف سازمان حفاظت محیط زیست که بنده فکر می کنم از مرحله شکاربانی شروع شده و تا مرحله معاونت سازمان ادامه دارد، همچنین ایشان نسبت به بقیه مسئولین سازمان از تجربه بسیار بالائی در حوزه محیط زیست برخوردار است) سخنان دکتر و دل پر درد ایشان از ناتوانی سازمان در برابر فجایع زیست محیطی در جمع خبرنگاران و فعالان محیط زیست به گونه ای بود که اگر غریبه ای وارد مجلس می شد و به سخنان او گوش می داد فکر می کرد که ایشان یکی از منتقدین جدی محیط زیست در کشور است. ایشان چنان صادقانه از مشکلات سازمان سخن گفت که در نوع خود بی نظیر بود.
سخن پایانی
ضمن سپاس و تشکر از هئیت داوران چهارمین همایش تجلیل از خبرنگاران برتر حوزه محیط زیست که بنده را به عنوان یکی از برترهای این جشنواره در حوزه اطلاع رسانی توسط فعالان محیط زیستی انتخاب نمودند، به اطلاع می رسانم با توجه به اینکه بنده در آخرین لحظات از این انتخاب آگاه شدم و اگر زودتر از موضوع آگاه می شدم از هئیت داوران در خواست می نمودم که در این مورد تجدید نظر کنند. زیرا بنده همیشه فکر می کنم که هیچگاه جز برترین های محیط زیست نبودم ؛ چون برتر از بنده کسانی هستند که تمام وقت خود را صرف آگاه سازی مردم در مورد مشکلات زیست محیطی کشور و فرهنگ سازی در این حوزه می کنند و یا کسانیکه در شهرهای دور با حداقل امکانات جسورانه در برابر رفع مشکلات محیط زیست تلاش می کنند و از طرفی چون بنده اعتقاد دارم ، کسی که برای خدا و دل خویش و نذر سلامتی فرزندانش در حوزه فعالیتهای زیست محیطی از جمله فعالیتهای N.G.O و یا قلم فرسایی در بخش وبلاگ و مقاله نویسی در جراید تلاش می کند نباید انتظار داشته باشد. به هر حال، ضمن خسته نباشید و تشکر از فعالیتهای کانون عالی گسترش فضای سبز و حفظ محیط زیست ایران و همچنین تشکر ویژه از زحمات آقایان انصاری دبیر کل و شفیعی و بقیه دوستان کانون و خبرگزاری سبز پرس که در این چهار سال با تمام کمبودها و مشکلات چراغی را روشن نموده اند که باید الگوی دیگران باشد امیدوارم شاهد پیشرفت های بیشتر و چشمگیر تر خانواده محیط زیست ایران در عرصه آگاهب بخشی باشیم

۱۳۸۹ شهریور ۲۱, یکشنبه

"جانا سخن از زبان ما می گویی"


با تشکر از خبرگزاری ایرن جهت انتشار این مطلب
در حاشیه سخنان معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست

در این چند سالی که بنده فعالیت زیست محیطی انجام می دهم تاکنون مدیری به صادقی و رک گوئی جناب دکتر محمد باقر صدق ندیده ام. آقای دکتر صدوق که در چهارمین همایش تجلیل از خبرنگاران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی در خانه هنرمند برگزار شد در حضور خبرنگاران حوزه محیط زیست و منابع طبیعی و همچنین فعالان محیط زیست چنان از مشکلات و کمبودهای زیست محیطی کشور و همچنین از ناتوانی مسئولین ذی صلاح در حوزه محیط زیست سخن گفت که گویی یک فعال محیط زیست منتقد دارد سخن می گوئید؛ وی در این سخنان به چند مورد اشاره کرد که همیشه برای اصحاب رسانه و فعالین محیط زیست جای سوال داشته است . موارد که ایشان به آن اشاره کرد به شرح ذیل می باشد :
1 - دریاچه ارومیه : ایشان درباره وضعیت دریاچه ارومیه گفت که در حال حاضر یکی از مهمترین مسایل و معضلات در حوزه محیط طبیعی، وضعیت دریاچه ارومیه است. خشک شدن این دریاچه مانند فاجعه خشک شدن دریاچه آرال در قرن بیستم است و اگر این روند ادامه پیدا کند، دریاچه ارومیه در قرن بیست و یکم خشک می شود. او گفت: بعضی ها می گویند که خشک شدن دریاچه ارومیه به دلیل خشکسالی است اما ما قبول نداریم. چون کشور ما در منطقه خشک و کم باران واقع شده و این روال طبیعی است. چیزی که باعث خشک شده دریاچه ارومیه شده است، ساخت سد روی رودخانه های ورودی به دریاچه ارومیه است. صدوق تصریح کرد: 21 درودخانه و 39 مسیل به دریاچه ارومیه می ریزند اما امروز یک قطره آب هم وارد دریاچه نمی شود. در حوضه آبریز دریاچه ارومیه 29 سد در دست بهره برداری، 16 سد در حال ساخت و 17 سد در دست مطالعه است. همین سدها هستند که باعث خشک شدن دریاچه ارومیه شده اند. معاون سازمان حفاظت محیط زیست همچنین گفت: امسال در شمال غربی ایران بارندگی شد و آب دریاچه نیم متر بالا آمد و همه خوشحال شدند اما ظرف مدت چند روز همه آن آبی که در دریاچه جمع شده بود تبخیر شد و دریاچه دوباره به همان حالت اول درآمد. او درباره وضعیت فعلی دریاچه تصریح کرد: شوری آب دریاچه به حد اشباع رسیده و آرتمیا در آن تقریبا منقرض شده است. 130 هزار هکتار از دریاچه نیز به دلیل عقب رفتن آب تبدیل به شوره زار شده است. جناب دکتر صدوق به تشکیل کارگروهی برای نجات دریاچه ارومیه اشاره کرد ولی ایشان چندان به عملکرد این کارگروه امیدوار نیست چون ایشان می گوئید : این کارگروه هم دریاچه را می خواهد و هم توسعه را. ایشان گفت در اطراف دریاچه توسعه کشاورزی داشته ایم. آب مورد نیاز آن از کجا تامین شده است؟ آیا از همان آبی تامین نشده است که باید به دریاچه ارومیه می ریخته. ایشان به این مسئله اشاره کرد که کارشناسان دور هم جمع شده اند و میزان 1/3 میلیارد مترمکعب برای رسیدن سطح آب دریاچه به تراز اکولوژیک را در نظر گرفته اند. البته بعضی ها معتقدند که این میزان 9/3 میلیارد متر مکعب است. با این حال رسیدن دریاچه به تراز اکولوژیک را خیلی سخت می بینم چون تلاش خاصی را برای نجات دریاچه نمی بینم.
2 - سدسازی : دومین موضوعی که که دکتر صدوق به آن اشاره کرد موضوع سد سازی بود که ایشان با دید انتقادی از روند شتابان سد سازی در ایران گفت: معتقدم بزرگترین مشکل زیست محیطی کشور، سدها هستند. در سازه های آبی بزرگ و سدها، پول فراوانی وجود دارد و به خاطر همین عده ای به دلیل منافع اقتصادی شان از سدها دفاع می کنند. ایشان به نکته جالبی در جهان اشاره کرد که در دنیا دارند سدها را تخریب می کنند اما ما هنوز هم سد می سازیم ایشان به این نکته ارشاره کرد که این سدها رژیم رودخانه ها را به طور کلی به هم ریخته اند و مشکلات زیست محیطی فراوانی ایجاد کرده اند. آقای دکتر صدق به نقا قول آقای آل یاسین که خودشان از سدسازهای قدیمی هستند اشاره کرد که سدها بر شانه کوه ها استوار می شوند ولی از نظر اجتماعی بر گرده مردم نشسته اند.
3- کمیته ارزیابی مجوز فعالیت های خلاف قانون صادر می کند: جناب دکتر صدوق به انتقاد شدید از مطالعات ارزیابی اثرات زیست محیطی فعالیت های عمرانی کشور پرداخت و گفت: ما یک کمیته ارزیابی داریم که در واقع مجوز فعالیت های خلاف قانون را صادر می کند. این ارزیابی ها را به هیچوجه قبول نداریم. ایشان گفت : در ارزیابی ها چون کارفرما هزینه را پرداخت می کند، اسناد ارزیابی هرطور که کارفرما بخواهد تنظیم می شود. اکثر این ارزیابی ها نیز توسط گروه های ناآگاه و غیرمتخصص انجام می شود. ایشان در ادامه سخنانشان به تعیین جایزه برای کسانیکه پروژه ای را پیدا کنند که دفتر ارزیابی آن را رد کرده باشد اشاره کرد.
4 – مشکلات و کمبود محیط بان: دکتر صدوق درباره وضعیت نگران کننده حیات وحش گفت: تا دیدگاه های ما عوض نشوند، وضعیت حیات وحش به همین صورت خواهد بود. ایشان گفت با وجود اینکه توانسته ایم مناطق حفاظت شده را افزایش دهیم ولی این افزایش، همراه با افزایش نیرو و تجهیزات نبوده است. وی افزود استاندارد جهانی این است که در هر دو هزار هکتار یک محیط بان داشته باشیم، ولی ما در هر 13 هزار هکتار یک محیط بان داریم که در بعضی مناطق این رقم بیشتر هم هست.
5- قوانین باید تغییر کنند : ایشان به اینکه قوانین محیط زیست کشور که کهنه می باشند و باید این قوانین باید به روز شونداشاره کرد . ایشان گفت: این قوانین با شرایط امروزی هماهنگ نیست. بعضی ها می گویند که مردم بزرگترین آلوده کنندگان و تخریبگران محیط زیست هستند. من این حرف را قبول ندارم. پیمانکاران دولتی مخرب ترین و آلوده کننده ترین بخش های تخریب محیط زیست هستند. جناب دکتر صدوق همیشه در سخنان خود مقصرین اصلی آلوده کنندگان محیط زیست را اینگونه معرفی می کند : وزارت نفت، وزارت صنایع و وزارت راه بیشترین آلودگی ها را دارند اما خیلی ها به ما می گویند که با آنها تعامل کنیم! تعامل باید دو طرفه و مثبت باشد.

5 - مردم باید مدعی اصلی محیط زیست باشند: در سخن پایانی ایشان به نقش مطبوعات و مردم اشاره کرد که در حفاظت محیط زیست کشور ایران دو تا مولفه اصلی می باشند. ایشان گفت : خبرنگاران و رسانه ها آگاهی های جامعه را افزایش می دهند و هرچه مطبوعات و رسانه ها به مردم آگاهی بدهند، به نفع محیط زیست است زیرا با افزایش آگاهی مردم ؛ آنان مدعی محیط زیست می شوند و مطالبات بیشتری در مورد محیط زیست خواهند داشت.

سخن پایانی

ما همیشه عادت کرده ایم در هر مراسمی که شرکت می کنیم و یکی از مسئولین دولتی در مورد محیط زیست سخن می گوید از وضع موجود حمایت کند و اگر مشکلی وجود دارد آن را بسیار ناچیز و کوچک بشمارد که اصلا" به حساب نیاید ولی دکتر محمد باقر صدوق بر عکس تصور ما سخن گفت لذا دوست داریم و همچنین آرزو می کنیم که ایشان با قرار گرفتن در مقامات عالی تر در دولت بتواند به کمک دیگر مسئولین سازمان حفاظت محیط زیست ؛ جامعه خبری ؛ فعالان محیط زیست و مردم به این آشفته باز مشکلات زیست محیطی کشور را خاتمه دهد . آمین



۱۳۸۹ شهریور ۲۰, شنبه

بازهم راه سازی در دماوند!


این مطلب در وبلاگ کوه  - قاف که توسط دوست عزیزم جناب زارعی تهیه شده است
پس از تخریب های متوالی در دامنه کوه دماوند از قبیل معدن کاوی، آسفالت کاری، جاده سازی، پناهگاه سازی و ... توسط نهادها و سازمانهای غالبن دولتی و یا وابسته به دولت ظاهرن اینبار نوبت به مدعیان اصیل کوهنوردی رسیده تا به نوعی با طرحی نو کوه اسطوره ای دماوند را تخریب نمایند.
متاسفانه از دماوند اخبار تلخی به گوش می رسد که حکایت از راه سازی میان دو پناهگاه بارگاه سوم در مسیر جنوبی و سیمرغ در غرب دماوند دارد!
این افراد که چند سال قبل با ساخت جاده در مسیر غربی و ساخت پناهگاه در جبهه غربی به نوعی غرب دماوند را به زباله دانی تبدیل نمودند!، پس از مواجهه به مخالفتهای کوهنوردان در ساخت پناهگاه یال داغ اینبار در صدد ساخت جاده ای مال رو میان پناهگاه جنوبی و سیمرغ بر آمده اند. این افراد پر ادعا که به نحوی خود را پیشکسوت این ورزش میدانند با چنین طرحهای مخربی، از روی نادانی کمر به نابودی کوه دماوند بسته اند. اینک بر همه علاقمندان به طبیعت بویژه عاشقان کوه اسطوره ای دماوند است تا دگر بار با ایجاد موجی از مخالفت از نابودی طبیعت آن منطقه جلوگیری نمایند.

پی نوشت: دور نخواهد بود آنزمان که بجای بوی گوگرد در دماوند از استنشاق دود خودروها و بوی تعفن گازوئیل حالت تهوع بمان دست دهد!
و دور نخواهد آن روزی که بجای دیدن شقایقها به تماشای کابینهای تله کابین بنشینیم.
بر همگان است تا حداقل با فریادی داد این کوه را بستانند.

۱۳۸۹ شهریور ۱۹, جمعه

"اولین نشست تبیین راهبردهای ستاد ساماندهی تشکل های مردم نهاد شهر تهران"

با تشکر از خانم مریم وثوقی فر که در وبلاک پیک محیط زیست از این همایش گزارشی زیر را تهیه کرده است :
چند روز پیش از جمعیت حامیان زمین برای حضور در نشستی تحت عنوان "اولین نشست تبیین راهبردهای ستاد ساماندهی تشکل های مردم نهاد شهر تهران" دعوت به عمل آمد. کسی که از طرف مرکز تشکل های فرهنگی هنری شهرداری تهران تماس گرفته بود عنوان کرد بخاطر همکاری هائی که با ما داشتید قصد قدردانی از شما را داریم و این در صورتی بود که جمعیت حامیان زمین تاکنون هیچ گونه همکاری با این مرکز نداشته است.

دیروز این نشست در تالار ایوان شمس برگزار شد و من به نمایندگی جمعیت حامیان زمین برای حضور در این نشست رفتم و چیزی که به محض ورودم توجهم را جلب کرد حضور نیروهای امنیتی بود که در بین مردم حضور داشتند. سعی کردم ببینم چه سازمان های مردم نهادی در این جمع حضور دارند ولی در همان نگاه اول متوجه شدم که جمعیتی که در آنجا حضور داشتند و افطار میکردند از سازمان های مردم نهاد نبوده و از نیروهای شهرداری, ستاد کارآفرینی و اکثراْ از موسسات خیریه بوده, و در همان زمان افطار به سازمان های مردم نهاد خیریه برگه هائی دادند برای ویزیت رایگان مددجویانشان.
وقتي با سازمان هاي مردم نهادي كه در نشست بودند صحبت كردم همه احساس تاسف كردند كه چرا با وجود دبيرخانه هماهنگي سازمانهاي مردم نهاد شهر تهران كه حدود دو سال است كه با سمن ها ارتباط تنگاتنگ دارد و همكاري مي كند چنين موازي كاريهائي صورت ميگيرد و نتيجه آن شود كه سمن ها به چنين جلسه اي نيايند و اين ستاد ساماندهي مجبور شود از نيروهاي خود شهرداري براي پر كردن سالن استفاده كند.
پس از افطار در شروع برنامه دکتر طلائی "رياست ستاد ساماندهي فعاليت سازمان‌هاي مردم نهاد شهر تهران"در خصوص این ستاد به سخنرانی پرداخت. وی در خصوص جلب سازمان های مردم نهاد گفت:
شوراي اسلامي شهر تهران و شهرداري تهران لزوم و ضرورت مشاركت جامعه را بعنوان سرمايه هاي اجتماعي در فرايند فعاليت‌ها مورد توجه قرار داده است، هرچند بايد توجه داشت كه استفاده از اين ظرفيت‌ها به صورت دوسويه است: از يك سوي انتظارات و توقعاتيست كه مجموعه مديريت شهري از سمن ها دارند و از سوي ديگر انتظارات و توقعاتي كه سمن‌ها از مديريت شهري دارند.
وی هدف از تشکیل ستاد ساماندهی گفت:
اين جلسه و ستادي كه شوراي اسلامي شهر تهران مصوب كرده بدنبال برقراري تعامل دوسويه مديريت شهري و سمن‌ها و رسيدن به يك نقطه اشتراك براي همكاري سازماندهي شده و هدفمند را دنبال مي‌كند.
طلائی خاطر نشان کرد: ما با سمن هائی کار می کنیم که دارای مجوز بوده و در زمینه مدیریت شهری کار کنند. همچنین دارای رویکرد انقلابی باشند.
وی در زمینه وابستگی سازمان های مردم نهاد گفت: ما بايد اين ذهنيت را كه ممكن است تشكل ها به خاطر پول به جائي روي بياورند و به جاهائي وصل شوند را برطرف كنيم و نشان بدهيم كه تشكل‌هاي مردم نهاد برخاسته از متن جامعه ما و در راستاي اهداف نظام مقدس جمهوري اسلامي دارند فعاليت مي‌كنند.
در ادامه دکتر چمران رياست شوراي شهر تهران به سخنرانی پرداخت:
البته نمیدونم آقای چمران تا حالا یک سازمان مردم نهاد رو از نزدیک دیده یا نه که اینطور اظهار نظر کردند!!!
جناب چمران در مورد سازمان های مردم نهاد صحبت کرد و گفت: ما خیرین مدرسه ساز رو داریم, خیرین مسجد سازو داریم و نمیتوانیم تعداد زیاد این تشکل ها و خیرین را نادیده بگیریم.
چمران گفت: سازمان های مردم نهاد ول بودند مثل متکدیان, مثل بی خانمان ها حالا ما اومدیم و میخواهیم اونا رو ساماندهی کنیم.
دستت درد نکنه دکتر چمران که ما رو ساماندهی میکنید, ذوق زده شدیم
دکتر چمران عزیز در حال ادامه سخنان پربار خود بود که ناگهان برق رفت ولی ایشان ناامید نشدند و ادامه سخنان خود را در تاریکی بیان کردند.
وی گفت: در کشورهای دیگر نیز سازمان های مردم نهاد وجود دارند ولی با اهداف بشردوستانه و این در صورتی است که در ایران, ما سازمان های مردم نهاد برای رضای خدا کار میکنیم.
در ادامه ۳سازمان مردم نهاد سخنرانی کردند که البته نمیدونم از کجا اومده بودند و کسی هم اونارو نمیشناخت, هر ۳تاشونم اومدند و لطف کردند برامون به تعریف سازمان مردم نهاد پرداختند.
موضوع جالب توجه این بود که حداقل یکی از آن ۳ نفر كه به عنوان يك سمن سخنراني ميكرد هیچ NGOاي نداشته و ندارد ولي چنان از دغدغه هاي خود به عنوان يك سازمان مردم نهاد صحبت ميكرد كه آدم را به فكر فرو ميبرد كه شايد توي اين چند روزه رفته و يك سمن رو به ثبت رسانده است البته بيشتر به اين شباهت داشت كه از طرف ... براي سخنراني انتخاب شده و متن سخنراني از قبل تهيه شده است.
در آخر صحبتهاي دكتر قاليباف بود كه اگر از صحبت هاي طلائي، چمران و اون 3 تا سمن بگذريم به حق كه صحبت هاي دكتر قاليباف عالي بود و تا حدي جو بد نشست را به حالت عادي برگرداند.
ولي در آخر سمن هاي انگشت شماري كه در اين نشست حضور پيدا كرده بودند از آمدن به چنين همايشي احساس تاسف كرده و از چنين موازي كاريهائي ناراحت شدند.
راستي يادم رفت بگم كه هيچ نوع تقديري صورت نگرفت.

۱۳۸۹ شهریور ۱۸, پنجشنبه

عید سعید فطر بر همه دوستداران و علاقمندان به محیط زیست مبارک باد


تا ساعاتی دیگر ماه مبارک رمضان سال 1389 از میان ما می رود ؛ ماهی که درهای رحمت خداوند بر روی همه بندگانش باز بود تا هر کسی از این نعمت ها بهره ای ببرد و خوش به سعادت کسانیکه در این ماه توانسته اند با خود سازی نفس جسمانی و روحانی خود به استقبال عید سعید فطر بروند .


عید سعید فطر بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد.



عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت
                                         صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت


یکبار دیگر جاده کشی و تجاوز به حریم قله دماوند این بار در ارتفاع 4200 متر آن هم پناهگاه به پناهگاه

جاده کشی مجدد در کوه دماوند

صبح روز چهار شنبه مورخه 17 شهریور با ارسال یک پیام کوتاه که در آن این جملات به کار رفته بود:
" جناب شعاعی سلام جاده ارتباط بارگاه سوم به سیمرغ ظاهرا" برای عابر توسط 20 نفر کارگر افغان با مدیریت ......در حال اجراست ؟؟!!آخرین پناهگاه حیات وحش دماوند تسخیر شد: مبارکباشد؟ آقای ... "
راز یک تخریب دیگر در کوهی که نماد ملی ایران می باشد فاش شد.
برای لحظاتی شوکه شدم ؛ نمی دانستم که چه باید بکنم . سریعا" جهت صحت خبر با ارسال کننده پیام تماس گرفتم ایشان گفت یکی نفر مطمئن این خبر را به فدراسیون در پلور داده است دوباره برای محکم کاری با دوستان فعال محیط زیست شهرستان رینه و اعضای شورای شهر رینه از جمله "جلال مومنی" تماس گرفتم که آقا جلال از این تخریب بی اطلاع بود و ایشان فرصتی خواست تا با دوستان که در بارگاه سوم ( در ارتفاع 4200 متری قله ) مستقر هستند تماس بگیرید و صحت مطلب را جویای شود که ایشان بعد از لحظاتی تماس گرفتند و خبر تخریب را صد در صد تائید کردند ؛ از طرفی با دوستان مازندرانی که هر سال روز ملی دماوند را برگزار می کنیم تماس گرفتم که از اعضای انجمن دوستداران دماوند و یا در هئیت کوهنوردی شهرستان آمل می باشند آنان نیز بی اطلاع از این جاده کشی بودند که آنان را در جریان خبر قرار دادم از طرفی خبر جاده کشی جدید در کوه دماوند به جامعه خبری رسید و اکثر خبرگزاری ها مانند سبزپرس ؛ ایرن ؛ مهر ؛ ایسنا ؛ ایلنا و دیگران پیگیر موضوع بودند و با تماس با افراد محلی از جمله آقای جلال مومنی ساکن رینه و آقای ساریخانی مسئول پناهگاه فدراسیون از ساعات 12 به بعد این خبر بر روی سایتهای خبری خود گذاشتند.
در این مورد دو تا اتفاق افتاد
1 - یک اتفاق بد : که متاسفانه چند روز بود که تعداد بیست نفر کار افغانی با دو نفر بنا بیشترین تخریب خود را انجام داده اند و یخچالهای مسیر پناهگاه سیمرغ به بارگاه سوم کاملا" تخریب کرده اند.
2 – یک اتفاق خوب :بخشدار محترم لاریجان به خبرگزاری ایلنا گفته است که تازه امروز از موضوع جاده کشی آگاه شده است و از روز پنج شنبه مورخه 18 شهریور جلوی این تخریب گرفته خواهد شد از طرفی دوستان انجمن دوستدار دماوند و هئیت کوهنوردی آمل شروع به رایزنی با اداره کل محیط زیست و منابع طبیعی استان و شهرستان آمل کردند و قرار است روز پنج شنبه نماینده بخشدار لاریجان با تعدادی از افراد محلی و تعدادی کوهنورد و نماینده فدراسیون عازم بارگاه سوم شوند تا ضمن جلوگیری از ادامه کار ؛ از تخریب بیش از حد منطقه جلوگیری کنند و همچنین فدراسیون کوهنوردی طبق اطلاعیه که در خبرگزاری ایلنا منتشر گردیده است این تجاوزر به محیط کوه دماوند را شدیدا" محکوم نموده است.
نتیجه
چند روز پیش در مطلب " دماوند نماد ملی ایران را دریابید" گفته بودم که کوهنوردان و فعالان محیط زیست باید با کمک و یاری گرفتند از افراد بومی منطقه ؛ از کوه دماوند حفاظت کنند لذا از همه دوستان درخواست می شود به یاری کوه دماوند بشتابند.
از همه دوستان کوهنورد ؛ فعال محیط زیست و خبرنگار محیط زیست انتظاردارم از طریق اطلاع رسانی به موقع جهت جلوگیری از تخریب محیط زیست کوههای ایران اقدام نمایند.

۱۳۸۹ شهریور ۱۷, چهارشنبه

دومین باشگاه اعضای رصدخانه و دومین سخنران راز

در وبلاگ جناب دکتر نوروزی در مورد" دومین باشگاه اعضای رصدخانه و دومین سخنران راز" آمده است :
چهارشنبه ي اين هفته- يعني 17 شهريور ماه- دومين برنامه ي باشگاه نجوم اعضاي رصد خانه ي زعفرانيه برگزار ميشود. بنابر اين اگر شما از اعضاي رصد خانه(جديد يا قديم و يا خيلي قديم)هستيد كلي خوشحال ميشوم كه در اين برنامه شما را ببينم...اطلاعات خيلي كاملتري از اين برنامه را مي توانيد در سايت اين برنامه مشاهده كنيد....

درست بلافاصله بعد از اين برنامه هم دومين برنامه ي سخنراني هاي علمي رصد خانه ي زعفرانيه برگزار ميشود.اين برنامه براي هميه ي علاقمندان آزاد بوده و مي توانيد آن را به دوستان و اشنايان علاقمند به نجوم معرفي كنيد. سخنراني اين ماه موضوع جالبي دارد. ميتوانيد اطلاعات كاملي از اين برنامه را در سايت سخنراني هاي راز ببينيد. برنامه ي جالبي است توصيه ميكنم در اين برنامه شركت كنيد.
راستي يادم رفت بگويم:اين دو برنامه(به خصوص برنامه ي سخنراني هاي راز را در وبلاگ ها يا مراكز ديگري كه فكر ميكنيد علاقمندان خودش را دارد اطلاع رساني كنيد. ممنون

http://zeoclub.com/

http://zeoscilec.com/




۱۳۸۹ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

یادنامه عباس جعفری

در نکوداشت عباس جعفری

ابتدا سخنم را با سخن سخنرانان نکوداشت عباس جعفری که سال گذشته در فرهنگسرای پایداری برگزار شد آغاز می کنم ؛ ابتدا عباس نامی برای عباس جعفری سخن گفت ؛ عباس سخنران ( آقای عباس محمدی مدیر عامل انجمن کوهنوردان که از دوستان نزدیک عباس جعفری می باشد ) سخنی گفت که خیلی دور از واقعیت نبود ایشان گفت : انتشار خبر مرگ عباس جعفری خیلی زود هنگام است زیرا عباس جعفری در سن جوانی ما را ترک می کند و برای ایشان بیست الی سی سالی جا داشت که زنده بماند و به جامعه خود خدمت کند و زود بود که ایشان ما را تنها بگذارد ؛ آقای عباس محمدی در ادامه گفت که سرمایه فقط مال و اموال نیست بلکه خود انسان که سالهای برای به ثمر رسیدنش زحمت می کشند نیز یک سرمایه است که جزء سرمایه های اجتماعی جامعه می باشد و از دست دادن آن انسان که برای به ثمر رسیدنش دل خونها خورده شده است در ایامی که باید به جامعه منفعت برساند می توانند یک ضرر اجتماعی سنگین باشد( چه توسط خودش و چه توسط والدین و توسط اساتید جامعه) حال اگر یک شخص متخصص باشد که ضرر از دست دادنش بسیار سنگین است .

همچنین در آن نکوداشت استاد سیاه قلم و استاد هوشنگ فتحی در وصف عباس چند جمله گفتند که بد نیست به آن اشاره ای کنم :
جناب سیاه قلم می گفت این روزها دیر آمدن و دیر کردن رسم است ولی عباس بسیار دیر کرده است و یا به جای گفتن کلمه عباس جعفری می گفت این دوست دیر کرده ما بسیار دیر کرده است واین چنین حق دوست با عباس جعفری جا می آورد .
سپس استاد هوشنگ فتحی سخنان خود را با جملاتی از مصاحبه 5 سال پیش عباس آغاز کرد که سخنانی قصار بود او گفت که عباس در آن مصاحبه این جملات را به کار برد .
من یک رودخانه ام و جریان دارم و عاقبت به دریا می رسم .
من ترجیح می دهم به جای خوابیدن در هتل پنج ستاره در کیسه خوابم در زیر میلیونها ستاره می خوابم.
من برای فکر کردن بسیار زیاد وقت داشته ام در کوههای البرز ؛ زاگرس و کویرها بسیار فکر کرده ام و گاهی در نهایت مغلوب شده ام .
سپس سخنان خود را با این جمله ادامه داد او یک آب پر شتاب جاری است و 100 سال عمر لاک پشت به یک ثانیه پرواز پروانه نمی ارزد
ما مگر چند نفر مثل عباس داشتیم که حالا بخواهیم او را از دست بدهیم و یا عباس یک پدیده بود در این زمان می باشد


آشنای دیر هنگام من با عباس جعفری
این روزها از گم شدن عباس یک سال است می گذرد و این ایام یکساله چه ایام سریع  گذشت؟ همین سال گذشته بود که خبر جاده کشی در دماوند قلب همه کوهنوردان و دوستداران محیط زیست را به درد آورده بود و همه دوستداران قله را نارحت کرده بود و هر کسی که حتی شناخت کوچکی از کوه دماوند داشت جهت جلوگیری از این تجاوز تلاش می کرد ؛ اینجانب نیز تصمیم داشتم که یک تیم از عکاسان و خبرنگاران محیط زیست را جهت تهیه گزارش به رینه ببرم و از این تجاوز که به "حریم بلندترین کوه کشور که سمبل و نماد ملی کشور است و یکی از اسطوره های تاریخ کهن این سر زمین می باشد" شده بود یک گزارش جامع تهیه کنم . به دنبال یک عکاس حرفه ای می گشتم که جناب آقای دکتر کرمی شماره موبایل عباس جعفری را به بنده داد . با اینکه با ایشان از نزدیک تا کنون تماسی نداشتم ولی در اولین تماس تلفنی که با ایشان برقرار کردم او آنقدر با من صمیمی و راحت بود که انگار سالها با هم آشنا هستیم . وقتی گفتم که قرار است برای تهیه گزارش به دامنه قله دماوند برویم و از تجاوزی که به حریم کوه دماوند شده است عکس بگیریم او بسیار خوشحال شد . قلب ایشان نیز برای دماوند می تپد پس از شنیدن موضوع تهیه گزارش با اینکه ایشان آن روز در تهران نبودند و در منطقه عشایر بودند ولی گفتند که اگر به تهران برگردند در این برنامه حضور خواهند داشت و از آن تماس به بعد دیگر با ایشان نتوانستم تماس بگیرم تا اینکه یک روز که داشتم اخبار سایت های زیست محیطی را پی گیری می کردم ناگهان چشم به یک خبر هولناک افتاد؛ در سایت ایرن خبر مفقود شدن عباس را خواندم ؛ شوکه شدم با اینکه در شهرستان گلپایگان بودم ولی دلم آرام نمی گرفتم با اکثر کسانیکه عباس را می شناختند تماس گرفتم می خواستم بفهمم خبر گم شدن عباس صحت دارد یا خیر . ولی متاسفاه با هرکه تماس گرفتم همگی خبر را تائید کردند. از روزی که آقای عباس جعفری ناپدید شده هر روز وقتی به سایت ایرن سر می زدم و از صمیم قلب از خداوند می خواستم که فقط یک خبر کوچک چهار حرف با این عنوان که "عباس جعفری پیدا شد" در یک گوشه ای از سایت ها بخوانم و پس از این همه مدت خانواده دوستان و آشنایان ایشان را از این سرگردانی و نگرانی نجات دهد. ولی متاسفانه این آرزو به حقیقت تبدیل نشد و امروز در سالگرد رفتن عباس هستیم .

راستی عباس جعفری کیست ؟
عباس جعفری ، عکاس ، کوهنورد و طبیعت نورد ایران است که متولد 1341 است و به بيشتر قله‌هاي بالاي 7 هزار متر جهان صعود كرده و يكي از سرشناس‌ترين كوه نوردان ايران محسوب مي‌شد.
عباس جعفري در 25 سال گذشته در زمينه‌هاي مختلفي چون عكاسي، راهنماي گردشگري، كوه نوردي و تدريس اكوتوريسم فعاليت مي‌كرد.او روزنامه‌نگاري را با مجله شكار و طبيعت پيشين آغاز كرده و هميشه سفرنامه‌ها و يادداشت‌ها و عكس‌هاي وي در معتبرترين نشريات گردشگري كشور چاپ شده است.
وي نقش قابل‌توجهي در شناسايي بسياري از مناطق دور افتاده و مردم بومي ايران داشـــته و مي‌توان گفت بسياري از آيين‌هاي ايراني به واسطه تلاش عباس جعفري بوده كه اقبال ثبت و ماندگاري پيدا كرده است.از جعفري هم‌اكنون كتاب راه ياب بيابانگردي در ايران از سوي انتشارات فرهنگ معاصر در مرحله تدوين نهايي قرار دارد.وي تاكنون عمدتا به‌عنوان راهنماي سفر فعال بوده و در حال حاضر دبير گروه اكوتوريسم خبرگزاري محيط‌زيست ايران (ايرن) است.
جعفري ازجمله همكاران روزنامه همشهري ‌بوده وعكس‌هاي زيباي اوازطبيعت ايران بارها درصفحه اول همشهري چاپ شده است .
عكس‌هاي او از طبيعت و مردم ايران و جهان در معتبرترين نشريات بين‌المللي (ازجمله نشنال ژئوگرافيك) چاپ شده و نيز عكس‌هاي كتاب “راه ياب ايران” نيز منبعي است از تصاويري كه جعفري در طول سفر از گوشه و كنار ايران گرفته است. عباس با آثاری که از خود به جا گذشته است توانسته است اسم خود را جاودانه کند طبق گفته دوستان ایشان ؛ او مردی سخت کوش بود و به این راحتی تسلیم نمی شود.

در پایان جا دارد که به یکی از جلساتی سخنرانی عباس جعفری اشاره کنم که بنده برای اولین و آخرین بار عباس را از نزدیک ملاقات کردم و آن مربوط به برگزاری همایش روز جهانی کوهستان بود که چند سال پیش توسط انجمن کوه نوردان ایران در باشگاه آرارات برگزار شد و آقای عباس جعفری به عنوان سخنران در این مراسم سخنرانی کردند و موضوع سخنرانی عکاسی در طبیعت بود واقعا" سخنران ماهری بود .

سخن پایانی
شاید غیر ممکن باشد ولی در این شبهای مبارک ماه رمضان که درهای رحمت خداوند بر روی بندگانش باز است و هنوز هم برای باز گشت او دعا می کنیم چون خداوند متعال قادر به انجام هر کاری می باشد.

شعار 17 شهریور 1357 "برادر ارتشی ؛ چرا برادر کشی"

در گذشته ای نه چندان دور؛ در تاریخ این مملکت در یکی از این روزهای 17 شهریور اهریمن بد سیرت با چنگ زدن به صفحه تاریخ ؛ یکی از صحفات تاریخ این سرزمینی را خونین کرد و نام جمعه سیاه را برای همیشه در تقویم این کشور ماندگار کرد.


ایرانیانی که 32 سال پیش سن آنان بالای ده سال بود به خوبی به یاد دارند که در روز 17شهریور سال1357اهریمنان خون آشام به علت کشتار فرزندان این آب و خاک که صاحبان اصلی این سرزمین بودند یکبار دیگر لکه ننگی بر دامن خود گذاشتند و آنان کسانی را که خواسته های جز عدالت خواهی و آزادی خواهی نداشتند به خاک و خون کشیدن و این روز را به نقطه سیاهی در تاریخ ایران تبدیل کردند . در این روز حکومت فاسد و وطن فروش پهلوی ( دیکتاتور زمان) برای اینکه چند روزی بیشتر به عمر خود ادامه دهد سربازان این مملکت را که قسم خورده بودند همیشه حافظ جان ؛ ناموس و خاک این کشور باشند را مجبور کردند در میدان ژاله ( که نام یکی از همسران شاه بود) در روبروی هموطنان خود قرار دهند و جمعیت زیادی از هموطنان خود را به خاک خون بکشند و از آن روز شعار " هفده شهریور روز ننگ شاه ؛ هفده شهریور افتخار ماست " یکی از شعارهای انقلاب ایران شد .


فردا دو باره هفده شهریورها می باشد و از روز جمعه خونین  32 سال می گذرد.
یکی از خانواده های که فرزند آنان در روز 17 شهریور مجروح شده بود می گفت: ما بابت تیر خوردن فرزندانم در بیمارستان جهت ترخیص ایشان پول پرداخت کردیم و وقتی دلیل این کار را پرسیدیم گفتند که این تیری که به سمت فرزند شما شلیک شده است از پول بیت المال تهیه شده است و این پولی که از شما گرفته می شود بابت خسارتی است که شما خرابکاران به بیت المال وارد کرده اید.

راستی طبق وعده خداوند طاغوت رفتنی بود و چه زود رفت  در کمتر از پنج ماه که از هفده شهریور خونین سال 1357 گذشت ؛ بیست دوم بهمنی از راه رسید که روز پیروزی مردم بر دیکتاتور شد و اهریمن نیز رفتنی شد و شاید امروز از آن روزگار سخت فقط یادها و خاطرات آن روزها در ذهن بزرگتر ها باقی مانده است .

چهل سال پيش...

تمامي مطالب از روزنامه اطلاعات روز شنبه 14 شهريور 1349
فردا دريا تعطيل ميشود!

پس از يك تابستان سرشار از جوش و خروش، از فردا دريا رسماً تعطيل ميشود.
با فرا رسيدن شهريور و شروع باران‌هاي موسمي در شمال از عده مسافران دريا بطور سرسام‌آوري كاسته شده است بطوريكه تعداد كساني كه روز جمعه هفته گذشته (ديروز) براي استفاده از دريا به شمال رفتند بسيار كم بود. جالب اينكه ديروز در بسياري از مناطق ساحلي شمال هوا آفتابي و مساعد بود.گزارش خبرنگار ما از رشت حاكي است كه بيشتر پلاژداران بندرپهلوي و ديگر مناطق ساحلي گيلان پلاژهاي خود را برچيده‌اند و بقيه نيز با سرعت سرگرم جمع‌آوري تاسيسات پلاژها ميباشند.
بازار همدان
گزارش اطاق بازرگاني همدان درباره فعاليت اقتصادي بازار اين شهرستان حاكي است: نرخ غلات بعلت برداشت محصول نومانند ماه گذشته بود. مقداري به تهران، اصفهان، كرمان، قم و كاشان حمل شد. تخم گشنيز و تخم شبدر علاوه بر مصرف داخلي مقداري به هندوستان صادر شده است. خاكشير، بارهنگ و گل ختمي صادرات داخلي داشت.
خريد و فروش فرش كهنه و نو كم و بيش در اين ماه جريان داشت ولي بي‌رونق بود، انتظار ميرود، كه وضع معاملات فرش بهتر شود. در اين ماه حدود پنج تن كتيراي مفتولي به اروپا صادر شد.نرخ عمده فروشي كالا در بازار همدان در مرداد ماه بدين شرح بوده است:
غلات و حبوبات
گندم خرمني كيلويي 75/6 ريال، گندم كمبايني كيلويي 7 ريال، جوكيلويي 5/4 ريال، لوبيا سفيد كيلويي 12 ريال، نخود سفيد كيلويي 5/5 تا 5/7 ريال، نخود سياه كيلويي 6 ريال، عدس سبز كيلويي 7 تا 11 ريال، عدس قرمز كيلويي 5 ريال.
برنج دم سياه كيلويي 32 تا 35 ريال، برنج دنگي كيلويي 27 تا 30 ريال، برنج ماشيني كيلويي 21 تا 24 ريال، برنج چمپا كيلويي 10 تا 11 ريال.
ايجاد 3 درمانگاه در 3 روستا
بوسيله گروه شماره 318 سازمان سپاه بهداشت اصفهان سه درمانگاه در روستاهاي «جرمهين»، «چم‌عليشاه» و «كچونه» ايجاد شد.اين گروه علاوه بر نظارت در ساختمان دو گرمابه بهداشتي در روستاهاي مزبور، نهصد نفر از بيماران محل خدمت خود را معالجه كرده‌اند.گزارش خبرنگار ما در اصفهان حاكيست: گروه سپاهيان سازمان بهداشت اصفهان همچنين در احداث 20 كيلومتر راه روستايي نظارت داشته‌اند.
هزينه اجراي طرح‌هاي فوق‌الذكر بالغ بر دو ميليون و نهصد هزار ريال بوده كه با كمك سازمان سپاه بهداشت اصفهان و خودياري مردم روستاها تامين و پرداخت گرديده است.




۱۳۸۹ شهریور ۱۳, شنبه

هندوانه خوردن به سبک مدودف

انگار رئیس جمهور روسیه تا به حال هندوانه نخورده است وبرای اولین بار است که هندوانه می خورد!!!
این عکس دمیتری مدودف رییس جمهوری روسیه که در حال خوردن هندوانه در مزرعه ای در روسیه است در دو روز گذشته بازتاب فراوانی در رسانه های روسیه و غرب داشته است

                       هندوانه نوش جان آقای رئیس جمهور

دفن غيربهداشتي زباله در استان تهران




وقتی مدیرکل محیط زیست استان از مشکلات 13 هزار تنی زباله در سطح استان تهران صحبت می کند و ایشان موگوید «حجم زباله توليدي استان تهران روزانه بيش از 13هزار تن است و دفن‌ زباله در استان به‌ويژه در رباط‌كريم، كهريزك، صفادشت و كرج به‌صورت سنتي و غيربهداشتي انجام مي‌شود.» وای به حال محیط زیست استان تهران !!!!

به گزارش ايسنا رسول علي‌اشرفي‌پور، مديركل محيط‌زيست استان تهران با اعلام اين خبر افزود: شهرداري تهران چند دستگاه كمپوست زباله خريداري كرده كه به گفته مسئولان شهري روزانه 3000 تن زباله تبديل به كمپوست مي‌شود.
اشرفي‌پور در ادامه با بيان اين‌كه از وضع مديريت زباله در كهريزك رضايت نداريم، گفت: مردم كهريزك هم از اين مسأله ناراضي هستند و اداره كل محيط‌زيست استان در حال پيگيري اين مسأله از سوي مراجع قضايي است.او تأكيد كرد: هر تن زباله دفن شده حداقل 3/1 تن گاز گلخانه‌اي منتشر مي‌كند؛ بنابراين نمي‌توانيم در مديريت جديد زباله، استخراج گاز متان را ناديده بگيريم.
اين مقام مسئول درباره مشكلات ناشي از ايجاد درياچه وسيعي از شيرابه زباله‌ها تحفت: از هر تن زباله حداقل 500 ليتر شيرابه خارج مي‌شود؛ بنابراين نياز داريم در جايي كه زباله‌ها دفن مي‌شود، تكليف شيرابه و گازهاي گلخانه‌اي را هم مشخص كنيم.
مديركل محيط زيست استان تهران درباره انتقال مركز دفن زباله كهريزك به مكان ديگر گفت: تجربه نشان مي‌دهد كه تغيير و جابه‌جايي مراكز دفن زباله به راحتي صورت نمي‌گيرد، ضمن اين‌كه اگر قرار است براي آن استراتژي تدوين شود، بايد در زمره تصميم‌هاي كارگروه ملي پسماند كشور باشد.
اشرفي‌پور در مورد تبخير شيرابه‌هاي كهريزك هم گفت: اگر قرار بود اين شيرابه‌ها تبخير شود، تا حالا مي‌شد و از بين مي‌رفت. ما معتقديم براي از بين بردن آن بايد آن را در جايي مناسب و در كوره‌هايي با حرارت 1200 درجه سانتي‌گراد سوزاند.
مديركل محيط زيست استان تهران در مورد اقدام‌هاي محيط زيست براي جلوگيري از ورود فاضلاب‌هاي شهرك‌هاي اطراف جاجرود مانند شهرك پرديس به رودخانه جاجرود و سد ماملو گفت: اداره محيط زيست نسبت به اين مسأله بي‌تفاوت نيست.او توضيح داد: بخش‌هايي از جاجرود، بومهن، رودهن و پرديس سال‌ها است كه فاضلاب خود را به صورت خام وارد منابع آب و خاك منطقه مي‌كنند كه در نهايت به رودخانه جاجرود و پايين‌ دست سد لتيان مي‌ريزد.
به گفته اشرفي‌پور، براي حل اين مشكل نياز است كه واحدهاي صنعتي غيرمجاز و آلاينده در جاجرود طي برنامه‌اي كوتاه مدت جمع شوند.

چهل سال پيش...

تمامي مطالب از روزنامه اطلاعات روز پنجشنبه12شهريور1349
خيابان پهلوي از پارك وي تا تجريش يكطرفه ميشود

عمليات تجديد اسفالت خيابان پهلوي حدفاصل ميدان ونك تا سه‌راه پارك وي به پايان رسيد و از ديروز استفاده از اين جاده بصورت دو طرفه آغاز شد.
بدنبال عمليات اسفالتكاري در اين قسمت از جاده پهلوي عمليات تجديد اسفالت در همين جاده در حدفاصل «سه راه پارك وي تا پل تجريش» از روز شنبه آينده آغاز ميشود و شهرباني استان مركز امروز با صدور اعلاميه‌‌اي اين قسمت از جاده را از روز شنبه 14 شهريور تا پايان عمليات اسفالتكاري از جنوب به شمال يكطرفه اعلام كرد.

دستور لوله‌كشي آب در بازار صادر شد
دستور لوله كشي آب در بازار تهران صادر شد و از روز سه‌شنبه منطقه بازار حفاري خواهد شد. در روز مزبور محل مركز آتش‌نشاني نيز مشخص ميشود و اين مركز نيز تا پايان شهريور بايد در منطقه بازار داير ميگردد.
در بازار تهران با همكاري نمايندگان بازار در انجمن شهر تهران دفتر همكاري با شهرداري و مؤسسات آب و برق و تلفن تشكيل گرديد و كسبه بازار در نظر دارند از طريق اين دفتر و با همفكري مأموران شبكه‌هاي برق و تلفن بازار را نيز نوسازي و براي ايجاد ايمني در انبارها و ديگر موارد اقدامات لازم را معمول دارند.



۱۳۸۹ شهریور ۱۰, چهارشنبه

19 راه برای کاهش زباله‌های خانگی



صرفه‌‌جویی و مصرف صحیح و به ‌اندازه هم از هزینه‌های اضافی می‌کاهد، هم مصرف آب و انرژی را پایین می‌آورد و از تولید بیش از اندازه زباله جلوگیری می‌كند. بنابراین جداسازی زباله را نباید فراموش کرد...

اما چگونه؟ با مراجعه به مکان‌های بازیافت زباله که امروزه در بسیاری از میادین‌ تره‌بار و حتی در بیشتر پارک‌ها موجود است. می‌توانید کیسه‌‌های مخصوص زباله‌را تهیه کنید و آنها را به تفکیک درون این کیسه‌‌ها قرار دهید.
1.مواد قابل تجزیه مثل پس‌مانده‌های آشپزخانه و مواد غذایی را از سایر مواد جدا كنید. پس‌مانده‌های گیاهی نیز به كود كمپوست تبدیل می‌شود كه برای اصلاح خواص خاك و جبران مواد غذایی از دست رفته آن مفید است.
2.روزنامه‌ها و كاغذهای باطله را که قابل بازیافت هستند، جداگانه در کیسه‌ بیندازید.
3.ظروف و قوطی‌های فلزی آلومینیوم و شیشه‌های خردشده یا بطری‌های شیشه‌ای را جدا از سایر زباله‌ها بگذارید.
4.ظروف غذا را ابتدا كاملا تخلیه كنید و سپس بشویید.
5.برای حمل اجناسی که می‌خرید یک کیف مخصوص ببرید و پس از خرید لوازم موردنیاز همه را درون این کیف قرار دهید و از قرار دادن لوازم خریداری شده درون کیسه‌های جداگانه بپرهیزید. هنگام خرید از بسته‌بندی‌های زیاد از سوی فروشنده جلوگیری كنید.
6.در صورت امكان، شیرینی و آجیل را در پاكت‌های كاغذی بخرید.
7.اگر در حیاط خانه‌تان باغچه دارید، می‌توانید مقداری از زباله‌ها و پس‌مانده‌های آشپزخانه مثل پوست تخم مرغ، استخوان، ضایعات سبزی و میوه و ضایعات گوشتی و دیگر مواد قابل تجزیه را در گوشه باغچه یا در گلدان بزرگ خانه دفن کنید.
8.زباله‌ها را همان‌طور که هستند، دور بیندازید. سعی نکنید چیزی را که قرار است دور بریزید، داخل یک بسته یا درون کاغذ قرار دهید. کافی است آن را در کیسه مخصوص زباله بیندازید، چرا که این در بازیافت زباله موثرتر است.
9.سعی کنید حتی‌المقدور در خانه از ظروف یک‌بار مصرف پلاستیکی و کاغذی کمتر استفاده کنید.
10.بیشتر غذاهای خانگی بخورید. یکی از مهم‌ترین راه‌های تولید زباله مصرف مداوم غذاهای آماده بیرون است که درون ظروف یکبار مصرف و انواع کاغذها و با بسته‌های مختلف عرضه می‌شوند.
11.در محل کار برای نوشیدن آب لیوان مخصوص داشته باشید تا مجبور نباشید هر بار از لیوان یکبار مصرف استفاده کنید.
12.تعمیرات را فراموش نکنید. با بروز کوچک‌ترین آسیب، لوازم و اشیای خود را دور نیندازید، بلکه آنها را تعمیر کنید.
13.لوازمی بخرید که کیفیت خوبی داشته باشند تا مجبور نباشید پس از مدتی آنها را دور بریزید. ظاهر زیبا و ارزان‌قیمت بودن، نه تنها هزینه بیشتری برای خرید مجدد به شما تحمیل می‌کند، بلکه برای حفظ سلامت محیط زیست هم مضر است. بنابراین در تهیه لوازم خانگی و اداری دوام را مدنظر داشته باشید.
14.دستمال‌های کاغذی را تنها برای استفاده شخصی مصرف کنید و برای تمیز کردن خانه و میزهای آشپزخانه از دستمال‌های اسفنجی و پارچه‌ای که بتوان آنها را مجددا شست و استفاده کرد، بهره ببرید.
15.از خرید کردن در بسته‌های کوچک بپرهیزید. شما می‌دانید که همیشه به دستمال کاغذی نیاز دارید، پس چرا یک‌بار در ماه یک بسته بزرگ نخرید، به جای اینکه هفته‌ای یک‌بار یک بسته کوچک بخرید؟ با این کار زباله‌های کمتری تولید کرده‌اید.
16.به جای قرار دادن غذا یا ساندویچ خود درون ظروف پلاستیکی یک‌بار مصرف و دور انداختن آنها سعی کنید غذای خود را درون ظرفی بریزید که دوباره قابل استفاده باشد.
17.از باتری‌های قابل شارژ استفاده کنید. اگر مجبورید، از باتری‌های زیادی استفاده کنید، سعی کنید یک دستگاه شارژ مجدد تهیه کنید و به جای دور انداختن آنها مجددا آنها را شارژ کنید.
18.از فیلتر آب استفاده کنید. شما می‌توانید برای اطمینان از سلامت آب یخچال و شیر آب از یک فیلتر آب استفاده کنید تا مجبور نباشید مدام بطری‌های پلاستیکی آب بخرید و پس از استفاده آنها را دور بریزید.
19.یکی از زباله‌های خشکی که متاسفانه بسیاری از مردم، آن را در طبیعت‌ رها می‌کنند، باتری است كه حاوی جیوه (فلزی سنگین و به شدت مسموم‌کننده و خطرناک) است كه وقتی در طبیعت رها شود، به راحتی جذب سبزی‌های غده‌دار مانند تربچه، هویج، پیاز، سیب‌زمینی، چغندر و... می‌شود و با خوردن این گیاهان، وارد بدن ما می‌شود و مشکل ایجاد می‌کند. خلاصه، به‌هیچ‌وجه نباید زباله‌ها را روی زمین انداخت و در طبیعت رها کرد. می‌توان آنها را در مبدا تفکیک کرد یا به مراکز مربوط به شهرداری که به جمع‌آوری زباله‌های خشک قابل بازیافت مشغول‌اند، تحویل داد.
اصل مطلب در وبلاگ تخصصی محیط زیست  http://our-environment.mihanblog.com/  می باشد .