۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

تهران ؛ دیروز؛ امروز



تهران سی سال پیش

در سال 1362 که برای خدمت سربازی از شهرستان گلپایگان به تهران اعزام شدم ؛ پس از گذشت چند ماه برای اولین بار به قله توچال صعود کردم و تا آنروز در عمر کوهنوردی خود صعود به قله ای بالاتر از 3000 متر را تجربه نکرده بودم و هرگز فکر نمی کردم که از بالاترین نقطه شهر تهران ؛ سیمای شهرتهران به آن جالبی و تماشای باشد ؛ وقتی از نوک قله توچال به شهر تهران نگاه می کردم انگارشهر تهران هم چون فرش ابریشم که رنگ زمینه اصلی آن سبز می باشد ازآن بالاها خود نمائی می کرد. در آن سالها هنوز باغات شمیرانات ؛ فرحزاد ؛ تهرانپارس؛ شهریار و بقیه باغهای تهران وجود داشتن وارتفاع بیش از 95 درصد ساختمانها کمتر از ارتفاع درختان شهر بود و مرتفع ترین برج تهران ساختمانهای اسکان در ابتدا خیابان میرداماد بود. در آن سالها آلودگی هوای تهران آنقدر کم بود که می توانستم از نوک قله توچال ؛ باغهای شهریار و قسمتی از باغهای شهر کرج را به راحتی ببینم و پرواز پرندگان و هواپیماها را از بالای قله توچال کاملا" دیدنی بود .
تهران امروز
ولی سال گذشته دو باره به قله توچال صعود داشتم ولی متاسفانه مشاهده تهران از بام تهران دیگر آن زیبای گذشته را نداشت و مشاهده شهر تهران از نوک آن قله باعث شد که غم بزرگ در قلبم سنگینی کند ؛ دیدن دریای از هوای آلوده که ارتفاع آن به بیش از دو هزار متر می رسید برایم مشکل بود. به یاد فرزندانم افتادم که از بدو تولد همیشه در زیر دریای از آلودگی هوا زندگی می کردند؛ اندیشیدن به آینده فرزندانم و همه کودکان تهرانی که در آن ساعت صبحگاهی در کمال آرامش در بسترهای خود به خوابی شیرین فرو رفته بودند و مشغول تنفس مواد سمی به نام هوای تهران بودند برایم مشکل بود. دیگر از آن فرش ابریشم و رنگ زمینه سبزش خبری نبود واکثردرختان در میان ساختمانها که تازه ساز بودند گم شده بودند و شاید هم به دلیل ساخت ساز قطع شده بودند. در مناطقی که قدرت دید وجود داشت مانند خیابانهای شریعتی و ولی عصر همچون مارهای سبز رنگ که مثل مار پیچ خورده بودند و به سمت پایین شهر در حرکت بودند فقط سبز رنگ بودند (شاید از آن سالها فقط درختان این دو خیابان تا حدودی سالم مانده بودند ) حتی برج میلاد و ساختمان تازه ساز بلند تهران در پس هوای غبار آلودی تهران به سختی دیده می شوند دیگر قدرت دیدم آنچنان زیاد نبود که به فهم به سر باغهای فرحزاد و کرج و شهریار و تهرانپارس چه آمده است و در منطقه شمیران نیز در خیلی از نقاط برجها بلند تر از درختان بودند و درختان در میان برج ها خود را پنهان کرده بودند.
شهر تهران
تهران مرکز و یا پایتخت کشورایران است و همیشه پایتخت شهر اصلی یک کشور است که غالبا از سایر شهرها بزرگتر است و وزارت کشور و سایر نهادهای مهم حکومتی در آن واقع است . (واژه پایتخت به حکومت سلطنتی و پادشاهی بر میگردد و شهری است که مراسم تاج گزاری در آن انجام می شود و شاه درباریان شاه درآن شهر زندگی می کنند )

شهر تهران از نظر موقعیت جغرافی در دامنه های سلسله رشته کوه البرز قرار دارد و منطقه شمیرانات که یکی از بخشهای شهر تهران می باشد در مسیر ورودی به قله توچال قرار دارد. قله توچال بلند ترین کوه سلسله البرز مرکزی می باشد. تهران به علت موقعیت جغرافیائی از زمان قدیم بعلت بارندگی فراوان و وجود چشمه ساران دارای باغات فراوان و شهری سرسبز بوده است. تهران شهری نسبتا" قدیمی می باشد که از دوره قاجار این شهر پایتخت کشورایران می باشد که بیش از دویست سال است مرکز سیاسی ؛ فرهنگی ؛ نظامی و اقتصادی کشور می باشد. تهران كه امروزه پايتخت جمهوري اسلامي ايران است از سابقه شهري چندان طولاني بر خور دار نمي باشد اين شهر مدتها يكي از روستاهاي كوچك ري بوده و برخي از جغرافي دانان از جمله مسعودي در تاليفات خويش آورده است " تهران در شمال شهر ري واقع است و داراي باغهاي فراوان و ميوه هاي متنوع مي باشد و همچنين آب و هواي خوش دارد کهن‌ترین سند فارسی موجود درباره نام تهران نشان دهنده این مطلب است که تهران پیش از سده سوم هجری قمری وجود داشته است و منطقه ری قدیم که شهر تهران کنونی نیز جزء از آن محسوب می شده است بیش از شش هزار سال سابقه تمدن دارد همچنین روزگاری ملک ری که به عنوان سر زمین زر خیز ایران لقب داشته و حاصل خیزی آن از نظر محصولات کشاورزی زبان زد عام و خاص بود ( حتی یکی از جوایز تعیین شده از طرف دشمنان دین اسلام به کسانی که حضرت امام حسین (ع) به قتل برسانند تصاحب ملک ری می باشد )

بدون ترديد تحولات و تغييرات اساسي در تهران به چهار دوره تقسیم می شود که عبارتند از :

1 - یک دوره تاپیش از حکومت قاجار می باشد که تهران یکی از روستاهای ییلاقی ری بوده است و تعداد جمعیت آن نامشخص می باشد.

2- دوره دوم که مصادف با حکومت قاجار می باشد تهران هم از نظر جمعیت و جغرافی و ساختار شهریت نسبت به موقعیت زمانی خود رشد خوبی داشته که در این دوره وجود مردانی بزرگ همت هم چون امیر کبیر در عمر کوتاه دولتی خود خدمات شایان انجام داده است در این سالها جمعیت تهران به 150000 می رسد.
3 - دوره سوم مصادف با حکومت پهلوی می باشد که به علت موقعیت جغرافی و وجود نفت در منطقه کشورهای خاورمیانه از رشد خوب اقتصادی برخوردار بوده است و در دوره 1332 تا 1357 شهر تهران به سرعت توسعه یافت و ساختمانهای شهرکها و بلوارهای جدید احداث شده است در این دوران طبق سرشماری سال 1355 تعداد ساکنان شهر تهران به 4500000می رسد.
4 - دوره چهارم که از سال 1357 که مصادف با انقلاب اسلامی ؛ و تغییر رژیم سیاسی کشور و حاصل آن تغییر چشمگیر در همه ابعاد جامعه اسلامي ما بوده است كه به وضوح شاهد آنيم ، گسترش تهران در طي اين سالها مربوط به عوامل چندي از جمله جنگ تحميلي و مسئله جنگ زدگان ، خشک سالی های پی در پی ؛ تمركز همه امكانات آموزشي و بهداشتي ، در ماني و رفاهي ؛ توسعه کارخانه های صنعتی و ایجاد شهرکهای صنعتی در اطراف تهران موجبات گسترش بي رويه جمعيت دراين شهر گرديده است و دقيقا همين امر سبب ايجاد معضلات اجتماعي و اقتصادي بيشماري را براي شهروندان تهراني در پي داشته است كه از آن جمله به اختصار مي توان آلودگي محيط زيست ، ترافيك و مشكلات حمل و نقل شهري ، مشاغل کاذب و بسیلری مسائل اقتصادی و زیستی را بر شمرد . تهران مركز كليه وزارتخانه ها و ادارات و مراكز علمي كشور مي باشد و در حال حاضر نمايندگيهاي سياسي بيش از 90 كشور جهان در تهران به فعاليت مشغواند . تهران به غير از داشتن مركزيت سياسي در كشور يكي از كانونهاي اصلي فعاليتهاي اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي مي باشد و در همين رابطه مي توان از مراكز تفريحي و فرهنگي بيشماري در تهران و اطراف آن ، مانند موزه ايران باستان ، كتابخانه ملي ، مجموعه كاخهاي سابق ، پاركها و فضاي سبز و موارد ديدني ديگر نام برد. با توجه به موارد بالا بعضی از کارشناسان آمار تعداد جمعیت تهران بالاتر از 13 میلیون نفر برآورد می کنند که حدود چهار میلیون آن شبها جهت خوابیدن به شهرکهای حاشیه می رودند و فردای آنروز دوباره جهت فعالیتهای کاری به شهر تهران بر می گردند .



۲ نظر:

مهرداد گفت...

جالب اينجاست كه هر اقدامي براي تهران در حد مسكن است نه درمان.يكسري ميگن ماشين زياد توليد ميشه ولي كسي گوش به حرف اين افراد نميده.وتهران شده اين كه ميبيني من به سهم خودم معمولن هيچوقت با ماشين خودم تردد نميكنم واگر ترس از دست وپا شكستن نبود با دوچرخه تردد ميكردم ولي تهران همانگونه كه دويست سال طول كشيده تا شده اين تهران بايد دويست سال هم جلو بريم تا شايد مشكل آن را حل كنيم.زهي خيال باطل.

حسین عبیری گلپایگانی گفت...

با تشکر از جناب مهرداد ولی تهران شاید روزی غیر قابل سکونت شود