۱۳۸۹ خرداد ۶, پنجشنبه

یک خاطره زیست محیطی دیگر "روزگار سخت فعالان محیط زیست "

دو سال پیش در دانشگاه شهید بهشتی همایشی برگزار شد ( فکر می کنم همایش روز جهانی کوهستان بود ) بنده نیز در این همایش حضور داشتم و وقتی شهردار منطقه یک به فعالین محیط زیست انتقاد کرد و آنان را به کم کاری با شهرداری متهم کرد؛ بنده به عنوان یک فعال محیط زیست در حضور میهمان رو به شهردار منطقه یک شروع به صحبت کردم و به ایشان گفتم که ایکاش شما ابتدا پیشنهادات فعالیتهای را که تشکلهای زیست محیطی در منطقه یک می توانستند انجام دهند و این پیشنهادات را به شما ارائه دادند را بررسی می کردید و برای رد شدن این پیشنهادها جواب قانع کننده به آنان می دادید و بعدا" اعلام می کردید که آنان با شما همکاری نمی کنند در آن صورت گلایه و انتقاد شما منطقی بود وقتی که شما فقط با چند نفر که ادعای فعالیت زیست محیطی دارند همکاری می کنید و آنان کسانی هستند که  از  جاهای مختلف  حقوق و پروژه می گیرند و شما را به خاطر پروژه هایتان دوست دارند و با شما همکاری می کنند ( که متاسفانه آنان همین پروژه ها زیست محیطی شما را به پیمانکاران می دهند تا اجرا کنند ) و بقیه تشکلهای زیست محیطی را به امید خدا رها کردید و مکاتبات آنان را حتی با یک تلفن ساده جواب نمی دهید چگونه با شما همکاری کنند . در ادامه به ایشان گفتم شما به عنوان یک دولتی به این راحتی اجازه انتقاد از فعالین محیط زیست را ندارید. حتی به این نکته اشاره کردم که در پایان همایش( که خیلی هم دیر وقت شده بود) شما و دوستانتان با ماشین شخصی و یا آژانس به منزل تشریف می برید و فعالان محیط زیست که از هیچ امکات دولتی استفاده نمی کنند با اتوبوس و مترو با ساعتها وقت به خانه می روند که این ضرب المثال را نیز تعریف کردم که گویند شخصی قرار بوده به تجارت  برود و در آن شهر رسم بر این بود که هر تاجری پیش از رفتن به سفر همه آشنایان و کاسبان را دور خود جمع می کرد و هر کسیکه  از شخص تاجر هدیه یا کالای در خواست می کرد ایشان لیست برداری می کرد و تاجر ضرب المثل ما نیز این کار را انجام داد و در پیش از حرکت همه را دور خود جمع کرد هر کسی از ایشان  خواسته داشت وی یاد داشت می کرد و کسی بابت خرید کالا پولی به تاجر نمی داد و در این میان یک از آشنائیان با دادن یک سکه ده ریالی از شخص تاجر در خواست خرید یک سوتک را کرد ؛ شخص تاجر در حضور جمع برای اینکه به دیگران حالی کند که هر کسی هر چیزی می خواهد باید پولش را بدهد به فرد مورد نظر می گوید سوتک تو از هم اکنون خریداری شده است و تو از هم الان در سوتک بدم .

در پایان جلسه یکی از آقایان که فعال محیط زیست نیست ولی از کنار این فعالیتها استفاده های کرده است به بنده انتقاد کرد؛ که چرا با آقای شهردار  اینگونه صحبت کردی و او به بنده گفت اگر دنبال پول و کاسبی هستی اینجا جایش نبود و دیگر خود را فعال محیط زیست معرفی نکن که بنده عصبانی شدم و به ایشان گفتم اگر روزی کاری به نفع محیط زیست مفت و مجانی انجام دادی بعدا" بیا و از من انتقاد کن و همچنین شما هم کاسه گرمتر از آش نباش .

چند وقتی است که بعضی از دوستان (که دستی در رسانه دارند) از جمله  روزنامه جام جم از فعالیتهای تشکلهای زیست محیطی انتقاد و گلایه کرده  و فعالیتهای آنان را منحصر به دادن بروشور و برگزاری برنامه های نمادین و همایش های می دانند و آنان انتظار دارند که فعالان محیط زیست انرژی خود را  در حوزه های دیگر نیز صرف کنند. ولی این دوستان فراموش کردند که فعالیتهای زیست محیطی لازمه آن داشتن در آمد و امکانات می باشد و هیچ فعالیتی بی هزینه نیست اگر فعالان محیطزیست این مقدار فعالیت را نیز انجام می دهند از روی عشق و علاقه می باشد.

هیچ نظری موجود نیست: