۱۳۸۸ اسفند ۲۶, چهارشنبه

دولت الکترونیک از وعده تا عمل

امروز بعد از ظهر از محل کارم که خارج شدم جهت تهیه بلیت اتوبوس برای شهر گلپایگان به ترمینال جنوب رفتم با توجه به اینکه سالهای گذشته چند روز پیش از عید جهت مسافرت بلیط رزرو می کردم ولی امسال مدرسه دخترم اعلام کرده بود که تا روز پنج شنبه مدرسه باز است و تاکید کرده بودند که روز پنج شنبه دانش آموزان امتحان دارند لذا ما سر در گریبان بودیم و نمی دانستیم جهت تهیه بلیط چکار کنیم ؟ تا اینکه اطلاع یافتیم که مدرسه پنج شنبه تعطیل کرده است . با توجه به اینکه در ترمینال جنوب چند دستگاه باجه خودپرداز بانکی وجود دارد همچنین کلیه تعاونی نیز خود دستگاه کارت خوان دارند بنده هم با جیب خالی به آنجا رفتم . به ترمینال که رسیدم از مسئول باجه بلیط در خواست بلیط کردم و پیش خودم فکر می کردم که حال می گوید تا اول نوروز بلیط نداریم ولی بر عکس افکارم ؛ ایشان گفت برای فردا ساعت 6 بعد ازظهر هشت جا داریم و گفتم پس برایم چهار بلیط بدهید و پس از صدور بلیط در هنگام دریافت پول مسئول باجه گفت شبکه قطع است . برای همین اول در صف عابر بانک ملی ایستادم پس از بیست دقیقه که نوبت من شد دستگاه اعلام کرد که این کارت اعتبار ندارد در صف دستگاه خود پرداز بانک اقتصاد نوین ایستادم همان داستان دستگاه بانک ملی تکرار شد به پیش مسئول صدور بلیط رفتم و گفتم اگر امکان دارد من فردا صبح بیایم بلیط بگیرم ایشان گفت امکان آن نیست اگر تا نیم ساعت دیگر پول بلیط را ندهی بلیط شما به شخص دیگری داده خواهد شد و تا روز دوم عید نیز بلیط ها رزرو شده است لذا از ترمینال خارج شدم و در کوچه های پس کوچه های خزانه به دنبال عابر بانک سپه می گشتم خلاصه پس از نیم ساعت جستجو بانک سپه شعبه خزانه را در فلکه سوم خزانه پیدا کردم و آنجا نیز صف طولانی داشت و یکی از کسانیکه در صف ایستاده بود گفت این عابر بانک به بعضی از کارتها بانک سپه پول می دهد و به بعضی پول نمی دهد من نیز مجبور بودم شانس مرا امتحان کنم . درصف ایستادم تا نوبت شد ولی شانس من دستگاه به بنده پول داد پس از گرفتن پول آمدم با تاکسی به سمت ترمینال بیایم که اصلا" تاکسی نبود و از طرفی یک سری خدا بی خبر با انداختن ترقه و نارنجک اعصابم را خرابه کرده بودند بلاخره پای پیاده به ترمینال برگشتم مسئول باجه صدور بلیط رفته بود. دیگر نامید شدم داشتم از ساختمان ترمینال خارج می شود صدای شنیدم که می گفت آقای عبیری ؛ برگشتم دیدم مسئول باجه صدور بلیط بود به سمت ایشان رفتم ایشان بلیط را به من داد و گفت چون مسئول صندوق داشت می رفت من از خودم پول بلیط شما را دادم وقتی پول بلیط را دادم دیدم نسبت به سال گذشته بلیط ها 20 در صد گران شده است . از داستان بالا به چند تا نتیجه رسیدم :
1–کارمندان  سال گذشته 10 در افزایش حقوق داشتند ولی قیمت همه چیزها بین 20 الی 50 درصد افزایش یافته است لذا افزایش حقوق ها منصفانه نبوده است .

2– در ترمینال کار سی ثانیه بنده به دو ساعت زمان انجامید که باعث تلف شدن وقت و هزینه های دیگر شد. پس اینکه می گویند دولت الکترونیک و ده ها مورد دیگر در خدمت مردم ؛ این حرف ها در هنگام گرفتار شدند؛ انسان احساس می کند که این حرف ها چه سخنان بیهوده ای است و این سخنان وقتی عملی می شود که زیر ساخت ها درست شود و در سراسر ایران کسی برای یک ثانیه نیز معطل این قبیل مسائل نشود و این همه حمل و نقل بی خودی و تلف شدن وقت و اعصاب خورد کنی برای چیست ؟ ( بعضی از سربازهای که به سختی مرخصی گرفته بودند و در ترمینال علاف بودند به علت خرابی شبکه شتاب و نداشتن پول بسیار عصبی بودند )
3 – بانکها با سود پولهای عابر بانک و قرض الحسنه برای کارمندانشان چه امکاناتی که تهیه نکردند ولی برایشان مهم نیست که بر سر مشتری بدبخت چه خواهد آمد و اگر خدای نکرده کسی مریض باشد و یا در فرودگاه گرفتار باشد و به امید عابر بانک رفته باشد چه گرفتاری که نخواهد کشید ؟ شاید شما هم شعارهای حق با مشتری است را در بانکها دیده باشید .
4 - سخن پایانی اینکه در چند وقت اخیر خیلی از وقتها که از عابر بانک به عنوان پایه دولت سبز یاد می شود یعنی به جای حمل پول نقد و یا رفتن به شعبه اصلی در آن طرف شهر جهت گرفتن و یا پرداخت پول از طریق خودپرداز داخل مغازه یا موبایل و کامپیوتر کارهای مالی خود را انجام دهید ولی وقتی این شبکه قطع باشد الکترونیک سبز به سیاه تبدیل می شود .

۹ نظر:

اشکار گفت...

اگر خوش بینانه بخواهیم قضاوت کنیم باید گفت: هزار وعده خوبان یکی وفا نکند
ولی واقعیت این است: دهمت کام دل یعنی کشک!
برای من و جناب سر رشته داری دو کامنت گذار همیشگی چه سوغاتی می آورید؟
من دلم هوای فطیر و کشک محلی کرده است

حسین عبیری گلپایگانی گفت...

جناب اشکار سلام
از اینکه در سالی که در حال پایان است دوستان خوبی را پیدا کردم بسیار خوشحالم و امیدوارم در سال جدید با اول سلامت و تندرست و دوم موفق و پیروزی باشید و از خداوند سبحان برای همه دوستان مخصوصا" شما و خانواده محترم سالی خوب با شادکامی آرزو می کنم در حین تعطیلات در خدمتتان هستم امیدوارم به توانم سوغاتی خوبی برایتان داشته باشم

خسروشاهي گفت...

جناب عبيري خدا را شكر كن كه بالاخره بليط را گرفتي ديگه ناراحت نباش !!.
سال خوبي داشته باشيد . مثل كوهستان استوار و مثل جنگل سبز باشيد

امير سررشته داري گفت...

جناب عبيري به نتايج خودتان موارد زير را هم اضافه فرماييد:
1- علاوه بر زيرساختارهاي فني عملا زير ساختارهاي تفكري اطلاعاتي - اجتماعي هم در كشور ايجاد نشده است.
2- بانكها مشتري را به هيچ در نظر ميگيرند و عملا مشتري هيچ ارزشي براي بانك ندارد.
3- بانك مركزي به عنوان متولي فقط رياست مي كند و كاري به كار بانكها ندارد.
4- دولت سبز در ايران با وضعيت فعلي عملي نيست چون سبز بودن دولت هم زيرساختار فرهنگي مناسبي در بين مردم ندارد و سبز بودن هنوز معني خاصي را در بين مردم ايران ندارد. (البت سبز محيط زيستي!)
ببخشيد از روده دراي. ارادتمند

حسین عبیری گلپایگانی گفت...

جناب خسرو شاهی با سلام
امسال برعکس سالهای گذشته بلیط فراوان بود و همچنین امیدوارم سالی خوبی با بهترین شادکامها داشته باشید


جناب سر رشته داری با سلام
از اینکه مواردی را مطرح کردید که می توان در نوشته بعدی روی آن صحبت کرد بسیار متشکرم می باشم و جناب عالی سرور بنده می باشید. متشکرم

ابتکار سبز گفت...

سلام
سربلند و سلامت باشید انشاءالله

محمد گفت...

یک نفس یاد خدا‘ یک سبد خاطر آسوده و شاد‘ یک بغل شبنم آرامش صبح‘ یک هزار آینه از جنس دعا‘ همه تقدیم شما.
عید نوروز را پیشاپیش به شما تبریک می گویم و امیدوارم سال جدید سالی پربار همراه با موفقیت و سلامتی باشد.

اشکار گفت...

جل الخالق!!!
ابتکار سبز!!!!
سلام علیکم؟!
برادر حسین ماشالله شما با چپ و راست در تماس هستید
دست ما را هم بند کنید جایی
(البته نه اینکه بدهید دست بند بزنند!)
قابل توجه ابتکار بانوی سبز:
بسیاری از کارشناسان سازمان می گویند بانوی سبز از بس در ادارات کارشناسان خانم وارد کرد(آنها می گفتند فله ای ریخت) که عملا سازمان فلج شد
در هر اتاقی چند خانم که کارایی عملی ندارند ولی محیط بانها های قدیمی که اکثرا با تجربه هستند دارند بازنشست می شوند
آن خانم جوادی هم که آمد گل بود به سبزه آراسته شد!
یک پرسش:
حالا بانوی سبز نمی شد در همان ایالات متحده می ماندید؟ها!چه می شد اگر می خواستید به مستضعفان جهان کمک کنید به مستضعفین مکزیکی کمک می کردید؟
اگر حالش را داشتید پاسخ دهید

اشکار گفت...

آقا سد گلپایگان هم رفتی؟
ماهی سوف داره