ماجرا از سال 86 آغاز شد درختها اول يكييكي طعمه ميشدند و اين مساله مردم محلي را زياد نگران نميكرد، اما به ناگاه هكتار به هكتار جنگل شروع به از بين رفتن كرد تا امروز كه هزارهزار هكتار جنگل خاكستر ميشود. آتش اكنون كابوس جنگلهاي بلوط مريوان است.
به گزارش خبرنگار ايلنا، 569 بار آتشسوزي در جنگلهاي زاگرس، طي 5 ماه گذشته آن هم تنها در مريوان و سروآباد آمار به شدت نگرانكنندهاي است اين در حالي است كه آمار تخريب آتش از 20 هكتار تا پنج هزار هكتار در هر بار آتشسوزي متغير است.
ايرج قادري از اعضاي انجمن «سبزچيا» در مريوان ميگويد: زماني در مريوان نگران همه چيز بوديم به جز آتشسوزي جنگل اما حالا هر شب كابوس آتش ميبينيم. تمام انرژيمان صرف خاموش كردن آتش ميشود.
او ادامه ميدهد: آن اوايل تعداد و وسعت آتشسوزيها خيلي كم بود. نهايتا يك آتشسوزي كوچك در هر ماه اما اكنون اوضاع خيلي فرق كرده و حتي گاهي پنج آتشسوزي در يك روز رخ مي دهد.
قادري در پاسخ به اينكه هر بار چقدر جنگل طعمه آتش ميشود، ميگويد: به طور متوسط در هر بار آتشسوزي ده تا 20 هكتار از جنگلهاي بلوط طعمه حريق ميشود، بعضي وقتها 20 هكتار و حتي تا پنج هزارهكتارجنگل در آتش ميسوزد.
اگر اين روزها به مريوان بياييد، گوشه به گوشه ميتوان ردپاي آتشسوزيهاي امسال يا پارسال را مشاهده كرد، شايد باوركردني نباشد ولي واقعيت دارد، اوضاع جنگلها اينجا خيلي وخيم است.
20 درصد از جنگلهاي بلوط براي هميشه قدرت بازسازي خود را از دست دادهاند
تا امروز دست كم 20 هزار هكتار از جنگلهاي مريوان و سروآباد دچار حريق شده است. اين را محمدناجي كانيساناني مديرعامل انجمن «سبزچيا» ميگويد و ادامه ميدهد، تكرار چند بار آتشسوزي در برخي مناطق جنگي باعث شده است كه 20 درصد از جنگلهاي بلوط براي هميشه قدرت بازسازي خود را از دست بدهند و تخريب شوند.
او توضيح ميدهد: درخت بلوط در جنگلهاي غرب كشور اكثرا از نوع دانهزا است و بين 20 تا 70 سال طول ميكشد تا يك درخت بلوط به معناي واقعي درخت بلوط شود. اما نكته اينجاست كه جنگلهاي بلوط اگر يك بار بسوزند ميتوانند دوباره احياء شوند، اما اگر اين آتشسوزي بيش از دو بار تكرار شود فاتحه جنگل را بايد خواند.
صحبتهاي كانيساناني را ميتوان با مشاهده برخي از جنگلهاي منطقه كه انگار گرد مرده روي آن پاشيدهاند و كاملا تنگ و خالي از پوشش گياهي است به طور كامل درك كرد.
او تاكيد ميكند: هر بار كه يك آتشسوزي در جنگل رخ ميدهد سه نوع خسارت ممكن است به جنگل وارد شود، يكي آتشي است كه تاج درختان را به همراه پوشش گياهي جنگلي ميسوزاند، نوع ديگري از آتش تنه درختان و پوشش گياهي را مورد آسيب قرار ميدهد و نوع ديگر آتشسوزي ريشه را نابود ميكند، ريشه كه بسوزد كار درخت تمام است.
او توضيح ميدهد: وقتي جنگلي بيش از دو بار ميسوزد، ريشه درختان دچار آسيب ميشود و همين امر موجب ميشود كه قدرت حيات دوباره از درخت گرفته شود.
هر بار كه آتشسوزي در جنگلهاي بلوط رخ ميدهد، در عرض مدت كوتاهي، يك آتش كوچك به سرعت تبديل به جهنمي بزرگ ميشود. كانيساناني در مورد دليل اين واقعه توضيح ميدهد: به دليل اجراي طرح صيانت از جنگلها كه اجازه چراي دام را در جنگل به مردم محلي نميدهد، تجمع علفهاي خشك شده در سطح زمين، جنگل را مستعد آتشسوزي ميكند و جرقهاي كوچك به سرعت آتشي بزرگ را برميافروزد.
او معتقد است طرح صيانت از جنگلها بايد به صورت منطقهاي مديريت شود چون جنگلهاي شمال و غرب هر كدام در دو اقليم متفاوت قرار دارند و قوانيني كه براي اقليم مرطوب شمال مناسب است براي شرايط اقليمي غرب كشور مطلوب نيست.
اين فعال زيستمحيطي ادامه ميدهد: در جنگلهاي شمال كشور به علت رطوبت هميشگي هوا و پوشش گياهي كه كف جنگل را پوشانده است، هرگز خشك نميشود، اما در جنگلهاي خشك زاگرس در غرب كشور در فصول بدون باران پوشش علف كف جنگل كاملا خشك شده و شرايط را براي اجراي حريق مساعد ميكند.
عامل عمده ديگر آتشسوزي در مناطق غرب كشور به ويژه در مريوان فعاليتها و مانورهاي برخي نيروهاي نظامي در منطقه است. شاهد اين مدعا هم آتش گرفتن قسمتي از جنگلهاي اين نواحي بلافاصله پس از اجراي يك عمليات و مانور در منطقه است.
اما نكتهاي اينجا توجهها را به خود جلب ميكند آن اين است كه، جنگلهاي غرب كشور به ويژه مريوان در طول هشت سال جنگ تحميلي در معرض آماج انواع تيرها، خمپاره و بمبها قرار داشتند و درگيري بين نيروهاي ضد انقلاب و سپاه پاسداران در اين نواحي به طور مرتب جريان داشت با اين همه هيچگاه بحث آتشسوزي در اين جنگلها وجود نداشت.
براي 120 هزارهكتارجنگل تنها 12 نفراكيپ اطفاء حريق وجود دارد
واقعيت تاسفبار ديگر اين است كه گرچه مسئوليت اطفا حريق و حفاظت از اين جنگلها بر عهده يگان حفاظت سازمان جنگلها و مراتع قرار دارد، اما كل تشكيلات اطفا حريق در شهرستان مريوان با وسعت جنگلي بيش از 120 هزار هكتار تنها به دو اكيپ 12 نفري محدود ميشود كه آن هم به صورت پيمانكاري مشغول به كارند و جالب اينكه در حال حاضر قرارداد كاري آنها نزديك به يك هفته است به پايان رسيده و اين گروه عملا در هيچ يك از عملياتهاي اطفاء حريق در يك هفته اخير شركت نكردهاند.
با وجود اين از سال 86 كه آتشسوزيها در مريوان شدت گرفت مردم محلي خود، دست به كار شدند و به صورت سازماندهي شده عمليات اطفاء حريق را با وسايلي بسيار ابتدايي بر عهده گرفتند.
مديريت و سازماندهي مردم محلي بر عهده تشكل مردمنهاد انجمن سبزچيا است. مردم محلي مريوان در غالب گروههاي داوطلب بدون دريافت هيچ كمك دولتي در هر ساعتي از شبانهروز به محل وقوع آتشسوزي در جنگلهاي منطقه خود رفته و سريعا در گروههاي كوچك سازماندهي شده به خاموش كردن آتش مشغول مي شوند.
شريف باجور يكي از اعضاء انجمن «سبزچيا» كه وظيفه ساماندهي افراد داوطلب براي خاموش كردن آتشسوزيها را بر عهده دارد، در اين باره ميگويد: از يك تا 72 ساعت زماني است كه با توجه به شرايط و وزش باد صرف خاموش كردن يك آتشسوزي در جنگل ميشود.
او ميگويد: سوختگي، مارگزيدگي، شكستگي، بريدگي، خفگي و محاصره شدن در آتش، مخاطراتي است كه اعضاء داوطلب گروه اطفاء حريق با آن روبرو هستند.
باجور ادامه ميدهد: بسيار اتفاق افتاده كه گروهي كه براي خاموش كردن آتش اعزام شدهاند براي پنج تا شش ساعت در محاصره آتش قرار گرفتهاند و به سختي توانستهاند جان سالم از مهلكه به دربرند.
منطقه حفاظت شده كوهسالان اردوگاه نظامي است
واقعيت امر اين است كه حضور مسئولان محلي چه منابع طبيعي و چه سازمان حفاظت محيطزيست در هنگام وقوع آتشسوزيها به شدت كمرنگ است و مردم محلي تنها و بيياور و با دست خالي به جنگ آتش ميروند.
متاسفانه فعاليتهاي نيروهاي نظامي تنها به جنگلها محدود نميشود بلكه حتي منطقهاي مانند «كوهسالان» كه در آخرين سفر رياستجمهوري به استان كردستان توسط احمدينژاد به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد نيز بينصيب نمانده است.
اين در حالي است كه به موجب قانون هرگونه تيراندازي، تعرض و از بين بردن گونههاي گياهي و جانوري در مناطق حفاظت شده ممنوع است و جالب اينكه منطقه حفاظت شده كوهسالان اردوگاه نظامي است و اسفبارتر اينكه تمام پوشش گياهي اطراف منطقه كوهسالان توسط آتشسوزي سوزانده شده و بالغ بر چهار هزار هكتار اراضي جنگي شهرستان سروآباد در اين منطقه خاكستر شده است، منطقهاي كه هنوز در برخي نواحي آن صداي كبكوحشي شنيده ميشود و اينكه چرا سازمان حفاظت محيطزيست دست روي دست گذاشته و نظارهگر است جاي سئوال دارد.
به گزارش خبرنگار ايلنا، حياتوحش منطقه زاگرس به علت آتشسوزيهاي هر روز و فراگير به شدت در معرض خطر قرار گرفته است. مشاهده اجساد حيوانات كه در آتش سوختهاند قلب هر انساني را به درد ميآورد.
دامنه فراگيري آتش به حدي است كه حتي عقابهاي تيز پرواز نيز از شعلههاي آن در امان نبودهاند و وجود عقابهايي كه به واسطه سوختن بالهايشان قدرت پرواز را از دست داده و توسط افراد محلي تحت درمان قرار گرفتهاند اين گفته را تائيد ميكند.
غير از فهرست بلندبالاي گونههاي تشكيلدهنده پوشش گياهي منطقه كه در اثر آتشسوزي از بين رفتهاند، آمار جانوراني قرباني اين فاجعه نيز به شدت تكاندهنده است. در فهرست سياه حيوانات طعمه حريق شده نام پلنگ، خرس، كل و بز كه از گونههاي در حال انقراض و حفاظت شده كشور هستند نيز به چشم ميخورد.
به گفته مردم محلي به جز مديركل منابع طبيعي استان كردستان هيچ مقام مسئول ديگري تاكنون براي سركشي و بررسي عمق فاجعه از جنگلهاي سوخته زاگرس بازديدي نكرده است.
آمار 569 مورد آتشسوزي تنها از پنجم خرداد ماه امسال آن هم فقط در محدوده جنگلهاي شهرستان مريوان و سروآباد به هيچ وجه قابل اغماض نيست.
دليل اين آتشسوزيها هر چه كه باشد عمدي يا غيرعمدي،بايد هر چه سريعتر نسبت به بررسي علل و چارهانديشي در مورد آن اقدام شود. اكنون نيز به واقع بسيار دير شده است، چشمپوشي و سهلانگاري مسئولان امر در قبال اين فاجعه به واقع كفران نعمت است.
چنانچه نسبت به نجات جنگلهاي زاگرس غرب كشور اقدامي صورت نگيرد، مرگ اين زيستبوم بينظير كه قدمت آن به ميليونها سال قبل يعني دوران سوم زمينشناسي ميرسد حتمي است.
نكند كه غفلت ما سبب شود كه زماني فرا برسد كه تنها نظارهگر كوههاي عريان زاگرس باشيم در حالي كه انگشت حسرت به دندان ميگزيم. امروز هم دير است!
به گزارش خبرنگار ايلنا، 569 بار آتشسوزي در جنگلهاي زاگرس، طي 5 ماه گذشته آن هم تنها در مريوان و سروآباد آمار به شدت نگرانكنندهاي است اين در حالي است كه آمار تخريب آتش از 20 هكتار تا پنج هزار هكتار در هر بار آتشسوزي متغير است.
ايرج قادري از اعضاي انجمن «سبزچيا» در مريوان ميگويد: زماني در مريوان نگران همه چيز بوديم به جز آتشسوزي جنگل اما حالا هر شب كابوس آتش ميبينيم. تمام انرژيمان صرف خاموش كردن آتش ميشود.
او ادامه ميدهد: آن اوايل تعداد و وسعت آتشسوزيها خيلي كم بود. نهايتا يك آتشسوزي كوچك در هر ماه اما اكنون اوضاع خيلي فرق كرده و حتي گاهي پنج آتشسوزي در يك روز رخ مي دهد.
قادري در پاسخ به اينكه هر بار چقدر جنگل طعمه آتش ميشود، ميگويد: به طور متوسط در هر بار آتشسوزي ده تا 20 هكتار از جنگلهاي بلوط طعمه حريق ميشود، بعضي وقتها 20 هكتار و حتي تا پنج هزارهكتارجنگل در آتش ميسوزد.
اگر اين روزها به مريوان بياييد، گوشه به گوشه ميتوان ردپاي آتشسوزيهاي امسال يا پارسال را مشاهده كرد، شايد باوركردني نباشد ولي واقعيت دارد، اوضاع جنگلها اينجا خيلي وخيم است.
20 درصد از جنگلهاي بلوط براي هميشه قدرت بازسازي خود را از دست دادهاند
تا امروز دست كم 20 هزار هكتار از جنگلهاي مريوان و سروآباد دچار حريق شده است. اين را محمدناجي كانيساناني مديرعامل انجمن «سبزچيا» ميگويد و ادامه ميدهد، تكرار چند بار آتشسوزي در برخي مناطق جنگي باعث شده است كه 20 درصد از جنگلهاي بلوط براي هميشه قدرت بازسازي خود را از دست بدهند و تخريب شوند.
او توضيح ميدهد: درخت بلوط در جنگلهاي غرب كشور اكثرا از نوع دانهزا است و بين 20 تا 70 سال طول ميكشد تا يك درخت بلوط به معناي واقعي درخت بلوط شود. اما نكته اينجاست كه جنگلهاي بلوط اگر يك بار بسوزند ميتوانند دوباره احياء شوند، اما اگر اين آتشسوزي بيش از دو بار تكرار شود فاتحه جنگل را بايد خواند.
صحبتهاي كانيساناني را ميتوان با مشاهده برخي از جنگلهاي منطقه كه انگار گرد مرده روي آن پاشيدهاند و كاملا تنگ و خالي از پوشش گياهي است به طور كامل درك كرد.
او تاكيد ميكند: هر بار كه يك آتشسوزي در جنگل رخ ميدهد سه نوع خسارت ممكن است به جنگل وارد شود، يكي آتشي است كه تاج درختان را به همراه پوشش گياهي جنگلي ميسوزاند، نوع ديگري از آتش تنه درختان و پوشش گياهي را مورد آسيب قرار ميدهد و نوع ديگر آتشسوزي ريشه را نابود ميكند، ريشه كه بسوزد كار درخت تمام است.
او توضيح ميدهد: وقتي جنگلي بيش از دو بار ميسوزد، ريشه درختان دچار آسيب ميشود و همين امر موجب ميشود كه قدرت حيات دوباره از درخت گرفته شود.
هر بار كه آتشسوزي در جنگلهاي بلوط رخ ميدهد، در عرض مدت كوتاهي، يك آتش كوچك به سرعت تبديل به جهنمي بزرگ ميشود. كانيساناني در مورد دليل اين واقعه توضيح ميدهد: به دليل اجراي طرح صيانت از جنگلها كه اجازه چراي دام را در جنگل به مردم محلي نميدهد، تجمع علفهاي خشك شده در سطح زمين، جنگل را مستعد آتشسوزي ميكند و جرقهاي كوچك به سرعت آتشي بزرگ را برميافروزد.
او معتقد است طرح صيانت از جنگلها بايد به صورت منطقهاي مديريت شود چون جنگلهاي شمال و غرب هر كدام در دو اقليم متفاوت قرار دارند و قوانيني كه براي اقليم مرطوب شمال مناسب است براي شرايط اقليمي غرب كشور مطلوب نيست.
اين فعال زيستمحيطي ادامه ميدهد: در جنگلهاي شمال كشور به علت رطوبت هميشگي هوا و پوشش گياهي كه كف جنگل را پوشانده است، هرگز خشك نميشود، اما در جنگلهاي خشك زاگرس در غرب كشور در فصول بدون باران پوشش علف كف جنگل كاملا خشك شده و شرايط را براي اجراي حريق مساعد ميكند.
عامل عمده ديگر آتشسوزي در مناطق غرب كشور به ويژه در مريوان فعاليتها و مانورهاي برخي نيروهاي نظامي در منطقه است. شاهد اين مدعا هم آتش گرفتن قسمتي از جنگلهاي اين نواحي بلافاصله پس از اجراي يك عمليات و مانور در منطقه است.
اما نكتهاي اينجا توجهها را به خود جلب ميكند آن اين است كه، جنگلهاي غرب كشور به ويژه مريوان در طول هشت سال جنگ تحميلي در معرض آماج انواع تيرها، خمپاره و بمبها قرار داشتند و درگيري بين نيروهاي ضد انقلاب و سپاه پاسداران در اين نواحي به طور مرتب جريان داشت با اين همه هيچگاه بحث آتشسوزي در اين جنگلها وجود نداشت.
براي 120 هزارهكتارجنگل تنها 12 نفراكيپ اطفاء حريق وجود دارد
واقعيت تاسفبار ديگر اين است كه گرچه مسئوليت اطفا حريق و حفاظت از اين جنگلها بر عهده يگان حفاظت سازمان جنگلها و مراتع قرار دارد، اما كل تشكيلات اطفا حريق در شهرستان مريوان با وسعت جنگلي بيش از 120 هزار هكتار تنها به دو اكيپ 12 نفري محدود ميشود كه آن هم به صورت پيمانكاري مشغول به كارند و جالب اينكه در حال حاضر قرارداد كاري آنها نزديك به يك هفته است به پايان رسيده و اين گروه عملا در هيچ يك از عملياتهاي اطفاء حريق در يك هفته اخير شركت نكردهاند.
با وجود اين از سال 86 كه آتشسوزيها در مريوان شدت گرفت مردم محلي خود، دست به كار شدند و به صورت سازماندهي شده عمليات اطفاء حريق را با وسايلي بسيار ابتدايي بر عهده گرفتند.
مديريت و سازماندهي مردم محلي بر عهده تشكل مردمنهاد انجمن سبزچيا است. مردم محلي مريوان در غالب گروههاي داوطلب بدون دريافت هيچ كمك دولتي در هر ساعتي از شبانهروز به محل وقوع آتشسوزي در جنگلهاي منطقه خود رفته و سريعا در گروههاي كوچك سازماندهي شده به خاموش كردن آتش مشغول مي شوند.
شريف باجور يكي از اعضاء انجمن «سبزچيا» كه وظيفه ساماندهي افراد داوطلب براي خاموش كردن آتشسوزيها را بر عهده دارد، در اين باره ميگويد: از يك تا 72 ساعت زماني است كه با توجه به شرايط و وزش باد صرف خاموش كردن يك آتشسوزي در جنگل ميشود.
او ميگويد: سوختگي، مارگزيدگي، شكستگي، بريدگي، خفگي و محاصره شدن در آتش، مخاطراتي است كه اعضاء داوطلب گروه اطفاء حريق با آن روبرو هستند.
باجور ادامه ميدهد: بسيار اتفاق افتاده كه گروهي كه براي خاموش كردن آتش اعزام شدهاند براي پنج تا شش ساعت در محاصره آتش قرار گرفتهاند و به سختي توانستهاند جان سالم از مهلكه به دربرند.
منطقه حفاظت شده كوهسالان اردوگاه نظامي است
واقعيت امر اين است كه حضور مسئولان محلي چه منابع طبيعي و چه سازمان حفاظت محيطزيست در هنگام وقوع آتشسوزيها به شدت كمرنگ است و مردم محلي تنها و بيياور و با دست خالي به جنگ آتش ميروند.
متاسفانه فعاليتهاي نيروهاي نظامي تنها به جنگلها محدود نميشود بلكه حتي منطقهاي مانند «كوهسالان» كه در آخرين سفر رياستجمهوري به استان كردستان توسط احمدينژاد به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام شد نيز بينصيب نمانده است.
اين در حالي است كه به موجب قانون هرگونه تيراندازي، تعرض و از بين بردن گونههاي گياهي و جانوري در مناطق حفاظت شده ممنوع است و جالب اينكه منطقه حفاظت شده كوهسالان اردوگاه نظامي است و اسفبارتر اينكه تمام پوشش گياهي اطراف منطقه كوهسالان توسط آتشسوزي سوزانده شده و بالغ بر چهار هزار هكتار اراضي جنگي شهرستان سروآباد در اين منطقه خاكستر شده است، منطقهاي كه هنوز در برخي نواحي آن صداي كبكوحشي شنيده ميشود و اينكه چرا سازمان حفاظت محيطزيست دست روي دست گذاشته و نظارهگر است جاي سئوال دارد.
به گزارش خبرنگار ايلنا، حياتوحش منطقه زاگرس به علت آتشسوزيهاي هر روز و فراگير به شدت در معرض خطر قرار گرفته است. مشاهده اجساد حيوانات كه در آتش سوختهاند قلب هر انساني را به درد ميآورد.
دامنه فراگيري آتش به حدي است كه حتي عقابهاي تيز پرواز نيز از شعلههاي آن در امان نبودهاند و وجود عقابهايي كه به واسطه سوختن بالهايشان قدرت پرواز را از دست داده و توسط افراد محلي تحت درمان قرار گرفتهاند اين گفته را تائيد ميكند.
غير از فهرست بلندبالاي گونههاي تشكيلدهنده پوشش گياهي منطقه كه در اثر آتشسوزي از بين رفتهاند، آمار جانوراني قرباني اين فاجعه نيز به شدت تكاندهنده است. در فهرست سياه حيوانات طعمه حريق شده نام پلنگ، خرس، كل و بز كه از گونههاي در حال انقراض و حفاظت شده كشور هستند نيز به چشم ميخورد.
به گفته مردم محلي به جز مديركل منابع طبيعي استان كردستان هيچ مقام مسئول ديگري تاكنون براي سركشي و بررسي عمق فاجعه از جنگلهاي سوخته زاگرس بازديدي نكرده است.
آمار 569 مورد آتشسوزي تنها از پنجم خرداد ماه امسال آن هم فقط در محدوده جنگلهاي شهرستان مريوان و سروآباد به هيچ وجه قابل اغماض نيست.
دليل اين آتشسوزيها هر چه كه باشد عمدي يا غيرعمدي،بايد هر چه سريعتر نسبت به بررسي علل و چارهانديشي در مورد آن اقدام شود. اكنون نيز به واقع بسيار دير شده است، چشمپوشي و سهلانگاري مسئولان امر در قبال اين فاجعه به واقع كفران نعمت است.
چنانچه نسبت به نجات جنگلهاي زاگرس غرب كشور اقدامي صورت نگيرد، مرگ اين زيستبوم بينظير كه قدمت آن به ميليونها سال قبل يعني دوران سوم زمينشناسي ميرسد حتمي است.
نكند كه غفلت ما سبب شود كه زماني فرا برسد كه تنها نظارهگر كوههاي عريان زاگرس باشيم در حالي كه انگشت حسرت به دندان ميگزيم. امروز هم دير است!
۱ نظر:
فتنه احمدینژاد. سلام، الان تازه متوجه شدم چرا در سالروز وفات امام خمینی ، حضرت امام خامنهای فرمودند که خود امام خمینی بارها فرمودند اشتباه کردند و منظور ایشان از این حرف چه بود . با رفتار اخیر رئیس جمهور بالاخره روشن شده است که احمدینژاد با دادن نتایج آرا دروغی انتخابات به امام خامنهای، باعث شدند که حضرت امام خامنهای در ملا عام اعلام کنند که حمایت از احمدینژاد بعد از انتخابات، اشتباه بوده است. فتنه اصلی زیر سر احمدی نژاد و خائنین امثال خودش بوده و هست.ای کاش دسته احمدینژاد هم سر به خیابان بگذارند شخصاً ترتیب ایشان را هم از پشت بام خواهم داد. سرباز ولایت من هستم نه آن مشائی دزد.
ارسال یک نظر