۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

تهران هوا ندارد !

سوال اينجاست كه مگر مشكل آلودگي هوا، يك شبه به وجود آمده كه يك شبه حل شود؟ به واقع راه حل چيست؟ مگر دهلي و مكزيكوسيتي چه كرده‌اند كه به اين مشكل فائق آمدند و توانستند كيفيت هوايشان را تا حد مطلوب كاهش دهند.
داستان آلودگي هواي تهران آنقدر كهنه شده كه در هزارتوي مشغله‌هاي فكري مردم پايتخت، اهميت خود را از دست داده است، و ديگر نه‌تنها كسي منتظر هواي سالم نيست، بلكه حتي از كنار هواي آلوده هم بي تفاوت عبورمي‌كنند.
اين جريان شايد ساده به نظر برسد اما واقعيت اين است كه بي‌تفاوتي مردم و به تبع آن مسئولان به قيمت سنگين جان و سلامتي شهروندان تمام مي‌شود.
به گزارش خبرنگار ايلنا، ذرات ريز معلق، منواكسيد كربن، اكسيدهاي نيتروژن، اكسيدهاي گوگرد و... تنها بخش از گازهاي سمي است كه هر روز خوانده و ناخوانده در اعماق ريه‌هاي مردم جاخوش مي‌كند و برايش فرقي نمي‌كند كه قرباني كيست و چند سال دارد، كودك است يا پير، سالم است يا بيمار، تهراني است يا شهرستاني بالا شهري است يا پائين شهري.
به واقع مسئله آلودگي هوا و راهكارهاي مديريت آن بي‌هيچ تعارفي مورد غفلت مردم و مسئولان است. مردم از اين جهت، كه هر روز با وجود آن كه مي‌دانند مواد سمي كه تنفس مي‌كنند، توليد اتومبيل‌هاي خودشان است باز از وسايل نقليه شخصي استفاده مي‌كنند و مسئولان از آن جهت كه تا آژير قرمز آلودگي هواي هشدار و اضطرار به صدا در نيايد، توجه‌اي به اين مسئله ندارند و اگر هم توجه مي‌كنند تنها به راه‌حل‌هاي مقطعي و موضعي و حتي مضحك و خنده‌دار روي مي‌آورند.
ولي سوال اينجاست كه مگر مشكل آلودگي هوا، يك شبه به وجود آمده كه يك شبه حل شود؟ به واقع راه حل چيست؟ مگر دهلي و مكزيكوسيتي چه كرده‌اند كه به اين مشكل فائق آمدند و توانستند كيفيت هوايشان را تا حد مطلوب كاهش دهند.
واقعيت اين است كه ما براي مديريت آلودگي هوا،كمبود قانون و مقررات نداريم. گرچه ممكن است قوانين ما نياز به روز آمد شدن و استفاده از تجارب موفق جهاني داشته باشد. اما آنچه ابزار قانوني براي مديريت آلودگي هوا است داراي پشتوانه‌اي قوي است.
به نظر مي‌رسد آنچه حلقه گم شده اين كلاف تودرتوست، برنامه‌ريزي است، به ياد داشته باشيم كه مركز پژوهش‌هاي مجلس شوراي اسلامي خود اعلام كرده بود كه 75% برنامه چهارم توسعه عملي نشده است و برنامه جامع كاهش آلودگي هوا يكي از اجزا اين برنامه بوده كه موجب غفلت واقع شده است.
هنگامي كه ما شوراي عالي محيط‌زيست را با آن قدرت كه يكي از وظايف عمده آن نظارت در برنامه‌ جامع كاهش آلودگي هوا است، منحل مي‌كنيم و جايگاه آن را به يك كميسيون در دولت تقليل مي‌دهيم، چگونه انتظار داريم قوانين و مقررات در اين زمينه به خوبي اجرا شود.
در درجه بعد كميته اجرايي بررسي آلودگي هوا كه وظيفه آن پيگيري و نظارت به حسن انجام برنامه جامع آلودگي هوا است و بايستي هر دو هفته يك بار تشكيل شود، تنها هنگامي كه وضعيت هوا بحراني است تشكيل جلسه مي‌دهد و در آن هنگام هم نماينده يك وزارت خانه كه نقش اساسي دارد مانند وزارت بهداشت هفته‌ها غايب بزرگ اين جلسه است. باز هم جاي
شكرش باقي است كه وضعيت هواي تهران هشداري و اضطراري است و بحراني نمي‌شود.
واقعاً چه كسي مسئول اين كم كاريست، چرا دستگاه‌هاي نظارتي بي‌تفاوت از كنار اين كم كاري مي‌گذرند، اين كه مسئله سياسي و امنيتي نيست، اين مسئله،مقوله‌‌اي است كه مستقيماً با جان مردم در ارتباط است. و يك مقوله كاملاً شفاف و روشن و كارشناسي است.
بي‌گمان راه حل آن است كه دستگاه‌هاي اجرايي و مسئول مسئله آلودگي هوا از وضعيت انفعالي به وضعيتي پويا برسند. و به جاي اينكه به مسئله آلودگي هواي تهران به عنوان يك «رخداد» نگاه شود به آن عنوان يك «رويكرد» نگرش شود.
به عقيده كارشناسان اگر به آلودگي هواي تهران به عنوان يك رويكرد نگريسته شود نزديك به 7 محوربايد مورد توجه قرار گيرد. 7 محوري كه نگاه رويكردي دارد و نه رخدادي.
بحث خودروهاي جديد چه بنزيني و چه ديزلي، بحث خودروهاي مستعمل، حمل و نقل عمومي، سوخت از صرفه‌جوي تا استاندارد، معاينه فني و مديريت ترافيك و رعايت قوانين و مقررات، و بحث آموزش 7محوربا نگاه رويكردي است كه براي مديريت آلودگي هوا مورد بررسي قرارگيرد.
اين 7 محور اساس طرح جامع آلودگي هوا تهران هستند كه متاسفانه علي‌رغم تلاش كارشناسان و در زمان‌هايي نه چندان دور به دست فراموشي سپرده شد.
اگر ما امروز در تهران آلودگي هوا نداشته باشيم اصلاً منطقي نيست. كجاي دنيا بدون برنامه‌ريزي آلودگي كم مي‌شود؟
كجاي دنيا بدون انجام محورهاي يك برنامه جامع مي‌توان به وضعيت مطلوب در آلودگي هوا رسيد؟ چرا اطلاعات در مورد خسارات‌ها و تلفات آلودگي هوا در اختيار مردم قرار نمي‌گيرد؟ مگر خود اين مردم اين آلودگي هوا را توليد نكرده‌اند.
مردم در بحث آلودگي هوا مشاركت نمي‌كنند چون مردم به خوبي اطلاع‌رساني نمي‌شوند، چون نگرش و رفتار مثبت در اين زمينه ندارند. جاي خالي صدا و سيما در اين ميان به خوبي به عنوان يك رسانه ملي و فرهنگ‌سازي به خوبي احساس مي‌شود.
امروز همه به دنبال مقصرند، درحالي كه همه مقصراند. چون براساس قانون همه الزام به رعايت مقررات زيست محيطي و حفظ محيط‌زيست دارند. هيچ كس مجاز به تخريب محيط‌زيست نيست.
بايد الزام و اعتقاد به رعايت قانون به وجود بيايد. نه تنها در تصميم‌گيرندگان، بلكه حتي در مردم.
که نظر مي‌رسد با اين ديدگاه فرافكنانه و بخشي‌نگر هيچ گاه نمي‌توانيم، مسئله آلودگي هواي تهران را حل كنيم. براي مثال در بحث خارج كردن خودروهاي فرسوده براساس قانون، اين وظيفه به سازمان حفاظت محيط‌زيست محول شده پس چرا وزارت كشور متولي اين كار است.
مسلم است كه ديدگاه سازمان حفاظت محيط‌زيست با وزارت كشور متفاوت است.
با وجود اينكه همه دستگاه‌ها گمان مي‌كنند كه در رابطه با برنامه جامع كاهش آلودگي هوا به وظايف خود عمل كرده‌اند اما هيچكدام از اين سازمان‌ها پاسخگو نيستند. چه كسي بايد پاسخگوي اجرائي نشدن برنامه جامع كاهش آلودگي هوا باشد. اين مسئله هنوز به درستي مشخص نيست.
به گزارش خبرنگار ايلنا، امروز روز هواي پاك است در حالي كه هواي تهران پاك نيست، سمينار و همايش برگزار مي‌شود اما اين مراسم‌هاي همه چيز دارد جز فايده. دراين همايش تنها حرف زده مي‌شودولي از عمل خبري نيست. هركس ديگري را متهم به كم‌كاري مي‌كند. ولي براستي ‌یک عامل باعث آلودگی هوای تهران نیست و سیاستی برای مبارزه با آلودگی هوای تهران موثر است که ترکیبی از ابزارهای بازار و مقررات را به کار گیرد و گرنه شهروندان دلیلی برای همیاری با این سیاستهای ندارند و بدون این همیاری این سیاستها محکوم به شکست هستند.

هیچ نظری موجود نیست: