۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه

تجليل از پيشكسوتان ورزش ارتش


سازمان تربيت بدني ارتش به مناسبت گراميداشت روز ارتش با همكاري مجمع پيشكسوتان ورزش كشور اقدام به برگزاري همايش تجليل از پيشكسوتان ورزش كشور و ارتش در تهران كرد.


به گزارش روابط عمومي سازمان تربيت بدني ارتش در اين همايش كه در محل سالن اجتماعات انديشه بوستان هلال احمر تهران با حضور اميرسرتيپ 2 مجدآرا رئيس سازمان تربيت بدني ارتش و سرپرست فدراسيون ورزشهاي همگاني ناصر عظيمي رئيس مجمع پيشكسوتان ورزش كشور جمع زيادي از پيشكسوتان و قهرمانان اسبق ورزش كشور برگزار شد، اميرسرتيپ 2 مجدآرا ضمن سخنراني از پيشكسوتان بعنوان معلم‏هاي اخلاق، منش پهلواني و همچنين دلسوزان ورزش ياد كرد و آنان را پشتوانه‏اي ارزشمند براي ورزش قهرماني دانست

رانش زمين به روي يك بزرگراه در تايوان

قابل توجه مردم و مسئولین خاکبرداری غیر مجوز در دشتها نیز می تواند خطر ساز باشد
رانش زمين به روي يك بزرگراه در تايوان


۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

درخت‌ها مال من هستند


با تشکر از خانم فریبا خانی بابت این مطلب زیبا ایشان در روزنامه همشهری

سال‌ها پيش كوچه‌اي بود كه كوچه من نبود. درخت كهنسال بزرگ توتي بود كه مال من نبود...


سايه بزرگي داشت كه مي‌توانستي در چله تابستان زير آن بازي كني. گرگم‌به هوا و هفت‌سنگ... آن سايه هم مال من نبود. سال‌ها پيش، مي‌توانستي توت‌هاي شيرينش را ببيني كه گنجشك‌ها روي سرورويت مي‌ريختند. آن توت‌ها هم مال من نبود. اما من آن كوچه را و درخت قديمي را و آن سايه را در آن شهر و توت‌هاي هرات را نمي‌توانم فراموش كنم.
انگار در خاطرات كودكي من آن كوچه هميشه هست و هيچ چيزي آن را ويران نكرده است.

انگار آن درخت مال من بوده است كه در كنج خاطراتم هميشه سبز است و ماندگار... انگار آن هيجان بازي‌هاي كودكي در آن سايه سار زيبا، تا ابد مال من بوده است كه آن‌قدر هنوز دلچسب است. درخت‌ها كجا رفتند از اين شهر؟

عد وقتي بزرگ شدم در هر كوچه كه درختي ديدم به آن سلام كردم، احوال‌پرسي كردم و دست كشيدم به تنه‌هاي آن.
من با همه درخت‌ها هم خونم. همه آنها قوم و خويش‌هاي من هستند. نارون‌ها دختر خاله‌هاي من هستند. بيدها عموزاده‌هايم. افراها فرزندانم. چنارها جد بزرگوارم.
آن سرو زيباي حياط خانه هم با من هم‌خون است. و حتي آن درخت خرمالو كه زن همسايه ميوه‌هايش را هيچ وقت نمي‌چيد تا سرخ و زيبا بماند و گنجشك‌ها چه مهماني اي داشتند با آن ميوه‌هاي شيرين.
بله، درخت‌ها مال من هستند. چون قوم‌وخويش من‌اند. به خاطر همين رگ‌هايم پر است از كلروفيل. به خاطر همين مثل آنها در خزان دلم مي‌گيرد. زمستان بي‌برگ مي‌شوم و در بهار جوانه مي زنم.
پس كوچه‌هاي درختي مال من هستند. درخت‌ها مال من هستند و كاش كوچه‌هاي شهر ما، باز پر شود از آن حجم‌هاي سبز درختي كه ذهن آدم را تا سال‌ها زيبا مي‌كنند.









مردي براي روشن كردن جيپ خود از يك فيل كمك گرفت

یکی از نگهبانان پارك حيات وحش براي روشن كردن خودروي خود از يكي از فيلهاي آن كمك گرفت.

زماني كه خودروي جيپ لارنس در پارك سافاري ميدلند جنوبي خراب شد او انتظار نداشت كه يكي از فيل‏ها به كمك او بيايد و شروع به هل دادن ماشينش كند.
اين فيل 18 ساله آفريقايي كه فايو نام داشت پشت ماشين لارنس رفت و شروع به هل دادن آن كرد.اما اين تنها خدمت اين فيل نبود، چرا كه فايو خودروي لارنس را هم به طور كامل شست و شو داد.
فايو با خرطوم خود آب را روي اين خودرو پاشيد تا تمام گرد و غبار آن شسته شود، بعد از آن يك اسفنج را برداشت و پنجره‏هاي جيپ را پاك كرد.
باب لارنس مدير اين پارك حيات وحش گفت: يك روز صبح اين جيب خراب شد و به همين دليل چند نفر سرگرم بررسي ماشين و روغن آن شدند.با اين حال ما نتوانستيم به علت اين مشكل پي ببريم و در نهايت با هل دادن خودرو را به كار انداختيم. در اين زمان فايو كه ديد خودرو پر از جاي دست شده است شروع به شستن جيپ كرد.
اما اين جيپ دوباره از كار افتاد و در اين هنگام بود كه ما با نهايت شگفتي مشاهده كرديم فايو به پشت خودرو رفت و شروع به هل دادن آن كرد.
من تا كنون چيزي شبيه به اين در زندگي خود نديده بودم.اين رويداد بسيار عجيب و غير قابل باور است.
گفته مي‏شود كه فيل‏ها هيچ گاه چيزي را فراموش نمي‏كنند، پس به اين ترتيب مي‏توان گفت در صورتي كه باز هم خودرويي دراين منطقه خراب شود، فايو به خوبي كار خود را بلد است.
پارك سافاري داراي سه فيل آفريقايي است كه اغلب كارهاي عجيبي مانند ايجاد كارهاي هنري و فوتبال بازي كردن از سرگرمي‏هاي آن‏هاست.



يك ترن هوايي تفريحي در شهربازي كه سرنشينانش را از ميان ابرها عبور مي‏دهد.



منبع خبر روزنامه جمهوری اسلامی
يك ترن هوايي تفريحي در شهربازي كه سرنشينانش را از ميان ابرها عبور مي‏دهد.




۱۳۸۹ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

شايد فردا دير باشد


این مقاله که توسط بنده تهیه شده است و در مورخه 1389/2/7 در روزنامه همشهری به چاپ رسیده است
«ورود به دشت لاله‌هاي واژگون كه از بي‌نظير‌ترين جاذبه‌هاي ديدني و گردشگري كشورمان در چهارمحال‌و‌بختياري است ممنوع شد»؛ اين خبري بود كه اخيرا روي خروجي يكي از خبرگزاري‌ها قرار گرفت.
براساس اين خبر، به‌مدت 3سال از ورود بازديدكنندگان به دشت لاله‌هاي واژگون استان چهار‌محال‌وبختياري جلوگيري مي‌شود. علت اين تصميم، تخريب بي‌رويه اين دشت و خطر انقراض اين‌گونه گياه نادر اعلام شده است؛ وضعيت ناگواري كه سبب شده مردم براي 3‌سال از ديدن اين طبيعت زيبا محروم شوند.


طي چند سال اخير به‌ويژه از سال‌1384 به بعد، به همت برخي تشكل‌هاي زيست‌محيطي از جمله ديد‌بان كوهستان انجمن كوهنوردان ايران و نيز تعدادي از فعالان محيط‌زيست استان‌هاي تهران و مازندران، اقداماتي براي حفاظت از دشت شقايق منطقه لار و دامنه‌هاي كوه دماوند صورت گرفته است. در عين حال همواره بيم آن مي‌رود شقايق‌هاي دشت لار هم به روزگار لاله‌هاي واژگون استان چهارمحال‌وبختياري دچار شوند؛ از اين رو، ضروري است اين هشدار را جدي بگيريم و نگذاريم اين فاجعه در دشت لار اتفاق بيفتد. آنچه در پي مي‌آيد مقاله‌اي است در همين زمينه به قلم يكي از فعالان محيط‌زيست.
پيش از آنكه به اصل مطلب بپردازم ذكر 2 خاطره را خالي از لطف نمي‌بينم؛ 2 خاطره‌اي كه به فاصله زماني 24‌سال روي داده است.
خاطره اول: در سال‌1360 كه در شهرستان گلپايگان دانش‌آموز بودم دوست و همكلاسي‌اي داشتم كه از اهالي خوانساربود. او در يك روز جمعه بهاري بنده و تعدادي از همكلاسي‌ها را براي ديدن دشت لاله‌هاي واژگون آن ديار دعوت كرد. در پي اين دعوت، يك روز جمعه در دشت لاله مهمان ايشان بوديم. آن روز، وقتي ما مي‌خواستيم وارد دشت لاله بشويم پدر دوست بنده چند نكته را به ما تذكر داد. نخستين تذكر اين بود كه چون فصل بهار است و اكثر زنبوردارها كندوهاي خود را به اين منطقه آورده‌اند و منطقه پر از زنبور عسل است به كندوها نزديك نشويد چون گرفتار نيش زنبورها مي‌شويد. همچنين مواظب باشيد به هيچ عنوان زنبوري را نكشيد چون هر زنبور سرمايه‌اي محسوب مي‌شود.
دومين تذكر اين بود كه از رفتن به ميان گل‌ها خودداري كنيد چون منطقه پر از مار سمي است و احتمال نيش زدنشان زياد است. همچنين اگر شما مسيري در ميان گل‌ها باز كنيد با پامال‌كردن گل‌ها باعث نابودي آنها مي‌شويد. او اعتقاد داشت كه دشت لاله‌هاي واژگون يك منبع اقتصادي براي زنبورداران خوانساري محسوب مي‌شود. او مي‌گفت اگر يك سال گل‌هاي دشت كم شود و يا گل ندهد زنبورداران بايد براي امرار معاش به مناطق اهواز و آبادان كوچ كنند كه جابجايي كندوها و اجاره دشت گل و پرداخت دست مزد كار برايشان بسيار دشوار است.
آن روز به‌خوبي و خوشي گذشت تا نزديك عصر كه چند گردشگر در آن مناطق تعدادي پياز گل لاله كنده بودند كه با اعتراض چند نفر از بوميان منطقه روبه‌رو شدند و غائله‌اي برپا شد. از آن روز تا‌كنون مردم بومي حفاظت از اين لاله‌ها را برعهده دارند و اگر تاكنون اين دشت زيبا مصون مانده مديون زحمات همين مردم است.
تلاش براي حفاظت از دشت شقايق
خاطره دوم: از سال‌ ‌1384 به بعد كه ديد‌بانان دشت شقايق دماوند فعال شدند تعدادي از تشكل‌هاي زيست‌محيطي با هزينه شخصي خود شروع به نگهباني از دشت شقايق كردند و هر هفته 20الي 30 نفر از فعالان محيط‌زيست به دامنه‌هاي قله دماوند و دشت لار مي‌رفتند كه وظيفه آنان فرهنگسازي و استفاده صحيح از منابع طبيعي بود. اين افراد با پخش بروشورهاي جذاب و گفت‌وگو با كساني كه گل‌هاي شقايق را مي‌كندند يا براي گردش به اين مناطق آمده بودند ولي نكات زيست‌محيطي را مراعات نمي‌كردند سعي مي‌كردند اهميت حفاظت از شقايق‌ها را خاطرنشان كنند.
اين دوستان گاهي ناگزير برا‌ي جلوگيري از ورود خودروها به دشت شقايق برخي ورودي‌ها را مي‌بستند. در يكي از روزهاي جمعه، خانمي كه از ظاهر او برمي‌آمد از خانواده‌اي متمول باشد تعداد زيادي پيازهاي گل شقايق را كنده بود و با خود به سمت ماشينش مي‌برد كه با تذكر يكي از ديد‌بانان دشت شقايق روبه‌رو شد. اما در واكنش به اين اعتراض شروع به فحاشي كرد و از طرفي خانواده‌اش به دفاع از وي با حافظان شقايق‌ها در‌گير شدند سرانجام پليس به منطقه آمد.
در نخستين گام، پليس از ديد‌بانان دشت شقايق پرسيد كه چه مسئوليتي داريد و اصلا چه كاره هستيد كه راه را بر مردم مي‌بنديد و مزاحم آسايش مردم مي‌شويد؟ خوشبختانه ديد‌بانان توانستند با استدلال، مأموران پليس را كه از پرسنل وظيفه بودند مجاب كنند كه حفاظت از شقايق‌ها تا چه اندازه اهميت دارد ولي معلوم نيست كه اگر ماموران مجاب نمي‌شدند كار به كجا ختم مي‌شد. اين بيش از هر چيز ضرورت فرهنگسازي و ارتقاي دانش زيست‌محيطي در ميان ضابطان قانون را خاطرنشان مي‌سازد.
حال با توجه به 2 موردي كه ذكرشد، نيز با توجه به هشدار يكي از متخصصين و فعالان محيط‌زيست كه گفته است اگر تخريب منابع طبيعي و محيط‌زيست با اين سرعت ادامه داشته باشد ما آخرين نسلي هستيم كه بسياري از پديده‌هاي طبيعي و زيست‌محيطي را خواهيم ديد و نسل‌هاي بعد از ما، در كتاب‌ها از اين موضوعات آگاه مي‌شوند. ضروري است با سازوكارهاي مناسب مانع تخريب دشت‌هاي شقايق شويم؛ ثروتي بالقوه كه مي‌تواند با رونق صنعت اكوتوريسمي به منبع درآمدي عظيم تبديل شود و شمار قابل توجهي اشتغال ايجاد كند. براي دستيابي به اين امر چند پيشنهاد ارائه مي‌شود.
پيشنهادها
1 – مسئولين محيط‌زيست و منابع طبيعي استان‌هايي كه دشت‌هاي طبيعي يا تالاب‌ها يا مناطق جنگلي در آنها واقع شده است، در سفرهاي استاني هيأت دولت پيش از آنكه ديگر ارگان‌ها جهت جاده كشي و تخريب آنها طرح پروژه‌اي ارائه دهند براي حفاظت از اين مواهب الهي مصوب استاني تهيه كنند و با ارائه به هيأت دولت، حفاظت از اين منابع را رنگ و لعاب قانوني بدهند.
2- رياست سازمان حفاظت محيط‌زيست، رياست سازمان جنگل‌ها، وزير جهاد كشاورزي و متخصصان محيط‌زيست و منابع طبيعي كه امكان دسترسي به رئيس‌جمهوري و هيأت دولت را دارند با برگزاري جلسات، آنان را از تخريب محيط‌زيست و منابع طبيعي آگاه كنند تا در فعاليت‌هاي سازماني خود محيط‌زيست را در اولويت اول قرار دهند.
3– با توجه به كمبود پرسنل حفاظت از منابع طبيعي و محيط‌زيست، سازمان‌ها و ادارات مسئول در امور مشاركت‌هاي مردمي تعارف و وعده وعيد را كنار بگذارند و با عمل جدي جهت سپردن بعضي از مسئوليت‌هاي حفاظتي به تشكل‌هاي مردمي از تخريب اين منابع جلوگيري كنند.
4– با توجه به شعار اشتغال‌زايي، بخشي از بودجه‌هاي مشاركت‌هاي مردمي را براي حفاظت صحيح از محيط‌زيست و منابع طبيعي در اختيار جوانان فعال محيط‌زيست شهرستاني قراردهند تا از مهاجرت آنان به تهران و شهرهاي بزرگ جلوگيري شود.
5– سازمان‌هاي مردم نهاد و دوستدار محيط‌زيست همچنان به كار فرهنگسازي در ميان مسئولين و مردم مخصوصا در ميان قشر كودكان، نوجوانان، جوانان و افراد تحصيل كرده ادامه دهند.


http://www.hamshahrionline.ir/News/?id=113006

۱۳۸۹ اردیبهشت ۴, شنبه

جهت اطلاع کسانیکه پلنگ می دهند ببر می گیرند
اگر قدرت توان دارید از این پلنگهای بی دفاع مواظبت کنید
به دنبال مشاهده يك پلنگ مرده در منطقه كلچال زرجه سرا درسياهكل توسط همياران محيط زيست منطقه، لاشه پلنگ توسط محيط بانان اداره محيط زيست سياهكل به آزمايشگاه جهت تشخيص علت مرگ انتقال داده شد.



بر اثر مسموميت ناشي از سم يك پلنگ ايراني در نطقه كلچال زرجه سرا درسياهكل تلف شد


به گزارش خبرگزاري ايلنا،به دنبال مشاهده يك پلنگ مرده در منطقه كلچال زرجه سرا درسياهكل توسط همياران محيط زيست منطقه، لاشه پلنگ توسط محيط بانان اداره محيط زيست سياهكل به آزمايشگاه جهت تشخيص علت مرگ انتقال داده شد.

بنا بر اين گزارش پس از بررسي‌هاي بعمل آمده علت مرگ مسموميت ناشي از سم اعلام شد .

خبرگزاری مهر و یک خبر خواندنی
برای نخستین بار در جهان،‌ یک یوزپلنگ معرفی شده به طبیعت موفق به تولد چهار توله در یکی از جزایر امارات متحده عربی شد.


به گزارش خبرگزاری مهر، تکثیر در اسارت یوز پرو‍ژه ای است که سالها در برخی کشورهای جهان از جمله امارات متحده عربی و با همکاری متخصصان بین المللی صورت می گیرد اما تاکنون سابقه نداشته که یوزپلنگی که خود در اسارت پروش یافته، بعد از معرفی مجدد به طبیعت بتواند زادآوری کند.



با این حال برای نخستین بار این رخداد در کشور امارات متحده عربی اتفاق افتاد و یوز ماده آفریقایی، توله های خود را در اوایل آوریل سال جاری، در یکی از پناهگاههای حیات وحش در جزیره "سر بنی یاس" این کشور بدنیا آورد.



متخصصان حیات وحش معتقدند این نخستین بار در جهان است که یوزپلنگ با موفقیت به طبیعت معرفی مجدد، شده است. گفتنی است یوزپلنگهایی که در جزیره سر بنی یاس زیست می کنند از جمعیت های تکثیر در اسارت شده هستند.









مادر و پدر توله ها، سفیرا و گابریل، در مرکز حیات وحش دوبی و مرکز تکثیر در اسارت شارجه پرورش یافتند. این یوزپلنگها سپس برای اهداف حفاظتی،‌ تکثیر و معرفی مجدد به طبیعت، به این جزیره آورده شدند. سفیرا، ‌مادر توله یوزها، ‌مجهز به گردنبند رادیویی است و توسط یک تیم حفاظتی، ردیابی و مانیتور می شود و اکنون موفق به تولد چهار توله شده است. بعد ازگذشت چند روز از تولد توله ها، سفیرا هنوز توله ها را از محل تولدشان که یک غار کوچک است به جای جدید منتقل نکرده است و همچنان در همان محل مانده است.



میانگین عمر توله یوزها چه در طبیعت و چه در اسارت بسیار پایین است و با توجه به اینکه مادر توله یوزها خود در اسارت توسط متخصصان حفاظت پرورش یافته اکنون می بایست خود به تنهایی مراقبت از توله هایش را بر عهده گیرد.







لقمه‏اى كوچك براى يك افعى!

روزنامه جمهوری
 منظره ديدنى بلعيده شدن يك موش غول آساى آفريقايى توسط  یك    افعى درختى كامرون. افعى گرسنه موش به اين بزرگى را يك لقمه چپ كرد.





۱۳۸۹ اردیبهشت ۳, جمعه

خروسی از ترس تخم گذاشت!


یک اتفاق جدید در دنیا دیگر آدم به خروس ها هم نمی تواند اعتماد کند
در یک پدیده نادر در جهان خروسی در ایالت تاسکنی ایتالیا در پی حمله یک روباه دچار ترس شد و هم اکنون تخم می گذارد.

به گزارش خبرگزاری مهر، این جوجه خروس که نامش "جیانی" است در اثر حمله یک روباه به محل زندگی اش دچار ترس شد و هم اکنون تخم می گذارد.
گفته می شود که این حادثه خارق العاده پس از آنکه روباه تمام مرغهای اطراف او را کشت برای جیانی رخ داده است.
جیانی بر روی تخمهایی که می گذارد می نشیند و می خواهد از آنها جوجه در بیاورد.

بر اساس گزارش سایت اینترنتی اکسپرس در انگلیس،‌ هم اکنون سازمان کشاورزی و غذای سازمان ملل متحد (FAO) در حال مطالعه بر روی DNA جیانی است تا علت این تغییر جنسیت را روشن کند.
پروفسور "دوناتا ماتاسینی" رئیس گروه پژوهشی می گوید: این خروس- مرغ روز گذشته تحت حفاظت به آزمایشگاههای کونسدابی در ناپل ایتالیا منتقل شد تا بر روی آن یکسری آزمایش های رفتاری و ژنتیکی صورت گیرد.



۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

ما همه بخشی از زمین هستیم

بخش از نامه سیاتل رهبر سرخپوستان امریکا به رئیس جمهور وقت امریکا
چگونه مى ‌توان آسمان و يا گرماى يك سرزمين را خريد يا آنها را فروخت؟ تصور چنين چيزى براي ما دور از ذهن و بيگانه است. وقتي ما مالك طراوت هوا و شفافيت آبها نيستيم، چگونه مى ‌توان آنها را از ما خريد؟
هر نقطه از خاک اين سرزمين براى مردم من مقدس است. هر برگ سوزنى و درخشان کاج، هر ساحل شنى اين سرزمين، مهى که در دل جنگل هاى تاريک پيچيده است، هر حشره اى که طبيعت را پاکسازى مى کند و صداى هر حشره، در زندگى و خاطرات مردم من مقدس است. شيره ى جارى در درختان اين سرزمين، حاصل خاطرات مردان سرخ است.
وقتى مردان سفيد مى روند تا در ميان ستارگان گام نهند، مردگان آنها زادگاهشان را از ياد خواهند برد، اما مردگان ما هرگز اين سرزمين زيبا را که مادرِ مرد سرخ است از ياد نخواهند برد. ما بخشى از زمين هستيم و زمين بخشى از ماست. گل هاى عطر آگين خواهران ما و آهوان، اسب ها و عقاب بزرگ برادران ما هستند. صخره هاى بلند، شيره ى گياهان در دل سبزه زارها، گرماى بدن اسبان کوچک و انسان، همه به يک خانواده تعلق دارند."
زمین برای مرد سرخ مادریست. ما بخشی از زمین هستیم و او بخشی از ماست. گل¬های خوشبو خواهران ما هستند، آهوان، اسب و عقاب بزرگ، برادران ما. صخره¬های بلند، سبزه ¬زاران پرآب، گرمای وجود انسان¬ها و اسب¬های کوتاه¬ قامت، همه از خانواده مشابهی هستند.......
روز زمین پاک

روز دوم اردیبهشت مصادف با 22 آوریل که در جهان به نام " روز زمین" و در کشور ما ایران چند سالی است این روز به نام "روز زمین پاک " نام گزاری شده است. وقتی صحبت از "زمین" می شود در ذهن آدمی یک کره گرد خاکی که بخشی از فضای بیرون خود را که به نام "جو یا اتمسفر" تجسم می گردد که جزء از یک منظومه به نام منظومه شمسی می باشد که در کهکشان راه شیری در میان میلیونها کهکشان و در جهان لایتناهی سر گردان می باشد طبق اطلاعاتی که تا کنون منتشر شده است با توجه به عظمت جهان هستی که تصور آن در ذهن انسان بسیار مشکل می باشد ولی متاسفانه تا کنون انسان نتوانسته در هیچ سیاره و ستاره به علائمی از حیاتی که در روی زمین وجود دارد در آن سیاره ها و ستاره ها دست نیافته اند .
و اما کره خاکی
زمین یا کره خاکی که تنها مکانی جهان هستی که بشر می تواند بر روی آن زندگی می کند خود از سه قسمت درونی ؛ سطحی و بیرونی تشکیل شده است که عبارتند از :
الف – بخش درونی کره زمین: که بخش عظیمی از قسمت درونی کره زمین را تشکیل می دهد و هنوز بخش عظیمی از آن برای انسان ناشناخته می باشد که این بخش برای بشر امروزی هنوز دست نیافتنی می باشد ولی بخش محدودی از قسمت فوقانی این بخش درونی که به سطح کره زمین راه یافته است بشر توانسته است به آن دست یابد دارای مقداری زیاد از منابع خدا دادی می باشد این منابع آنقدر برای بشر امروز مهم و سر نوشت ساز است که اگر یکباره نابود شود بشر برای چند روز بیشتر زنده نخواهد ماند و مواد سوختی ؛ آبهای سطحی ؛ انواع و اقسام فلزات و سنگها در این بخش کره زمین قرار دارد .
ب - بخش سطحی کره زمین : این بخش از کره زمین به علت اینکه محل سکونت انسان است و انسان آن برای زندگی انتخاب کرده است بسیار مهم و حساس می باشد بخش سطحی کره زمین نیز دارای دو بخش است یک بخش آن پوشیده از آب می باشد و سطح آبی کره زمین است می باشد که بیش از دو سوم آن پوشیده از آب می باشد و باقیمانده سطح زمین که پوشیده از سنگ خارو مواد کانی می باشد که انسان بر روی آن زندگی می کند در سطح کره زمین نیز خداوند نعمت های فراوانی برای رفاه و آسایش انسان در نظر گرفته است که می توان به دریا ها و اقیانوسه ؛ جنگلها ؛ مواد کانی ؛ آب های نوشیدنی و تنوع زیستی و غیره در سطح زمین اشاره کرد که هم منابع اقتصادی و هم منابع غذایی می باشند.
ج – بخش بیرون کره زمین : بعضی از متخصصین زمین شناسی اعتقاد دارند که فضای سطح کره زمین به میزان ارتفاع لایه اتمسفر نیز جزء از کره زمین می باشد آنان اعتقاد دارند که اگر فضای اطراف کره زمین جدا از زمین بود به سرعت گردش زمین به دور خود بادها و طوفانها سطح کره زمین را در می نوردند و باعث می شود که طوفانهای با سرعت 30 کلیومتر بر دقیقه در سطح کره زمین همیشه در حال می وزید باشند که زندگی را بر هر جانداری غیر ممکن می کرد از طرفی وجود هوا و در بخش بیرونی کره زمین و وجود لایه ازن و میزان زیاد بخارات آب که بر اثر بارش این آبها برای آشامیدن کاملا" می توان استفاده کرد .

حال با این مطالب در مورد روز زمین پاک یکبار دیگر با ظرافت و دقت خاص به زمین می نگریم .

ابتدا یک نگاه به شهر محل سکونت خود می کنیم.
شهر من کدام شهر است ؟
در شهر من انواع و اقسام زباله ها در همه جا پراکنده اند و آب سیاهی که فاضلاب نام دارد در نهرها جاریست ؛ این آب سیاه که به انواع و اقسام آلاینده و سموم همراه است میزبان خوبی برای مهمانان ناخوانده خود یعنی زباله ها هستند زباله که به صورت مجانی سوار بر فاضلاب شده اند و به سمت دشتهای کشاورزی در حرکتند. در کنار نهرهای فاضلاب موشهای زندگی می کنند که اگر رژیم لاغری نگیرند در چند وقت آینده هم مانند شیران بر گربه ها و حتی به انسانها حمله ور خواهند شد .
در شهر من آلودگی و سیاهی هوای شهر باعث شده است که آسمان آبی از یاد کودکانش برود ؛ دیگر در شهر محل زندگیم درختی آنچنان نمانده است تا هوای شهر را تمیز کند و چند سالی است که به جای کاشت درختان برجها و آپارتمان سر به فلک کشیده می کارند واگر درختی باقی بماند احتملا" باید در آنجا موزه ساخت.
در شهر من دیگر از گاری ؛ درشکه ؛ اسب ؛ الاغ ؛ یابو ؛ قاطر دوچرخه خبری نیست ولی به جای آن انواع و اقسام ماشینها و موتور ها در خیابانها در حال تردد هستند خوراک این جانوران آهنی بنزین است و پساب آنها دود سیاه و آلود گی می باشد.
در شهر من دیگر صدای کلاغ ؛ قناری ؛ بلبل ؛ خروس ؛ کبوتر ؛ جغد و دیگر پرندگان خیلی کم شنیده می شود ولی به جای آن صدای اگزوز موتور ؛ بوق ماشین ؛ صدای هواپیما ؛ آژیر آمبولانس ؛ بلند گوهای دستی و دیگر صداهای دلخراش کاملا" به گوش می رسد .
دیگر از بین رفتن مزارع ؛ مراتع ؛ جنگلهای و نابودی دریا و دریاچه ها و تالابها چیزی نخواهم نوشت چون اگر نوشتنی باشد مثنوی هفتادمن کاغذ شود .
راستی با این همه ناپاکی من از کدام پاکی و روز پاک مطالب می نویسم ؟ .









۱۳۸۹ فروردین ۲۹, یکشنبه

خاطرات زیست محیطی : نامه ای برای نام گزاری روزی به نام "روز زمین پاک "سال 1381 (19)

دست های کوچک من به تنهائی نمی تواند




در هر کشوری بعضی از روز ها برای مناسبت های خاص  نام گزاری می شود و در این روزهای خاص برنامه های متنوعی برای آن مناسبت برگزار می شود. مثلا" چند هزار سال است که اولین روز سال را روز عید نوروز نام گزاری کرده اند و هر سال با آغاز سال مردم ایران این روز را جشن می گیرند . برای محیط زیست نیز روزهای مانند روز هوای پاک ؛ روز درختکاری و هفته محیط زیست وجود دارد و یکی از این مناسبتهای زیست محیطی در ایران " روز زمین پاک است" که از سال 1382 روز دوم اردیبهشت به نام روز زمین پاک نام گزاری شده است و هر ساله فعالین محیط زیست و مسئولین با برگزاری بعضی از مراسمها نمادین و فرهنگی و زیست محیطی این روز را گرامی می دارند. یکی از اتفاقات جالبی که در مورد این روز وجود دارد نوشتن یک نامه از طرف دخترم پریسا به آقای خاتمی بود که در آن زمان ایشان رئیس جمهور بودند که تیتر این نامه با این جمله شروع شده بود " دستهای کوچک من به تنهائی نمی تواند " بود .

این نامه پس از سه سال فعالیت زیست محیطی خانواده بنده  به رئیس جمهور وقت نوشته شد زیرا ما در آن ایام به هر کجا ایران که رفتیم با دنیای از زباله روبرو شدیم به کوهها ؛ به دشت ها ؛ به دریاها ؛ به جنگلها ؛ به سواحل و هرجای که پا گذاشتیم فقط و فقط زباله دیدم لذا در این نامه به همراه یک نقاشی بود از رئیس جمهور خواستیم که جهت رفع این مشکلات روزی از سال را به نام روز زمین پاک نامگذاری شود و این نامه و نقاشی توسط روزنامه اطلاعات چاپ شد و پس از چند روز آقای خاتمی با دادن جواب نامه برای پریسا همچنین از سرکار خانم دکتر ابتکار ریاست آن زمان سازمان محیط زیست از ایشان خواست تا روزی به نام روز زمین پاک در ایران نام گذاری شود ( طبق گفته های جناب آقای مهندس حیدرزاده ریاست ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری که آن زمان رئیس ستاد هوای پاک سازمان حفاظت محیط زیست بود ) و بعد از چند وقت روز دوم اردیبهشت به نام روز زمین پاک نامگذاری شد جهت نامگذاری این روز خیلی از فعالین محیط زیست تلاش کردند که زحمات بعضی از آنان صدها بار بیشتر از نوشتن یک نامه و فعالیتهای نمادین ما بود که امیدوارم این روز به همه آنان و مردم ایران مبارک باشد .

تصاویر دوستی شگفت انگیز کروکودیل و لاک پشت!

یک گزارش منحصر به فرد از خبرگزاری مهر
یک لاک پشت و یک کروکودیل در یک پدیده غیرعادی در طبیعت تصمیم گرفتند با یکدیگر طرح دوستی بریزند.


به گزارش خبرگزاری مهر، طبیعت قوانین خودش را دارد و جایگاه تمام موجودات برپایه این قوانین مشخص شده است. با وجود این موارد بسیاری وجود دارند که این قوانین در آنها اجرا نمی شود.
یک نمونه آن دوستی شگفت انگیز یک کروکودیل با یک لاک پشت است. در این دوستی عجیب، شکار و شکارچی به راحتی با هم قدم می زنند. شکارچی به شکار سواری می دهد و به آن لبخند می زند.
هنوز کسی نمی داند که آیا در در این کروکودیل یک ناهنجاری و اختلال ایجاد شده است و یا غریزه مادری این حیوان شکارچی از بین رفته است.





۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه

سازمان هاي غيردولتي بزرگترين سلاح سياسي قرن بيست و يكم اند

در مورخه 26/1/1389 مطلبی در صفحه اول روزنامه کیهان با این تیتر "N.G.O ها ابزار نوین اربابان قدرت " به چاپ رسیده است که شخصی به نام خانم نژید آن را ترجمه کرده است در این نوشته سازمانهای مردم نهاد شناخته شده بین المللی را سازمانهای وابسته به دولتها معرفی می کند و حتی تشکلهای زیست محیطی را نیز جزء این سازمانها می داند.
ابتدا معرفی سازمانهای غیر دولتی
سال هاست كه سازمان هاي غيردولتي نقشي حائز اهميت در روابط بين المللي ايفا مي كنند. حقوق بشردوستانه بين الملل، حقوق بشر، حقوق آوارگان، عدالت بين المللي، كمك به توسعه، حمايت از محيط زيست و... كليه اين مباحث از ميان موضوعات بي شمار ديگر كه به تصويب معاهدات و يا ايجاد سازمان هاي دولتي بين المللي انجاميده اند، غالبا حاصل اقدامات مهم- مشهود يا پنهان- عوامل جامعه مدني، از جمله سازمان هاي غيردولتي و يا نهادهاي اين جامعه بوده است. اين سازمان ها استقلال از دولت ها و دستگاه هاي اجرايي و نيز نمايندگي شهروندان را در تعريف خود دارند، اما در واقع اغلب از يارانه هاي دولت ها بهره گرفته، يا از سوي شركت هاي چندمليتي تأمين مالي مي شوند و بدين سان به ابزاري براي تحقق بلندپروازي هاي فراملي اربابان قدرت و نيز اهرم فشاري براي ايجاد «اصلاحات» در ديگر كشورها تبديل گرديده اند. برخي از آنها نيز گرچه فاقد مشروعيت دموكراتيك هستند، اما سوداي شركت در «حكومت جهاني» را در سر مي پرورانند.

تاریخچه تاسیس سازمانهای غیر دولتی

سپس ایشان ادامه می دهد که به تاریخچه پیداش این سازمانها به اول قرن بیستم بر می گردد و تاثیر گذاری آن در حوزه ساسیت های داخلی سخن گفته است ولی آنان را عواملي فروگشا و گاه تسهيل كننده و تسريع كننده براندازي حكومت ها يا به عبارت ديگر، عناصري كليدي براي بسيج نيروهاي مخالف حكومت هاي رسمي تبديل مي گردند.

سپس ادامه می دهد امروز، شماري از اين سازمان ها- كه هم به صورت تهديد و هم در قالب فرصت براي دولت ها ظاهر مي گردند- عزم خود را براي شركت در «حكومت جهاني» جزم كرده اند.

ایشان به آمار سال 1995 اشاره می کند که تعداد این سازمانها را 29000 بوده است ولی ایشان اعتقاد دارد امروزه بیش 2 میلیون سازمانهای مردم نهاد در ایالت متحد وجود دارد و همین تعداد در هند و فقط در کشور کنیا هر سال حدود 240 هزار سازمان غیر دولتی تاسیس می گردد .

فعالیتهای سازمانهای غیر دولتی

ایشان فعالیتهای سازمانهای غیر دولتی را اینگونه معرفی می کند سازمان هاي غيردولتي به طور معمول در راستاي پيشبرد اهداف سياسي و يا اجتماعي، از جمله بهبود وضعيت محيط زيست، تشويق مردم و گروه ها به رعايت حقوق بشر، ارتقاي سطح رفاه اقشار محروم و آسيب پذير و يا ارائه طرح برنامه اي مشترك و جمعي عمل مي كنند. به عنوان مثال، سازمان «آكسفام» فعاليت خود را بر روي «فقرزدايي» متمركز ساخته، تسهيلات و مهارت هاي خود را در اختيار افراد فقير قرار مي دهد. «سازمان عفو بين الملل» كه بزرگترين سازمان حقوق بشر جهان به حساب مي آيد، نمونه ديگري از سازمان هاي مردم نهاد بوده، انجمني جهاني از مدافعان حقوق بشر تشكيل داده است. اين سازمان بيش از 5/1 ميليون عضو، حامي و مشترك در 150 كشور و مناطق مختلف جهان دارد. «انجمن بين المللي آزادي بيان» كه در سال 1992 تأسيس گرديده، يك شبكه جهاني است و بيش از 60 سازمان غيردولتي را شامل مي شود كه حق آزادي بيان را ترويج مي كنند.

با اين حال، شيوه هاي عمل اين سازمان ها با يكديگر بسيار متفاوت است. برخي از سازمان هاي غيردولتي عمدتاً به عنوان عامل نفوذ و لابي گر در سطح محلي يا جهاني عمل كرده، منافع دولت ها، بنيادهاي بين المللي و يا شركت هاي چند مليتي را در پس اقدامات خود دارند. برخي از اين سازمان ها نيز بودجه خود را از كشورهاي خارجي تامين كرده و به ابزار دست دولت هاي خارجي و يا چند مليتي ها براي دگرگون ساختن رژيم هاي سياسي كشورهاي خود تبديل شده اند.

معرفی سازمانهای غیر دولتی توسط کارشناسان

و ایشان پا را فراتر گذشت و سازمانهای مردم نهاد را بزرگترین سلاح سیاسی قرن بیست یک معرفی می کند و این جمله را از نقل قول از «سرگيي ماركوف»، «عضو دوماي روسيه»، معتقد است: «سازمان هاي غيردولتي بزرگترين سلاح سياسي قرن بيست و يكم اند!»

دراین نوشته سعی شده است که دیدی دو گانه به سازمانهای مردم نهاد داشته باشد مثلا" "تصويري كه جوامع ثروتمند از سازمان هاي غيردولتي در ذهن دارند، تصوير گروه هايي «مردمي» و «دلسوز جهان سوم و مستضعفان» به طور كلي است، اما آنها كه تجربه كشورهاي تحت سلطه را دارند، بخوبي مي دانند كه در بهترين وضعيت، سازمان هاي غيردولتي چنانچه به گونه اي منفي نيز عمل نكنند، نقشي بسيار مبهم ايفا مي كنند. علاوه بر اين، اين سازمان هاي غيرانتفاعي با ادعاهاي بشردوستانه خود پولي هنگفت به جيب مي زنند، به طوري كه درآمد سالانه مديران برخي از سازمان هاي كوچك و گمنام به سالانه 30 تا 100 هزار دلار بالغ مي شود، در حالي كه هماهنگ كنندگان بزرگ اين سازمان ها كاخ هايي مجلل در اختيار دارند و از وزارت دفاع كشورهاي مربوطه پول دريافت مي دارند. به عبارت ديگر، سازمان هايشان در واقع مراكز نفوذي اند كه در راستاي انتشار ايدئولوژي هژمونيك عمل مي كنند.

در این نوشته فقط به سازمانهای مردم نهاد خارج از کشور اشاره کرده است و در مورد فعالیتهای سازمانهای غیر دولتی هیچگونه اشاره ای نشده است .



۱۳۸۹ فروردین ۲۷, جمعه

ملاقاتی ناخواسته ولی بسیار پربار

روز چهارشنبه مورخه 25/1/89 برای ملاقات با سرکار خانم مهندس انصاری مدیریت اداره محیط زیست شهر تهران جهت برنامه ریزی برای برگزاری همایش دانش آموزی روز زمین پاک شهرتهران در مورخه 1/2/1389 و همچنین برای صحبت در مورد همایش و شرکت تشکلهای زیست محیطی در سالگرد ارتحال امام خمینی به اداره محیط زیست شهر تهران در ساختمان هفت تیر رفته بودم که خانم مهندس انصاری گفتند که آقایان دکتر شاعری قائم مقام سازمان حفاظت محیط زیست و دکتر اشرفی پور مدیرکل اداره محیط زیست شهر تهران جهت بازدید  از مرکز پایش آلودگی هوای استان تهران به آن اداره خواهند آمد و خانم مهندس انصاری در پایان جلسه ترتیب ملاقات بنده را با آقای دکتر شاعری و دکتر اشرفی پور فراهم نمودند . با توجه به اینکه آقای دکتر اشرفی پور در هنگام مدیرکلی اداره محیط زیست استان مازندران جهت برگزاری همایش های روز ملی دماوند بسیار به تشکلهای زیست محیطی کمک می کردند و دکتر شاعری نیز در زمان رئیس دفتر مشارکتهای سازمان جنگلها مخصوصا" در هفته منابع طبیعی با سازمانهای مردم نهاد زیست محیطی همکاری خوبی داشتن لذا در دقایق اول ملاقات از گذشته یاد شد و و آقای دکتر شاعری جویای احوال خانم دکتر ملاح و خانم دکتر توسلی و دیگر دوستان شدند و سپس صحبتی از برگزاری همایش زیست محیطی در سالگرد ارتحال امام و همچنین حضور تشکلهای زیست محیطی جهت فرهنگسازی در حرم امام و بهشت زهرا شد که آنان از این طرح فرهنگی بسیار استقبال نمودند و دکتر اشرفی پور یک گزارش از مشکلات زیست محیطی آن ایام و همچنین گزارشی از فعالیت سال گذشته را از بنده در خواست نمودند تا نسبت به آن گزارش برای برنامه های امسال تصمیم گیری شود و هر دو ایشان قول دادند جهت حضور تشکلهای زیست محیطی و اجرای برنامه هایشان در آن ایام همکاری لازم را خواهند کرد و همچنین دکتر اشرفی پور قول برگزاری یک جلسه مشترک زیست محیطی در استان با تمامی سازمانها و ارگانهای در گیری در ایام ارتحال امام دادند و همچنین قول جلسه ای جهت شنیدن خواسته های تشکلهای زیست محیطی شهرتهران نیز دادند با توجه شناختی که از ایشان دارم حتما" به قول خود عمل می کند چون در برنامه های روز ملی دماوند ایشان همیشه یار ما بود و امیدوارم امسال با کمک خانم مهندس انصاری و حضور دکتر اشرفی پور در استان تهران شاهد رونق بخشیدن فعالیتهای تشکلهای زیست محیطی باشیم .

چرای گوزن زرد ایرانی روی انبار زباله های بیمارستانی

باز هم خبرگزاری مهر و یک خبر زیست محیطی دیگر


منطقه حفاظت شده "لوندویل" که دو سال پیش به عنوان پناهگاه تعداد مشخصی مرال و گوزن زرد ایرانی معرفی شد همچنان مکانی برای دفن زباله های شهری و بیمارستانی شهر آستارا است.

به گزارش خبرنگار مهر، بعد از آنکه منطقه حفاظت شده "لوندویل" به پارک حیات وحش تغییر کاربری داد، 24 راس گوزن زرد ایرانی و مرال به این منطقه کوچانده شدند در حالی که اکنون این منطقه محل انبار زباله های بیمارستانی و شهری شهر آستارا است.
گوزنهای زرد ایرانی که در ارتفاعات 300 تا دو هزار متری جنگلهای میان بند زندگی می کردند، به منطقه ای پست با ارتفاعی منهای 22 متر در لوند ویل آستارا کوچانده شدند تا در ظاهر مدیریت حیات وحش کشور ابتکاری جدید از خود نشان دهد. اما این گونه های نگون بخت که از شیرابه های زباله های بیمارستانی و علفهای رویده بر بستر زباله دان "لوند ویل" تغذیه می کردند یکی پس از دیگری نفخ کرده و از بین رفته اند به نحوی که در یکسال گذشته پنج راس از این حیوانات بر اثر ابتلا به بیماریهای مختلف مردند و تعدادی از آنها نیز به شدت مریض شده اند.

کارشناسان حیات وحش معتقدند گوزنها به دلیل کم تحرکی، افسردگی شدید و فقدان تغذیه سالم به بیماریهای کشنده مبتلا شده اند و تعدادی از آنها نیز از دست رفته است.

منطقه حفاظت شده لوند ویل که محلی برای دفن زباله های شهری و بیمارستانی شده بود کم کم به مکانی برای دست اندازی افراد سودجو تبدل شد به نحوی که از 940 هکتار سطح این منطقه، 340 هکتار آن توسط ارگانها و برخی افراد تصرف شد و سندهای متعددی از این منطقه به دست افراد مختلف افتاده است.

پیشتر رئیس سازمان محیط زیست با اشاره به وضعیت انباشت زباله در مناطق حساس زیست محیطی شمال ایران تاکید کرده بود که کار شهرداریها غیر قانونی است و آنها مکلف هستند در مکانهای مشخص شده از سوی سازمان محیط زیست دفن زباله ها را انجام دهند.
همچنین کامران زلفی نژاد مدیرکل اداره محیط زیست گیلان ضمن گلایه از وضعیت دفن زباله در کل استان گیلان و تخریب محیط زیست به خبرنگار مهر گفته بود: مجوز دفن زباله در پناهگاه " لوند ویل " آستارا مربوط به 25 سال پیش است و به نظر می رسد با توجه به وضعیت موجود تنها راه برای ساماندهی زباله ها دفن آنها باشد.







پنج هکتار از بکرترین ذخیره گاه جنگلی بلوط ایران تخریب شد

خبرگزاری مهر و یک تجاوز زیست محیطی دیگر به منابع طبیعی


اهواز - خبرگزاری مهر: حدود پنج هکتار از جنگلهای منطقه بلوط بلند به عنوان تنها ذخیره گاه جنگلی بلوط ایران توسط افراد ناشناس تخریب شد.

به گزارش خبرنگار مهر در اهواز، جنگلهای بلوط بلند یکی از مناطق بکر جنگلی در نزدیکی شهرستان ایذه است که دارای درختان بلوط و از زیبایی منحصربه فردی برخوردار است.
این منطقه که در جنگل های رشته کوه زاگرس قرار گرفته است تنها ذخیره گاه جنگلی درختان بلوط ایران به شمار می رود که بیشترین حجم بلوط منطقه را در خود جای داده است ولی متاسفانه این منطقه به علت کمبود نیروی حفاظتی هم اکنون مورد هجوم افراد ناشناس برای تهیه هیزم و ذغال واقع شده است.

نائب رئیس انجمن حمایت از طبیعت ایران با تائید این خبر به خبرنگار مهر در اهواز گفت: منطقه ای در حدود پنج هکتار از جنگل های رشته کوه زاگرس که مملو از درختان کم یاب و منحصر به فرد بلوط است تخریب شده است به گونه ای که هر کس از کنار جنگل عبور کند متوجه این عمل ناجوانمردانه نمی شود.
بهروز نوروزی افزود: تخریب و قلع و قمع این درختان بدین شکل است که این افراد یک تا چهار شاخه از هر درخت را قطع کرده به گونه ای که اصل درخت در زمین مانده است و تنها شاخه های آن بر زمین افتاده اند.

وی ادامه داد: این افراد بعد از مدتی که این شاخه ها خشک شده آنها را برداشته اند و برای استفاده به عنوان هیزم یا تبدیل آنها به ذغال مورد استفاده قرار می دهند.
نوروزی با بیان اینکه این درختان 20 تا 50 ساله بوده اند، تاکید کرد: درخت بلوط درختی است که کاشتنی نیست و برای اینکه یک شاخه از آن مجددا به شکل اولیه بازگردد شاید 200 سال طول بکشد و شاید اصلا به هیچ وجه به شکل اولیه بازنگردد و این تخریب اوج خسارت به این ذخیره گاه بزرگ جنگلی ایران و استان خوزستان را نشان می دهد.
وی تصریح کرد: در استان خوزستان به خصوص شمال آن جنگل های طبیعی بکر و انبوهی وجود دارند که به علت کمبود نیروی حفاظتی به راحتی در چنگال افراد سودجو قرار می گیرند و از این کبمود نیرو به راحتی استفاده می کنند.
بلوط درختی است که کاشتنی نیست و برای اینکه یک شاخه از آن مجددا به شکل اولیه بازگردد شاید 200 سال طول بکشد و شاید اصلا به هیچ وجه به شکل اولیه بازنگردد
نائب رئیس انجمن حمایت از طبیعت ایران عنوان کرد: آنچه برای ما روشن است این است که منابع طبیعی استان خوزستان که متولی حراست و نگهداری از این جنگل ها است به شدت با کمبود نیرو و بودجه جهت تامین امکانات و نیروهای حفاظتی مواجه است و برای نگهداری از این حجم وسیع جنگل با مشکل مواجه است.

وی اظهار داشت: باید نهادهای ملی متولی امر حراست از جنگلهای ایران در این خصوص همکاری و همیاری بیشتری با این سازمان داشته باشند چرا که استان خوزستان دارای ذخیره گاه های منحصر به فرد گونه های گیاهی است و حیف است که این مناطق به دست افراد سودجو مورد تخریب قرار بگیرد.

بهروز نوروزی همچنین گفت: متاسفانه حتی در برخی موارد مشاهده شده است که مسئولین محلی برای پیشبرد پروژه های عمرانی منطقه چشم خود را بر روی تخریب گسترده منابع طبیعی و قطع درختان کم یاب و نایاب بسته اند و کسی برای این کار آنها را بازخواست نکرده است.
نائب رئیس انجمن حمایت از طبیعت ایران تاکید کرد: آنچه مسلم است تخریب در جنگل های خوزستان در حال گسترش است و مسئولین امر باید فکری برای حل این مشکل بکنند.

بلوط؛ نماد استقامت


درخت بلوط، درختی آشنا و تنومند است که برگ‌هایش در زمستان نمی‌ریزد و طول آن تا 40 متر می‌رسد و شاخ و برگ‌های آن دورا دور تنه درخت را که پوستی صاف و خاکستری رنگ دارد و با گذشت سالیان شکافهایی برمی‌دارد، می‌پوشانند.

بلوط ها درختانی هستند دارای شکل توپر، حجیم و گسترده با تاجی گنبدی شکل و برگهای موج‌دار در لبه و همچنین میوه‌هایی ایجاد می‌کنند که درون یک محفظه فنجان مانند قرار دارند.

چوب بلوط فشره و محکم است و نماد قدرت و استقامت است و از گذشته‌ خیلی دور یکی از مهمترین مصالح ساختمانی در اروپای شرقی بوده است. در گذشته علاوه بر مصرف انبوه الوار بلوط در ساختمان‌سازی از چوب بلوط برای ساختن کشتی‌های بازرگانی و جنگی استفاده گسترده می‌شده است.

روزگاری از تمام قسمت‌های درخت، استفاده‌های پزشکی به عمل می‌آمده است. در افسانه‌های عامیانه قرون وسطا آمده که تماس یک میخ با قسمت صدمه دیده‌ بدن و سپس فرو کردن همان میخ در درخت بلوط سبب می‌شده است که بیمار شفا یابد.



زمانی برگ‌های بلوط را بر روی زخم و بریدگی‌های بدن می‌گذاشتند تا زخم التیام پیدا کند اما امروزه گیاهپزشکان تنها از پوست درخت بلوط استفاده دارویی می‌کنند.

..........................................



گزارش و عکس: علی نواصر

۱۳۸۹ فروردین ۲۶, پنجشنبه

چاه های که کشاورزی ایران را تهدید می کند

در تارنمائی منابع طبیعی جناب دکتر محمد خسروشاهی در مورد مصوبه اخیر مجلس مخصوصا" در مورد صدور مجوز به چاه های آب کشاورزی که غیر قانونی حفر شده است مطالب جالبی منتشر شده است با توجه به اینکه آمار ارقام اعلام شده در این نوشتار که از آمار وزارت نیرو استفاده شده است اگر صحت داشته باشد با توجه به خشک سالی چند سال اخیر این میزان برداشت آب از منابع زیر زمینی توسط این همه چاه ؛ وحشتناک می باشد که این آمار ها به شرح ذیل می باشد:


حدود 60 ميليارد مترمكعب آب از طريق چاه‌هاي عميق و نيمه‌عميق كه تعداد آنها به بيش از 450000 حلقه چاه در کشور وجود دارد که از كل چاه‌هاي موجود حدود 268 هزار حلقه در مناطق آزاد و 190 هزار حلقه در مناطق ممنوعه حفر شده است .

اگر میزان سطح زیر کشت آبی کشور را 10 در صد کل کشور بدانیم که حدود 150 هزار کلیومتر کشت آبی داریم که میانگین در هر کلیومتر مربع 3 حلقه چاه و در هر کلیومتر مربع 400 مترمکعب آب برداشت می شود آیا این  آمار وحشتناکی نمی باشد ؟

چند سال پیش با یکی از کسانیکه دستگاه حفاری داشت هم صحبت شدم و ایشان می گفت که ما برای کسانیکه می خواهند چاههای غیر مجاز حفر کنیم باید از بعد ظهر روز پنجشنبه تا صبح شنبه فرصت داریم که چاه حفر کنیم و اگر روز پنجشنبه یا شنبه نیز تعطیلی باشد ما فرصت بیشتری داریم که چاه را عمیق تر حفر کنیم . از ایشان پرسیدم چقدر دستمزد می گیرید و یا اگر چاه به آب نرسد چه کار می کنی که میزان مبلغ دست مزد را سه برابر دست مزد عادی و نرسیدن چاه به آب  را نیز مشکل صاحب زمین دانست
همچنین میزان سوخت مصرفی برای این چاهها و مشکلات اجتماعی در مورد اینکه اگر پلمپ کردن این چاه ها در جامعه که به بیکاری خیلی ها منجر می شود.
جهت مطالعه اصل مطلب به آدرس ذیل مراجعه شود
http://khosromk.blogfa.com/post-347.aspx

۱۳۸۹ فروردین ۲۳, دوشنبه

سازمانهای مردم نهاد یاد امام را با فرهنگ زیست محیطی گرامی بدارند


متن خبر خبرگزاری مهر در مورد ارائه دیدگاه بعضی از فعالین محیط زیست  در مورد سالگرد ارتحال امام خمینی

سازمانهای مردم نهاد با ارائه ایده های جدید با فرهنگسازی در میان زائران، نسبت به حفاظت از محیط زیست یاد ایشان را گرامی بدارند.

یک فعال محیط زیست با اشاره به تقارن روز جهانی محیط زیست با سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی گفت: سازمانهای مردم نهاد با ارائه ایده های جدید با فرهنگسازی در میان زائران، نسبت به حفاظت از محیط زیست یاد ایشان را گرامی بدارند.


حسین عبیری گلپایگانی تاکید کرد: در مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی در سالهای قبل مخصوصا در روز 14و 15 خرداد به علت ازدحام و تراکم زیاد جمعیت، متاسفانه بعضی از افراد با مراعات نکردن نکات زیست محیطی و بهداشتی، زباله های خود را در اطراف حرم و بهشت زهرا می ریزند که پخش این زباله ها در هنگام مراسم بر روی زمین چهره ناخوشایندی را در ذهن میهمان بوجود می آورد و از طرفی هم زحمت برگزار کنندگان مراسم را برای پاکسازی بعد از مراسم دو چندان می کند.

این عضو ستاد موسسه های غیر دولتی زیست محیطی اضافه کرد: سال گذشته سازمانهای مردم نهاد دوستدار و علاقمند به محیط زیست با ارائه یک برنامه فرهنگی زیست محیطی به ستاد ارتحال امام خمینی و حضور فعالانه اعضای این سازمانها در کنار دیگر بانیان برگزاری مراسم، توانستند در روز 14 خرداد در حرم امام خمینی فعالیت فرهنگی و زیست محیطی جدیدی شروع کنند. از طرفی با توجه به اینکه این فعالیت در سال گذشته با کمی وقت و همچنین جدید بودن نوع فعالیت مواجه بود، آنچنان که باید و شاید نتوانست دستاوردی به همراه داشته باشد، لذا امسال نیز سازمانهای مردم نهاد در نظر دارند با ارائه ایده ها و پیشنهاداتی بتوانند با فرهنگ سازی در میان زائران امام خمینی نسبت به حفاظت از محیط زیست نام و یاد ایشان را گرامی بدارند. این فعال محیط زیست، با اشاره به اینکه روز جهانی محیط زیست در روز 15 خرداد و با قیام خونین پانزده خرداد مصادف شده افزود: با توجه به اینکه اصل 50 قانون اساسی محیط زیست را حقی عمومی تلقی می کند، فعالان محیط زیست اعتقاد دارند این اصل از قانون اساسی زیاد مورد توجه قرار نگرفته است در حالی که امام راحل به مراعات نکات زیست محیطی بسیار پایبند بودند، لذا پیشنهاد می شود امسال همایشی با "موضوع امام خمینی و احیای اصل 50 قانون اساسی" برگزار شود.

عبیری گلپایگانی با تاکید بر اینکه باید هماهنگی ویژه ای بین سازمانهای غیر دولتی زیست محیطی و ستاد ارتحال حضرت امام (ره) و شهرداری تهران وجود داشته باشد، در خواست کرد: با توجه به فرصت باقی مانده تا برگزاری مراسم ارتحال، امسال در تمامی مراسم سالگرد ارتحال از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی استفاده نشود و به جای آن از ظروف یکبار مصرف گیاهی استفاده کنند.












۱۳۸۹ فروردین ۲۲, یکشنبه

لقمه نانی برای سلامتی

به مناسبت هفته سلامت


روزپنچشنبه ساعت هفت صبح که برای انجام کاری ؛ جهت سوار شدن اتوبوس در ایستگاه اتوبوس منتظر اتوبوس بودم شخصی با لباسها ژنده که کاملا" مشخص بود معتاد است و چند تا کیسه نایلونی به دست داشت به داخل یک سطل زباله کنار خیابان رفت . ابتدا فکر کردم که دنبال ظروف پلاستیکی می گردد و بعد از چند دقیقه که همه زباله های داخل سطل را زیر رو کرد بلاخره یک کیسه پلاستیک نان پیدا کرد از سطل زباله خارج شد و در کنار پیاده رو گوشه نشست و به خوردن نانهای که از دوران سطل آشغالی پیدا کرده بود مشغول شد گرسنگی چنان بر او غلبه کرده بود که شاید یک انسان سالم اگر بهترین نوع صحبانه را در اختیارش قرارمی دادند این چنین با اشتها آن را نوشجان نمی کرد.



تولید مواد غذای بهداشتی و سالم یکی از موضوعاتی که توسط کارشناسان و دوستداران محیط زیست مورد توجه جدی قرار گرفته. آنان اعتقاد دارند که اگر آلودگیها زیست محیطی در جامعه رفع نگردد ویا تشدید گردد سلامت افراد جامعه حتما" در خطر می باشد. شاید تا کنون از نزدیک حال کسی را که به علت مسمومیت غذا بیمار شده است را مشاهده کرده باشید. اگر خدای نکرده کسی به علت بی دقتی خود و یا دیگران از مواد غذای فاسد یا غیر بهداشتی استفاده کند که موجب مسمویت او گردد به غیر از اینکه شخص بیمار چقدر متحمل درد و مشقت می گردد همچنین چقدر هزینه درمان باید بابت این اشتباه پرداخت کند و از طرفی باعث درد سر اطرافیان و متحمل هزینه های به دولت می شود. حال مواد آلاینده می توانند به دو صورت به انسان صدمه برسانند:

الف - راه اول به علت آلودگی محیط زیست : تعداد زیادی انسان به بیماری حادی مبتلا گردند مثال چند سال پیش به در کارخانه ای در هند به علت نشت گاز حشره کش آز کارخانه ای که حشره کش تولید می کرد باعث مرگ تعداد زیادی هندی شد و راه دوم مواد آلوده به مرور باعث انباشته شدن مواد سمی در بدن انسان گردد و به مرور باعث انقراض نسلی گردد در جنگ جهانی دوم دولت امریکا وقتی دید که در جنگ حریف مردان وطن پرست ژاپنی نمی شود با استفاده از بمب اتم در هیروشیما و ناکازوکی باعث جان هزاران نفر را از مردم بی گناه ژاپن شد و کسانیکه که از این معرکه جان سالم به در بردند به مرور زمان یا خود به انواع بیماری ها مبتلا شدن و یا فرزندانی که به دنیا آوردند همگی ناقص الخلقه می باشند و دولت ژاپن هنوز هم دارد تاوان جنایت امریکاها را می پردازد و در مزارع کشاورزی هیروشیما و ناکازوکی به علت آلودگی شدید زیست محیطی هنوز که هنوز است امکان هیچ کشت محصولی در آن زمینها وجود ندارد.

یکی از تاثیرات آلودگی های محیط زیست می تواند بر روی مواد غذائی باشد در این چند دهه اخیر دولتها و ملتها به علت مراعات نکردن نکات زیست محیط بیشتر مناطق کشاورزی به انواع آلاینده های زیست محیطی آلوده کرده اند و این آلودگی حتی به دریاها که یکی از بزرگترین منابع تولید پروتئین کشور می باشند نیز سرایت کرده است از زمانیکه متخصصین کشاورزی استفاده از سموم نباتی را جهت از بین بردن آفات گیاهی را مجاز دانستن و انسانهای طمع کار به علت اینکه محصول بیشتری برداشت کند بی حد مرز از این سموم استفاده کردند و از طرفی با باز شدن پای انواع کودهای شیمیائی (که از فراورده های نفتی می باشند) و همچنین آبهای فاضلاب که به انواع مواد شوینده ؛ مواد نفتی ؛ اسیدی و شیمیایی آغشته می باشد و این فاضلابها در مسیر خود به زمینهای کشاورزی با انواع زباله های پلاستیکی که غیر قابل تجزیه اند همراه می شوند و با این فاضلابها انواع و اقسام محصولات کشاورزی تولید می شود که این تولیدات یا مستقیم مورد استفاده انسان قرار می گیرد و یا جهت خوراک دام و طیور مورد استفاده قرار گرفت و بعد فراورده های گوشتی ؛ لبنی و پروتئنی آن مورد استفاده انسان قرار گرفت به هر حال جهت تهیه غذای سالم باید مزارع کشاورزی و آبهای که در کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد عاری از هرگونه آلودگی محیط زیست باشد

آلودگی مواد غذائی از دو بعد بسیار مهم می باشد

1 – از بعد بهداشتی : چند سال پیش که شایعه وجود گوشتهای آلوده مطرح گردید و یا در آن زمان با شیوع آنفولانزای مرغی در دنیا ؛ که به کل دنیا سرایت کرد ودر یک سال اخیر نیز با اعلام شیوع آنفولانزای خوکی و یا برنجهای آلوده در کشور باید مواظب بود که اکثر آلودگی های زیست محیطی خارج از مرزهای کشور ایجاد شده است و منشا خارجی دارد ولی به علت اینکه در کشور ما نیز آلودگی ها زیست محیط وجود دارد که به قول دوستان این آلودگی بل قوه می باشد حال منشا خارجی باعث می شود که این آلودگی محیط زیستی در کشور افزایش یابد و از بل قوه به بل فعل تبدیل گردد نمونه آن آلودگی هوا در تابستان سال گذشته بود که به ریز گرد مشهور بود در سالهای گذشته هوای اکثر شهرهای کشور آلودگی داشت ولی به حد خطرناک نمی رسید و فقط این شهر تهران بود که به مرز خطرناک می رسید و مدارس و ادارت تعطیل می شد ولی سال گذشته با عبور گرد غبار از خارج از مرزها کشور هوای بیشتراستانهای کشور از مرز خطرناک نیز عبور کرد
2 – از بعد روانی : مردم جهت سلامتی خود و خانواده حتما نکات بهداشتی و زیست محیطی را مراعات کنند ولی وظیفه دولت نیز است که که با کنترل و کیفیت مواد غذای چه مواد وارداتی و چه مواد تولید داخل ؛ مردم را از سالم یا ناسالم بودن آن آگاه کند ولی اگر مردم نسبت به سالم بودن یا ناسالم بودن مواد غذای بلا تکیلف باشند و به خاطر ترس از ناسالم بودن مواد غذای از استفاده مواد غذای و پروتئینی جلو گیری کنند این سوء تغذیه می تواند در دراز مدت باعث عوارضی در بدن انسان گردد مخصوصا" در کودکان که در حال رشد می باشند این عوارض می تواند رشد آنان را متوقف کند و خسارت جبران ناپذیر به سلامت آنان وارد کند .


پس می توان نتیجه گرفت آلودگی محیط زیست می تواند بر روی تولید مواد غذای تاثیر سوء داشته باشد و مواد غذای آلوده سلامتی را در خطر می اندازد


۱۳۸۹ فروردین ۱۶, دوشنبه

این آمار توسط چه کسانی منتشر می شود ؟

طبق اخبار منتشر شده در خبرگزاری ها و روزنامه ها در عید نوروز امسال ( سال 1389 )حدود 113 میلیون سفر نوروزی توسط مردم در سال جدید انجام شده است و از طرفی نیز اعلام شده است که میزان سفرهای نوروزی نسبت به سال گذشته 20 در صد افزایش داشته است با توجه به این آمار و اطلاعات موجود چند سوال مطرح می شود :


 مبنای حساب 113 میلیون نفر از کجا استخراج گردیده است ؟ وقتی تعداد افراد جمعیت ایران به هفتاد میلیون نمی رسد و تعداد زیادی از هموطنانمان عزیز ایرانی نیز به هیچگونه مسافرتی نرفته باشند باید مشخص شود این تعداد سفر توسط چه کسانی و به کجا انجام شده است ؟ این آمارها نشان می دهد یا بعضی از هموطنان ایرانی در ایام عید نوروز چند بار به مسافرت رفته اند و یا اینکه یک مسافر و گردشگر در هنگام مسافرت چند بار شمارش شده اندو در آمار آمده اند

  با توجه به اینکه زیر ساختار صنعت اقتصادی توریست در ایران محدود می باشد و به غیر از چند شهر مهم کشور که به دلایلی همچون شهرهای مذهبی مانند مشهد و یا شهرهای توریستی شمال و یا شهرهای سواحل جنوب کشور و یا مراکز استان که مقداری از زیر ساختار شهر های توریستی برخوردارند بقیه شهرهای کشور از نبود این زیر ساختارها رنج می برند آیا نسبت به افزایش 20 درصدی امکانات زیر ساختی نیز 20 در صد رشد داشته است .

زيست‌‌بوم‌هايي كه قرباني سفرهاي نوروزي مي‌شوند

ضمن تشکر از خبرگزاری میراث فرهنگی

گردشگران چادرخواب نوروزي كه كمترين كمك را به اقتصاد محلي جوامع توريست‌پذير مي‌كنند، به‌واسطه عدم رعايت آداب همزيستي با طبيعت، بيشترين آسيب را نيز به زيست‌بوم منطقه مي‌زنند.

تخريب محيط زيست توسط گردشگران



خبرگزاري ميراث‌فرهنگي ـ گردشگري ـ حسين عبيري گلپايگاني، فعال محيط‌زيست ـ طبق اخبار منتشر شده در نوروز امسال حدود 120 ميليون سفر نوروزي توسط مردم در سال جديد انجام شده است و از طرفي نيز اعلام شده است که ميزان سفرهاي نوروزي نسبت به سال گذشته 20 در صد افزايش داشته است. حال با واقع پنداشتن اين اعداد در مقال پيش‌رو قصد داريم آسيب‌هاي زيست‌محيطي در پي انبوه سفرهاي نوروزي را بررسي كنيم.
عموم مسافران نوروزي به سه دسته تقسيم مي شوند. دسته اول مسافران نوروزي پيش از مسافرت با تهيه امکانات و برنامه‌ريزي، از مکان مناسب جهت اسکان برخوردار هستند. اين تعداد كه روانه هتل‌ و مهمانسراها مي‌شوند كمتر از 10 درصد مسافران نوروزي را شامل مي‌شوند. دسته دوم مسافراني به شهرهاي مسافرت مي کنند که يا زادگاه آنان بوده و يا داراي اقوامي در آن شهر هستند که اينان نيز از نظر اسکان و تغذيه مشکل چنداني براي مسافرت رفتن ندارند که تعداد زيادي از مسافران نوروزي از اين افراد تشکيل مي شود. اين دسته نزديك به 40 درصد مسافران نوروزي هستند. اين دو دسته از مسافران نوروزي به دليل سفر با برنامه كمترين آسيب و تخريب را براي محيط زيست به همراه دارند.
بخش سوم از مسافران نوروزي گردشگران چادر خواب هستند كه عموما بيشترين ردپا و تخريب را در محل اسكان بر جاي مي‌گذارند. اين دسته وقتي به مسافرت مي روند به علت نبود جاي مناسب در ايام عيد مجبور هستند که شبها در کنار پارکها و تفريح‌گاهها با زدن چادر سپري كنند. تعداد اين مسافران حدود 50 در صد كل مسافران نوروزي است.

اينكه گردشگران و مسافران نوروزي به طبيعت رفته و يا حتي در مناطق بكر طبيعي شب‌ماني داشته باشند، موضوع مذمومي نيست، اما در اين ميانه پرداختن به اين موضوع كه مسافراني كه در طبيعت اقامت مي‌كنند آيا فرهنگ همزيستي با طبيعت را نيز رعايت مي‌كنند. آيا 50 درصدي كه در رديف سه مسافران نوروزي قرار دارند، آداب و فرهنگ زيست محيطي در سفر را مراعات مي کنند. فرض کنيم که 15 ميليون نفر از گردشگران نوروزي مدت 5 شب را درخارج از شهر و مناطق طبيعي مقصد مسافرت خود را سپري كرده و هر کس فقط يک كيلو زباله توليد کند. در نتيجه چيزي حدود 75 هزار تن زباله توليد مي شود كه اگر اين گردشگران نکات زيست محيطي و آداب سفر را مراعات نکنند و زباله هاي خود را در دامن طبيعت رها کنند با ورود 75 هزار تن زباله به طبيعت طي برهه‌اي زماني 5 روزه فاجعه‌اي زيست‌محيطي براي اين مناطق اتفاق خواهد افتاد.

همچنين عدم رعايت فرهنگ همزيستي با طبيعت باعث مي شود که صدمات جدي به منابع طبيعي وارد کنند. شکستن شاخ برگ درختان جهت روشن کردن آتش مخصوصا توسط کسانيکه شبها در اين مناطق مي مانند، خاموش نکردن آتش در هنگام بازگشت که گاهي سبب آتش سوزي مي شود، بردن ماشينهاي که قدرت بالائي دارند در دامنه هاي کوهها و يا در مراتع و جاده هاي خاکي ناهموار، صيد ماهي‌ها و جانوران آبزي به روشهاي غير مجاز، شکار پرندگان و کشتن مار و جانوران موذي در مناطق طبيعي از خسارتهاي غير قابل جبران است.



اما در كنار ردپايي كه گردشگران نوروزي در طبيعت از خود بر جاي مي‌گذارند، آلودگي هوا ناشي از سوخت خودروها در مناطق بكر طبيعي نيز قابل تامل است. براي تشريح اين موضوع طرح يك سوال ضروري است. 120 ميليون سفر نوروزي اين تعداد مسافر با چه وسايل نقليه‌اي انجام شده است؟ هواپيما، قطار، اتوبوس يا ماشين شخصي.



طبق آماري غيررسمي حدود پنج درصد مسافران از هواپيما و قطار، 15 در صد با اتوبوس و حدود 80 در صد مسافران نوروزي از وسايل شخصي سواري استفاده کرده‌اند. حال اگر ميانگين هر خودروي شخصي براي 5 نفر منظور شود بيش از 10 ميليون خوردو شخصي در ايام عيد نوروز در حال تردد در مناطق طبيعي بودند كه بر ميزان آلاينده‌ها در اين مناطق افزودند.

۱۳۸۹ فروردین ۱۵, یکشنبه

خاطرات زیست محیطی : آزاد سازی ماهی قرمز سفره هفت سین (18)




هر سال پیش از تحویل سال نو یکی از موارد که بین فعالین محیط زیست و دیگران به یک بحث جدی تبدیل می شود استفاده از ماهی قرمز در سفره هفت سین می باشد ولی هم اکنون که از تحویل سال نو بیش از دو هفته می گذرد و دیگر تعطیل نوروزی به اتمام رسیده است جهت آزاد سازی این ماهی ها در حوض بزرگ پارک اقدام نمائیم .
در سنوات گذشته از حدود دوازده سال پیش جبهه سبز ایران در اولین جمعه بعد از روزی سیزده بدر( روز طبیعت ) طی یک فراخوان عمومی از همه مردم ایران در خواست می نمود جهت آزاد سازی ماههای سفره هفت سین در دریاچه های پارکهای نزدیک به محل سکونت خود اقدام نمایند و حتی در سالهای 1378 و 1379 اعضای جبهه سبز با حضور در پارک ملت و با آزاد سازی ماهی های سفره هفت سین در این پارک به صورت نمادین اقدام نمودند .

 در سالهای 1380 به بعد چون ایام عید با ایام محرم و ماه صفر مصادف شد دیگر این برنامه آزتد سازی ماهی ها انجام نشد لذا از همه فعالین محیط زیست و دوستداران ماهی های قرمز در خواست می گردد حداکثر تا جمعه آینده نسبت به آزاد سازی ماهی های قرمز سفره هفت سین از تنگ های بلورین اقدام نمایند همچنین خواهشمند است نسبت به آزاد سازی ماهی های قرمز نکات ذیل را مراعات نماید:
1 - عمر طبیعی ماهیان قرمز بین 12 تا 20 سال است. اگر امکان نگهداری آنها را ندارید رهاسازی آنها در یک استخر یا حوض مناسب بهترین کار می باشد.
2 -يکي از نکات مهم جهت آزاد سازی ماههای سفره هفت سین در چند سال اخير ؛عدم رهاسازي اين ماهيها در آبهاي طبيعي است، چون نمي توانيم از مردم بخواهيم که اين ماهيها را پس از پايان ايام عيد از بين ببرند(که اين امري کاملا"غير اخلاقي می باشد ) ولی بهتر است که اين ماهيها در آبهاي طبيعي رها نشوند.
3-ماهی‌های قرمز اصولا طبیعی به دنیا نیامده‌اند که بشود به طبیعت برشان گرداند. این‌ها توسط انسان پرورش یافته‌اند و درکنار انسانها هم زندگی کرده‌اند. به همین دلیل ناقل انگل و قارچ‌هایی هستند که ممکن است برای آبزیان دیگر مضر باشد. در ضمن این ماهی‌ها به دلیل همه چیز خوار بودن می‌توانند تحم ماهی های دیگر را بخورند و اکوسیستم دریاچه‌ها و رودخانه‌های طبیعی را برهم بزنند. ماهی‌های قرمز اصولا مال آبهای راکد است. بنابراین اگر قصد رها سازی آنها را دارید جایش فقط استخرها و حوض‌های دائمی پارکها است و نه رودها و دریاچه‌های طبیعی.
4 - بسیاری این ماهی های قرمز به اصطلاح بی ضرر را در رودخانه ها رها می کنند غافل از اینکه این ماهی غذای و اکسیژن لازم برای ماهی های بومی رودخانه ها را مصرف میکنند و دیده شده که همین ماهی قرمز کوچک نسل یک ماهی بومی را با خطر انقراض مواجه می سازد .
5- ماهيها قرمز در آبهای شيرين و راکد زندگي مي کنند و آبگيرها و مردابها زيستگاه اصلي اين ماهيها است.

پس به یاد داشته باشید که اگر هم ماهی قرمز می خرید در هنگام رهاسازی آن را درون رودخانه ها،نهرها ، دریاچه های طبیعی رها نکنیم و آنها را در استخرهای پارک ها و یا مکانهای تعبیه شده رها کنیم.





۱۳۸۹ فروردین ۱۴, شنبه

سيزده بدر و زباله‌هايي كه مي‌سازيم

ضمن تشکر از سرکار خانم خباز خبرنگار محیط زیست روزنامه جام جم جهت تهیه مطلب زیر
هزينه سالانه جمع‌آوري زباله‌ها فقط در تهران 200 ميليارد تومان است

سيزده بدر و زباله‌هايي كه مي‌سازيم

جام جم آنلاين: گفته مي‌شود روند تخريب طبيعت در روز 13 فروردين در برخي استان‌ها 10 برابر مي‌شود. خسته و كلافه از كار يا دمغ از كش آمدن‌ها و خميازه كشيدن‌هاي روزهاي بي‌پايان تعطيلات نوروز مي‌زني به دل طبيعت با بار و بنه‌اي شبيه به كوله‌بار سفر قندهار. از صبح زود مي‌راني و طبيعت تازه متولد شده را بو مي‌كشي. شر شر آب از دل كوه، كش و قوس‌هاي پرنده‌ها در هوا، ميل مورچه‌ها براي جمع كردن دانه، همه را مي‌بيني و بهار را به عمق جانت مي‌فرستي.
آفتاب هم ديگر بالا آمده است درست در ستيغ كوه، جاده هنوز خلوت است، مثل اين‌كه اين‌بار سيل جمعيت را پشت‌سر گذاشته‌اي و از خيلي‌ها جلو افتاده‌اي. حالا بايد يك جاي دنج پيدا كرد؛ جايي براي خودت و خانواده‌ات، درست در دل دشت يا كنار رودخانه يا در بلنداي يك كوه.
جاي نشستن كه پيدا شود و از نزديك بودن شير آب و دستشويي هم كه مطمئن شوي ديگر وقت خوردن صبحانه با چاي ذغالي است. چوب خشك پيدا كردن كه شيريني امروز است، حتي اگر لازم باشد خودت با چند نفر ديگر كه زورشان بيشتر است به شاخه‌هاي بلند درختان آويزان شوي. صداي شكستن شاخه‌ها كه بلند شود خيالت از آتش صبحانه و ناهار هم راحت مي‌شود. در چشم برهم‌زدني صبحانه تمام مي‌شود. حالا بايد ظرف‌ها را شست، بدون پودر و مايع شوينده هم كه نمي‌شود. پس آب كف‌آلود ظرف‌ها را مي‌ريزي توي نهر آب. آن طرف‌تر همه دارند آجيل مي‌خورند و پوستش را پرت مي‌كنند، يكي هم به زور پوست تخمه را روي دوش مورچه‌اي مي‌گذارد و فكر مي‌كند دارد زحمتش را كم مي‌كند.
زن‌ها حالا دست به كار براي تهيه ناهار شده‌اند، خيلي زود سالاد آماده مي‌شود و پوست خيار و گوجه و پياز كنار آتش ريخته مي‌شود، دوغ و نوشابه هم كه ديگر خنك شده است و چند دهان وامانده از گرسنگي مي‌خواهد كه كارشان را تمام كنند. شكم‌ها كه انباشته شد دوباره ظرف‌ها جمع و باقيمانده‌هاي غذا در گوشه‌اي تلنبار مي‌شود و آب كف‌آلود ظرف‌ها به حلقوم آب مي‌رود. بعد از كمي خواب همه هوس خوردن هندوانه مي‌كنند و در چشم برهم‌زدني از آن چند هندوانه بزرگ فقط كمي پوست مي‌ماند كه پيشنهاد مي‌شود براي رضاي خدا سهم كلاغ‌هاي آن اطراف شود و زير يكي از آن درخت‌هاي كهنسال رها شود.
حالا ديگر بازي بچه‌ها و تاب خوردنشان بر گردن شاخه‌اي ستبر هم تمام شده، پس وقت رفتن است تا همه با نيرويي تازه از فردا سيصد و چند روز باقيمانده سال را زندگي كنند، مخصوصا كه برخلاف موقع آمدن حالا ديگر كوله‌بارها هم سبك شده است و بطري‌هاي سنگين و جاگير دوغ و نوشابه، كيسه‌هاي آجيل و سبد‌هاي ميوه هم نقشي بر طبيعت شده‌اند و راحت‌تر مي‌شود به خانه برگشت.

تقريبا بيشتر مردم ايران چنين شروع و پاياني را براي سيزدهمين روز از فروردين رقم مي‌زنند تا روز طبيعت تنها در حد يك شعار خلاصه شود و تخريبگر بودن مردم و بي‌اعتنايي‌شان به محيط زيست دست‌كم به خودشان ثابت شود. رها كردن زباله در طبيعت، چه رودخانه، چه كوه چه جنگل يا حتي در پارك‌هايي كه نام ملي را يدك مي‌كشند سال‌هاست به عادتي مشمئزكننده تبديل شده؛ عادتي كه تقريبا هيچ كسي را نگران نمي‌كند و عمق نابودگري آن كسي را نمي‌ترساند.
نكته: تقريبا بيشتر مردم ايران چنين شروع و پاياني را براي سيزدهمين روز از فروردين رقم مي‌زنند تا روز طبيعت تنها در حد يك شعار خلاصه شود
آتش روشن كردن در طبيعت و خود را موظف به خاموش كردن آن ندانستن، شكستن شاخه‌هاي جوانه زده درختان، پهن كردن بساط اقامت روي سبزه‌هاي تازه روييده يا كندن گل‌هاي وحشي و گاهي كمياب دشت‌ها و كوه‌ها! حالا جزئي از سنت سيزده‌بدر شده است تا دست‌كم براي ناظران داخلي دوستدار طبيعت ثابت شود ملتي كه از ديرباز با پيروي از اجداد باستاني انسان روز 13 فروردين را روز انس با طبيعت مي‌دانستند اكنون به دشمنان آن تبديل شده‌اند.
غم‌انگيز است وقتي مسوولان 2 سال پيش آمار دادند كه حجم زباله‌هاي رها شده در طبيعت آن هم فقط در مناطق حفاظت شده تهران در روز 13 فروردين 6 تن بوده است يا وقتي مديركل حفاظت از محيط زيست استان گلستان اعلام مي‌كند ميزان تخريب، خسارت و آلودگي محيط زيست در اين روز حداقل 10 برابر مي‌شود.
حالا وقتي اين اعداد را با اين آمار كه هزينه سالانه جمع‌آوري زباله‌ها فقط در تهران 200 ميليارد تومان است جمع كنيم يعني زباله‌هايي كه بيشترش درست مديريت نمي‌شود و شيرابه‌هايش به عمق آب‌هاي زيرزميني نفوذ مي‌كند و پشته‌هايي زشت و پرميكروب مي‌سازد شايد ميزان تخريبگري‌مان بيشتر به چشم بيايد.
طبيعت فراموش شده
مسوولان شهرداري سال گذشته اعلام كردند: 10 هزار و 500 تن زباله‌تر و خشك در روز طبيعت از سوي شهروندان توليد شده است.
اين در حالي است كه در تقويم رسمي كشور سيزده بدر روز طبيعت نامگذاري شده است، اما اگر روز چهاردهم فروردين سري به پارك‌ها و يا فضاي سبز اطراف شهر‌ها بزنيد متوجه مي‌شويد كه سيزدهم فروردين هر روزي مي‌تواند باشد جز طبيعت. مردمي كه از صبح از خانه بيرون آمده‌اند آنقدر زباله و آشغال از خودشان در طبيعت به جا گذاشته‌اند و همه جا را كثيف كرده‌اند كه باور كردني نيست. در سال‌هاي اخير انجمن‌هاي حمايت از محيط زيست براي رفع اين مشكل اقداماتي كرده‌اند اما هنوز راه به جايي نبرده اند.
ايرانيان باستان به طبيعت احترام زيادي مي‌گذاشتند اما افسوس كه ديگر خبري از آن همه احترام و ارزش زياد ايرانيان نسبت به طبيعت زيباي اطراف خودشان نيست. ديگر خبري ازاحترام به درختان، رودخانه‌ها، درياها، كوه‌ها و دشت‌ها و حيوانات زبان بسته نيست. ايرانيان باستان، مردماني بودند كه آنقدر طبيعت را دوست مي‌داشتند كه حاضرنبودند كوچك‌ترين لطمه‌اي به آن وارد كنند.

مردماني كه هيچ‌گاه آب‌هاي چه روان و چه راكد را آلوده نمي‌كردند، شاخه‌هاي نهال‌هاي نورسيده را براي تفريح و آتش زدن، بي‌رحمانه نمي‌شكستند. حيوانات اين سرزمين را به بهانه‌هاي مختلف از جمله سير كردن شكم‌هايشان، آزار و اذيت نمي‌كردندو نمي‌كشتند، تفريح‌هاي مسخره نمي‌كردند؛ اعمالي كه سال‌هاي اخير شاهد بروز آنها هستيم. در همه كشورهاي دنيا، مردم براي لذت بردن از ساحل درياها، مسافت‌هاي زيادي راه مي‌پيمايند، در ايران ما هم به جاي لذت بردن ازساحل زيباي دريا، بايد زباله‌ها را كنار زد تا راهي بسوي آب دريا باز كرد.
شايسته است توجه بيشتري به طبيعت اطرافمان بيندازيم. طبيعتي كه فقط به ما تعلق ندارد و سرمايه‌اي براي امروز و فرداي ماست.
شايد مشكل از برنامه‌ريزان و محافظان طبيعتمان باشد كه طرح توزيع كيسه‌هاي زباله به مسافران را زياد جدي نمي‌گيرند، شايد اشكال از كمبود يا نبود سطل‌هاي زباله در تفرجگاه‌ها باشد، شايد هم نبود نظارت درست بر مردم و زير ذره‌بين نگرفتن كارهايشان يا جدي نگرفتن آموزش‌هاي زيست‌محيطي به آنها اشكال كار است، اما اگر همه اين موضوعات درست باشد باز هم انگشت اتهام را بايد به سمت مردم نشانه رفت، چون اگر ملتي باور كنند كه آنها جزئي از طبيعت و طبيعت جزئي از وجود آنهاست حتي اگر سطل يا كيسه‌اي براي جمع كردن زباله‌ها نباشد يا مامور و دوربيني در كار نباشد باز هم مي‌دانند و باور دارند كه حفظ طبيعت چيزي جز وظيفه ذاتي يك شهروند نيست.





درخواست سازمانهای غیردولتی محیط زیست برای آزادسازی ماهیان قرمز

خبرنگار مهر لطف کردند و خبری به نقل از اینجانب در مورد آزاد سازی ماهی های سفره هفت سین  منتشر کرده است که با تشکر از این  خبر رسانی  آن به شرح ذیل می باش د
در گفتگو با مهر مطرح شد:
موسسه های غیر دولتی حامی محیط زیست از مردم خواستند روز بعد از سیزده فروردین ماهیان قرمز سفره های هفت سین را در حوضچه ها و استخرها و دریاچه پارکهای شهری رها کنند.
به گزارش خبرنگار مهر، ماهیان قرمز که چندین سال است به سفره های هفت سین راه یافته اند، نزدیک به پانزده تا بیست سال طول عمر دارند، این در حالی است که نگهداری این ماهیان پرورشی در تنگهای خانگی و در بهترین شرایط تنها می تواند 2 ماه زندگی آنها را تداوم بخشد.
یک فعال محیط زیست در همین زمینه به خبرنگار مهر گفت: ماهیان قرمز ابتدا نباید وارد سفره های هفت سین می شد ولی حالا که وارد شده باید شرایط بهتر نگهداری کردن آنها را یاد گرفت. روش نگهداری ماهی در تنگهای شیشه ای به طور کامل روش ناکارامد و غلطی و مدتی بعد ماهیان می میرند.
حسین عبیری گلپایگانی معتقد است ماهیان قرمز نباید در آبهای آزاد و جاری نیز رها شوند زیرا ممکن است باعث انتشار آلودگی و بیمارهایی در آبها شوند. دلیل این آلودگی نیز پرورشی بودن ماهیان قرمز است که ممکن است ناقل بیماریهایی به آبها باشد.
همچنین به عقیده این فعال محیط زیست؛ زیست شناسان تاکید دارند ماهیان قرمز رها شده در آبهای آزاد و رودخانه ها قادربه خوردن تخم ماهیان بومی هستند و تجربه ثابت کرده بسیاری از ماهیان بومی رودخانه ها و دریاچه ها با رها شدن ماهیان قرمز در آن آبها از بین رفته اند.
گلپایگانی تاکید کرد: بهترین شیوه رهاسازی ماهیان قرمز برای کمک به تداوم حیاتشان، رها کردن آنها در استخرها، حوضچه ها و دریاچه های پارکهای شهر است.







۱۳۸۹ فروردین ۱۳, جمعه

خاطرات زیست محیطی : کشتن ماهی های قرمز و تنبیه سربازان (17)




دومین خاطره زیست محیطیم از دوران سربازی بر می گردد به اواخر زمستان سال 1362 که در دژبان مرکز دوره آموزشیم را می گذراندم .

 پادگان دژبان مرکز یکی از قدیمی ترین پادگان تهران می باشد و به علت آنکه باشگاه افسران پیش از انقلاب می باشد خیلی سر سبز بود در آن سال ها یک چشمه بزرگی آب از میان پادگان می گذشت که آب این چشمه حالت شرب داشت و در وسط پادگان یک استخر خیلی بزرگ قرار داشت که آب چشمه ابتدا وارد این استخر می شود در نهایت از کنار درختان می گذشت .

در این استخر تعداد زیادی ماه قرمز زندگی می کردند و گاهی نیز در این استخر مار آبی ویا قورباغه  دیده می شود و هر روز بعد از ظهر بعضی از سرباز از آشپزخانه مقداری نان بیات می آوردند و آنها را ریزه ؛ ریزه می کردند و برای ماهی ها در استخر می ریختند و ماهی ها برای خوردن نان مسابقه می گذاشتن . یکی از روزها سربازان با دیدن یک مارآبی بزرگ در استخر؛ با یک چوب های دستی به مار حمله کردند ولی مار به زیر آب رفت ولی متاسفانه ماهی قرمزی در اثر ضربه چوب کشته شد و این انگیزه ای شد تا مسابقه ماهی کشتن بین دوتا از سربازها برگزار شود و آنان با چوب های دستی به ماهی های که در سطح آب شناور بودند حمله می کردند و ماهی های که کشته می شدند را از به بیرون آب می انداختند و با کشتن هر ماهی امتیاز می گرفتند و آن دوتا سرباز از این کار کلی لذت می بردند و تعدادی از سربازان این دو نفر را تشویق می کردند و تعداد دیگری از سربازان نیز به این وحشی گیری اعتراض کردند که منجر به در گیری شد ولی یکی از سرباز بعد از درگیری بین موافقین و مخالفین لاشه ماهی ها را در کسیه پاکتی گذاشت و در اختیار گروهبان نگهبان گذاشت . فردای صبح فرمانده گردان آموزشی یک جناب سروان بود که انسان شریفی بود وقتی توسط گروهبان نگهبان در جریان کار قرار می گرفت بعد از مراسم صبحگاه پادگان ؛ سربازان آموزشی را در جلوی استخر به صف کرد جناب سروان از همان ابتدا چهره اش کاملا" بر افروخته بود بدون مقدم رفت روی اصل مطلب ؛ ایشان از کسانیکه که باعث مرگ ماهی ها شدند خواست از صف خارج شوند ولی چند نفری از سربازان با صدای بلند خندیدن جناب سروان یکبار کنترل خودش را از دست داد و با فریادی که بین گریه و نعره بود شروع کرد به توهین کردن اشکانی که از چشمانش جاری بود آنچنان شدید بود که در عرض چند لحظه روی لباس فروم نظامی کاملا" خیس شد؛ ایشان دستور تنبیه کل گردان را صادر کرد ( حدود 500 سرباز ) ایشان از همه کادری ها خواست تا کارهایشان را تعطیل کنند با تمام توان گردان را تنبیه کنند . ابتدا دستورتنبیه بشین برپا را داد و سپس کلاغ پر و بعد تنبیه بدو به خواب را صادر کرد و در آخرین مرحله سینه خیز در آسفالت ؛ از جمله تنبیهات آن روز بود. آن روز یک روز خیلی بدی برای گردان آموزشی بود نه کسی صبحانه خورد و ناهار را ساعت سه بعد از ظهر دادند خیلی ها مریض شدند ایشان دستور لغو مرخصی داد حتی مرخصی شب عید را لغو کرد . چند روزی از این قضیه گذشت ولی ایشان دیگر آن چهره خندان جلوتر نداشت و در مراسم صبحگاهی حاظر نمی شد تا اینکه ما چند تا از بچه های شهرستان که خوش سابقه بودیم با هماهنگی سرکار استوار زمانی که اصفهانی بود به ملاقاتش رفتیم و ایشان ابتدا ما را کمکی تنبیه کرد که چرا کاری که به ما مربوط نیست داخلت می کنید ولی بعد با ما مهربان شد و از این اتفاق بسیار ناراحت بود و گفت در سربازخانه تشویق برای یک نفر ولی تنبیه برای همه می باشد ما از ایشان خواهش کردیم که عاملین اصلی را تنبیه کند و دیگران را در ایام تعطیلات عید مرخص کند تا پیش خانواده هایشان بروند ولی ایشان قبول نکرد در نهایت تعداد زیادی از سربازهای شب عید و تحویل سال نو را در کنار استخرنگهبانی دادند ولی در نهایت از روز دوم عید در دو سری سربازان به مرخصی رفتند .


شش سالگی با وبلاگ مهار بیابان زایی

پس از پانزده روز که از دنیای مجازی دور بودم ؛امروز که به اینترنت رسیدم اولین کاری که انجام دادم به وبلاگ مهار بیابان زایی مراجعه کردم تا ببینم در این ایام غیبت بنده ؛ جناب درویش چه نوشته اند. تازه فهمیدم که این وبلاگ روز گذشته وارد ششمین سالگرد خودش شده است . با توجه به اینکه بنده سال گذشته با جناب درویش و وبلاگ وزین مهار بیابان زایی آشنا شدم و همچنین سال گذشته از شخص جناب درویش و وبلاگ ایشان و از کسانیکه با ارائه نظرات خود دراین وبلاگ درسهای زیادی آموختم لذا این نوشته را با عجله تهیه کردم و امیدوارم روزی برسد که تمامی نیت های قلبی جناب درویش و مطالبی که این وبلاگ منتشر می شود بتواند جامه عمل به خود بپوشد .
با توجه به اینکه چند وقتی خواننده مطالب وبلاگ مهار بیابان زایی می باشم و از نزدیک با جناب درویش آشنا می باشم در مورد ایشان و وبلاگشان و خوانند گان این وبلاگ به این سه تا نتیجه رسیده ام :
الف – شخص درویش: جناب درویش از نظر شخصیت چند چند ویژگی خاص دارد که همه آن ویژگیها در همه افراد وجود ندارد
1 - ایشان خیلی مثبت فکر می کند .
2- ایشان دررشته تحصیلی درس خوانده  است که به آن علاقه دارد.
3 – به چیزی که می نویسد اعتقاد دارد .

4 – به چیزی که اعتقاد دارد به آن عمل می کند .
5 – ایشان مشاوری امین می باشد .
6- در پی گیری نقطه نظراتش جدی می باشد .
و خیلی از خصلت های خوب دیگر

ب – وبلاگ مهار بیابان زایی : وبلاگ مهار بیابان زایی در حوزه محیط زیست و منابع طبیعی با توجه به اینکه سال گذشته بیش از 800 مطالب در این وبلاگ منتشر شده است (که همه این مطالب به روز و غیر تکراری می باشد ) و اکثرا" دردهای محیط زیست و منابع طبیعی جامعه می باشد و همچنین با توجه به میزان خوانندگان آن وبلاگ می توان گفت که این وبلاگ یکی از تخصصی ترین سایت های زیست محیطی و منابع طبیعی کشور می باشد که ایشان به تنهای و بدون دریافت هزینه از نهاد و سازمانی آن را اداره می کند. اگر شما به سایت ها سازمانهای دولتی و بعضی از روزنامه مراجعه کنید اگر اخبار تکراری آنان را کنار بگذاریم ( خبر های که در همه رسانه منتشر می شودو نقل قول از فلان خبرگزاری ) شاید در عرض سال سی عدد مطالب حسابی و به درد به خور در آنها پیدا نمی کنید. ولی این وبلاگ با تعداد مطالب و همچنین تعداد خوانندگان و کسانیکه نظرات خود را منتشر می کند بی نظیر است .
ج- نظرات ارائه شده در پی نوشت مطالب وبلاگ : در وبلاگ مهار بیابان زایی تعداد خواننده وجود دارد که با افکار مختلف به اظهار نظر می پردازند و این نظرات ارائه شده گاهی به یک جر و بحث واقعی بین نظر دهندگان تبدیل می شود و جناب درویش بدون آنکه نظری را سانسور کند ( مطالب توهین و ضد اخلاقی در مهار بیابان زایی جای ندارد ) این مطالب را منتشر می کند و گاهی نظرات ارائه شده از خود مطالب اصلی پربارتر است .
بهر حال جناب درویش با زحمات شبانه روزی چند ساله خود توانسته است در وبلاگش مخاطبینی را سیرآب کند که جای تشکر فراوان دارد ضمن خدا قوتی به ایشان ؛ امیدوار هستیم که ایشان و وبلاگشان هیچ وقت رنگی پیری به خود نبیند .



سال نو مبارک




ضمن عرض تبریک سال نو به دوستان و همچنین آرزوی سالی خوب ؛ خوش و با برکت برای شما و همچنین سالی با کاهش تخریب های زیست محیطی در سراسر کشور .
در سال گذشته آخرین مطالبی که نوشتم به مشکلات دولت الکترونیک پرداختم ؛ ولی این مشکلات در سراسر ایام تعطیلات نوروزی امسال به طریق دیگر برایم مشکل آفرین بود چون در ایام تعطیلات به روستا زرنجان از توابع شهرستان گلپایگان رفته بودم (زادگاهم ) که تعطیلات نوروز را در کنار پدرم و مادرم و بقیه اعضای خانواده باشم و مطالب زیادی تهیه کرده بودم که در ایام تعطیلات در وبلاگم منتشر کنم ولی متاسفانه در این روستا دسترسی به اینترنت به علت پایین بودن سرعت آن ؛ بسیار کم بود و بالاترین سرعت در صبح زود به 16 می رسید و در خیلی مواقع نیز قطع بود و در آن منطقه کافی نت نیز وجود نداشت تا از کافی نت استفاده کنم لذا در ایام تعطیلات از همه چیز بی خبر بودم و حتی مجبور شدم تبریک سال نو را درامروز که روز طبیعت  می باشد به دوستان تبریک عرض نمائیم .